مهدی وثوق نیا متولد
۱۳۵۰ در شهر قزوین و فارغالتحصیل کارشناسی رشته عکاسی از دانشگاه آزاد هنر و
معماری تهران است. او عکاسی را از سال ۶۷ از طریق کلاسهای آزاد انجمن سینمای
جوانان فراگرفت و از ابتدای شروع کار نگاهش معطوف به عکاسی مستند شد. وی طی سالهای ۷۰ تا ۸۲ جوایز زیادی در زمینه عکاسی مستند از چندین جشنواره
را از آن خود کرد. وثوقنیا در سال ۸۱ نیز موفق شد عکاس برگزیده سال «خانه عکاسان
ایران» در بخش استعداد دانشجویی شود. او در نمایشگاههاى متعددى در داخل و خارج از
ایران شرکت داشته که حاصل آن تاکنون بدین گونه بوده است: ۱۲ نمایشگاه انفرادی و ۵۰
نمایشگاه گروهی است که از مهمترین آنها میتوان به «پامنار»، گالری راه ابریشم، تهران،
سال ۹۴٫ «انزلی»، گالری راه ابریشم، تهران سال ۹۳٫ «پرلاشز»، گالری مهروا، تهران،
سال ۸۹٫ «مروری بر آثار بیستساله»، موزه هنرهای معاصر، اصفهان، سال ۸۷٫ «اتاقهای
ابدی»، گالری مهر، قزوین، سال ۸۷٫ «به روایت عکاسان ایران»، گالری ملت، تهران سال ۹۲٫
«صدای دیدن»، گالریSpoes، پاریس. «موج»، ۵۳ هنرمند از ۲۲ کشور جهان، نمایشگاه خیابانی، دانمارک سال۸۸٫ دومین جشنواره ششهفته با هنر ایرانی،
تورنتو، کانادا سال ۹۱٫
عکسهای او در مجلات زیادی به چاپ رسیده و در سال ۲۰۰۸ با مجموعه «آرامگاههای
خانوادگی» در کتاب «عکاسی ایرانی حالحاضر»، با گردآوری رز عیسی، انتشارات هاچنز،
آلمان حضور داشت. کتاب «پامنار» او در سال ۹۴ توسط نشر بنگاه و همینطور کتاب
«انزلی» او نیز در سال ۹۳ توسط نشر نظر به چاپ رسید. مهدی وثوقنیا داور چندین جشنواره داخلی عکاسی و مدرس بیش از ۳۰ کارگاه تخصصی در زمینه
عکاسی مستند از سال ۸۵ تاکنون بوده است.
بهعنوان عکاس و صاحبنظر در این حوزه وضعیت عکاسی در سینمای جوان بهخصوص
در دفاتر شهرستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
انجمن سینمای جوان طی سالهای گذشته در سیاستهای آموزش عکاسی تغییراتی
ایجاد کرد و این تغییرات موجب شد تا عکاسان از حمایت لازم برخوردار نباشند. همین
موضوع باعث شده تا ما روند رو بهرشد عکاسی در انجمن را که سالها بهعنوان مهمترین
مرکز آموزش و تولید عکس بود را از دست بدهیم. آنها که این مرکز را میشناسند، میدانندکه
مهمترین اتفاق در بخش عکس انجمن، تجربهگرایی، خلاق بودن و غیرسفارشی بودن کار
هنرجویان بود. امیدوارم سیاستهای آموزشی انجمن دوباره به حمایتهای بعد از آموزش
بها دهد.
برگزاری جشنواره در شهرستان میتواند چه فرصتهایی ایجاد کند؟
من فکر میکنم اگرجشنوراهها بهشکل حرفهای پیش برود، یعنی کاتالوگ، چاپ و
ارائه خوب و جلسات کارگاهی داشته باشد به مکانی مهم برای ارائه عکاسی تجربی ما
مبدل خواهد شد. بسیاری از کارهای تجربی میتوانند در این جشنوارهها مورد تحلیل و
بررسی قرارگیرند و بعد رفتهرفته عکاس به جامعه عکاسی معرفی میشود.
تا چه حد موافق برگزاری همزمان جشنواره فیلم و عکس هستید؟
من در تمام سالهایی که انجمن این دو بخش را همزمان برگزار کرد، مخالف بوده
و هستم. ما در دورهای نیستیم که بخواهیم عکاسی را درکنار فیلم مورد بررسی و ارائه
دهیم. بهشخصه فکر میکنم حضور عکس در کنار فیلم باعث میشود تا از رشد این رشته
مهم بازمانیم. امروزه عکاسی با زیباشناسی زمانه خودکه کمترین ارتباطی با فیلم دارد
به کار خود ادامه میدهد.
باتوجه به سهلالوصول شدن تولید تصویر در جامعه و سرعت تولید آن، به نظرتان
چه کار باید کرد که مخاطب به دیدن عکس و عکس خوب عادت کند؟
این مسئله به سواد بصری مخاطب برمیگردد. مهم دیدن و خوانش است؛ وسیله مهم
نیست. بیاید قبول کنیم که مخاطب یک کارخوب، امروزه باید بیشتر بداند تا با کار
ارتباط برقرارکند. شما آثار فاخر ادبیات خودمان را نگاه کنید. کسی با آن ارتباط
برقرار میکندکه زبانوادبیات فارسی را بهدرستی و خوب بشناسد. عکاسی هم همینطور
است. مخاطب در دنیای اخیر روزمرهتر عکس را میبیند. اما اثر خوب همچنان با سختی و
تسلط در اندیشه عکاس تولید میشود. امکانات، شکل دیدن اثر در دنیای دیجیتال را
بهترکرده اما تولید اثر را خیر.
به نظرتان عکاسان ایرانی تا چه اندازه با عکاسی دنیا همسو هستند؟
من فکر میکنم عکاسی ایران طی سالهای اخیر توانسته به تجربههای خوبی در زمینه
جایگاه خود در دنیا دست پیدا کند و امروزه بسیاری از عکاسان ما در موزهها و نمایشگاههای
مهم دنیا حضور دارند. تنها نکته این است که هنوز با تولید فکر در زمینه عکاسی
فاصله داریم که آنهم به دلیل نداشتن سنت عکاسی در ایران است. من فکر میکنم داریم
به جلو حرکت میکنیم.
و سخن آخر؟
امیدوارم همه کسانی که در این جشنوارهها شرکت میکنند، کار خودشان را جدی
بگیرند و مطالعه بصری و اندیشه را ازخود جدا نکنند.
رضا پورزارعی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است