ابراهیم فروزش متولد ۱۳۱۸ تهران، فارغالتحصیل
کارگردانی از دانشکده هنرهای دراماتیک است. وی فعالیت هنری را سال ۱۳۴۹ با عهدهدار
شدن سرپرستی مرکز سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد.
آغاز فعالیت وی در بخش تولید سینما به
سال ۱۳۵۲ و نگارش فیلمنامه فیلم کوتاه «سیاه پرنده» باز میگردد.
وی نخستین فیلمش را با نام «کلید» و با
فیلمنامهای از عباس کیارستمی در سال ۱۳۶۵ کارگردانی کرد. دومین ساخته وی، «خمره»،
در سال ۱۹۹۴ میلادی
برای اولین بار جایزه یوزپلنگ طلایی را برای سینمای ایران از جشنواره لوکارنو به ارمغان
آورد.
با وی که تجربیات زیادی در سینما و به
ویژه سینمای کودک و نوجوان دارد درباره تولید و ضعف سینمای کودک و نوجوان امروز و
آسیبها و راهکارهای موجود به گفتوگو نشستهایم.
وضعیت
تولید و پخش فیلم در سینمای
ایران را چگونه میبینید؟
شورایی وجود دارد که به فیلمهایی که ساخته
شده رسیدگی میکند و تصمیم گیریهایی را انجام میدهد. مسائل تهیهکننده و سینمادار
از یک طرف، در نوبت قرار گرفتن و اولویتها و سیاستهای تعیین شده از طرف دیگر مسئلهای
است که فقط شورا میداند، و من چون عضو آن شورا نیستم و سالهاست فیلمهایی که داشتم
به دلیل بخش تهیهکنندگان اکران نشده پس نمیتوانم اظهار نظری کنم.
به عنوان یک فیلمساز چطور؟
فیلمهایی ساخته میشود که هنگامی که در
جشنواره فجر نمایش داده میشوند بلافاصله در صحبتهای اولیه قول اکران عمومی میگیرند.
در صورتیکه از سالهای قبل فیلمهایی وجود دارد که به نمایش در نیامده و میبینیم
که از نظر نمایش هم مشکلی ندارند! سوالی که اینجا وجود دارد این است که چرا باید اینگونه
باشد؟
از طرفی سینمادار به دلیل اینکه سینمایش
پر شود و حق این کار را هم دارد، فیلمها را برای نمایش انتخاب میکند. انتخاب فصلهای
خاصی برای نمایش فیلمها و یا عدم نمایش بعضی از فیلمها در ماههایی به دلیل نگه داشتن
حرمت، باعث اعتراض برخی از تهیهکنندگانی میشود که برای فیلمهایشان سرمایهگذاری
کردهاند و در نوبت اکران ماندهاند. خیلی مسائل هستند که دست به دست هم میدهند تا
وضعیت سینمای ایران را رقم بزنند که فکر میکنم تهیهکنندگان و پخشکنندگان در اینباره
بیشتر بتوانند صحبت کنند.
آیا اکران نشدن فیلمها باعث ضربه به تولید
در سینمای ایران نمیشود؟
فیلم برای نمایش ساخته میشود و اگر بماند سرمایهای
از بین رفته محسوب میشود و باعث بیرغبتی تهیهکنندگان برای ساخت فیلم جدید میشود.
به خصوص فیلمهایی که وزینتر هستند و احیانا ممکن است مردم آنطور که باید و شاید
از آنها استقبال نکنند و این باعث میشود که تهیهکننده کمتر به ساخت اینگونه فیلمها
دست بزند. با در نظرگرفتن تعداد فیلمهایی که در سال تهیه میشود که نزدیک به ۷۰ فیلم
یا بیشتر است و با احتساب سینماهایی که در کلان شهرها، یعنی مراکز استانها داریم
که کمتر از تعداد فیلمهاست، میشود گفت که خود به خود این فیلمها در نوبت اکران
میمانند و پشت این قضایا یک سیاستهایی است که باعث میشود فیلمی موفق شود اکران شود
یا خیر.
نظرتان در ارتباط با وضعیت فعلی سینمای
کودک و نوجوان چیست؟
سینمای کودک و نوجوان سالهاست که در رکود
کامل بهسرمی برد. این چند فیلمی هم که ساخته میشود متاسفانه میپیوندند به فیلمهایی
که از قبل ساخته شده است. ما سینماهایی را نمیبینیم که این فیلمها را نشان دهند،
همانطور که عرض کردم این فیلمها برای نمایش ساخته میشوند، چه از سوی پخشکننده و
تهیهکننده که سودشان را میخواهند ببرند و چه از سوی کارگردان که برای فیلمهایش زحمت
کشیده است. ولی کدام سینمای کودک و نوجوانی را میبینیم که فیلم کودک و نوجوان را اکران
کند؟ کدام سینما تن میدهد به نمایش این فیلمها؟ مگر اینکه پشت آنها سود کلانی باشد.
این سینما خیلی از رونق خود افتاده است. این فقط نظر من نیست و بهخصوص دستاندرکاران
و کسانی که رو به سوی این کار بردند هم این نظر را دارند و میدانند که سالهاست در
این حوزه اعم از تهیه فیلم تا پخش و اکران چه وضعیتی را شاهد هستیم.
چرا این رکود ایجاد شده است؟
سینمای کودک و نوجوان دستخوش یک سری از
مسائلی است که با آنها مقابله میکند. پخش فیلمهای ویدیویی، کامپیوتر و قضایای فیلمهای
سرگرمکننده و توزیع سیدیهایی که از خارج میآید و خانوادهها هم از آنها استقبال
میکنند، باعث میشود نسبت به آن فیلمهایی که در ایران تولید میشود اشتیاقی نباشد.
همچنین اولیا و مربیان هم مانند سابق از این فیلمها استقبال نمیکنند چون در حیطه
فراموشی فرو رفته است. اگر قرار باشد کمک سی میلیونی کودک و نوجوان را در این مملکت
داشته باشیم باید با برنامهریزی دقیق پیش رویم و برای به راه انداختن چنین سینمایی
باید تصمیمی جدی گرفته شود. شاید نجات این سینما ممکن شود.
چرا کانون پرورش فکری که قلب تپنده سینما
بود، سالهاست که مانند گذشته فعال نیست؟
کانون پرورش فکری همچنان فعال است. این
کانون فقط برای تهیه فیلم نیست. یک مرکز سینمایی دارد با بودجه خیلی قلیل و ادعایی
هم ندارد که فقط من تهیهکننده فیلمهای کودک هستم. بخشهای خصوصی هم که در این بخش
به دلایلی که در بالا به آن اشاره کردم سرمایهگذاری نمیکنند.
کانون پرورش فکری فقط مرکز سینمایی نیست،
یک حوزه فرهنگی تقریبا بزرگی است که در خدمت کودکان و نوجوانان است که اصل آن کتابخانههاست.
بخشی از این حوزه قرار بوده است که با بوجه اندک برای کودک و نوجوانان فیلم بسازد.
و این حوزه خیلی بتوانند فیلم بسازند سالی یک فیلم سینمایی است. چون به موازات این،
فیلمهای انیمیشن و فیلمهای کوتاه دیگری هم مطرح میشود. وقتی جشنواره پویانمایی
تشکیل میشود ما میبینیم که واقعا چه جشنواره درست و وزین و سنگینی است که نام بینالمللی
را یدک میکشد و این ادعا را ثابت میکند و با استقبال خوبی مواجه میشود. کانون در
همین جشنواره با ارائه چند فیلم شرکت میکند و این فعالیت عمده درستی است. اگر یک فیلم
ارائه میدهد به این دلیل است که نمیتواند با بودجه کوچک خود همه چیز را نشانه بگیرد
و ادعا کند که من میتوانم تمام سینمای کودک و نوجوان را پوشش دهم و این تعداد فیلم
را میگذارم و سینماها را اداره میکنم.
غیر از کانون پرورش فکری فکر میکنید
چه مراکزی باید در این زمینه دست به کار شوند؟
بهتازگی شاهد این حرکت زیبا هستیم که
سی سینما در شهرستانها چادرهای کوچکی را راهاندازی کردهاند و فیلمها و انیمیشنهای
خود را که از قبل تهیه شده در آنجا به نمایش میگذارند. نباید از کانون انتظار داشته
باشیم و همه مسائل سینمای کودک و نوجوان را به کانون ربط دهیم. مشاهده کردهایم با
فیلمهایی که در گذشته چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب ساختهایم در فستیوالهای
بینالمللی که کارگردانان ارزنده و معتبری مثل کیارستمی و بیضایی در آنجا کار کردهاند،
درخشیدهایم. آنچه مسلم است این است که نباید توقع زیادی داشته باشیم. چرا مراکز دیگری
مانند مراکز دولتی ما مانند آموزش و پرورش که بار مهمی دارد چیزی تولید نمیکند؟ جشنوارهای
که آموزش و پرورش دارد جشنواره بسیار مهمی است و نمیدانم چرا به آن پرداخته نمیشود!؟
نظرتان درباره جشنواره فیلم کودک و
نوجوان و تبعات آن چیست؟
روزی در اصفهان یا جای دیگری جشنوارهای
به نام جشنواره کودک میآید و عرض اندام میکند و ما دستی تکان میدهیم و تمام میشود.
این جشنواره هم ربطی به سینمای کودک ندارد، بلکه جشنوارهای است که در یکی از شهرها
برگزار میشود و عدهای کودک و نوجوان با ذوق میروند و این فیلمها را میبینند.
ما همیشه میخوانیم، می نویسیم و همیشه
هم دعوتهایی برای ساخت فیلم داریم. اینکه اینها مراحل خاص خود را بگذراند زمانبر
است. بنابراین نه این که کار نکنم ولی اینطور هم نیست که بگویم در فردایی نزدیک کار
ارائه میدهم.
زهرا دمزآبادی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است