سریال «آرماندو» درباره
شخصیتی است که چند نقش را بازی میکند و فضای کمدی دارد. حمیدرضا آذرنگ نقش این
شخصیت را با نام آرمان بازی میکند. او جوان ساده و مهربانی است که سعی دارد مشکلات خواهرش (با بازی
مرجانه گلچین) و فرزندان خواهرش را برطرف کند. اما در این مسیر درگیر مسائلی میشود
که داستان سریال را شکل میدهد. موضوع این سریال فانتزی است، رگههایی از طنز در خود دارد و
به نوعی، درامی عاشقانه با لحن و زبانی تازه محسوب میشود. حمیدرضا آذرنگ،
مرجانه گلچین، سحر ولدبیگی، الیکاعبدالرزاقی، محمدرضا هدایتی، علیرضا استادی، علی
مسعودی، علی اوجی، فریبا طالبی، مجید پتکی، شهربانو موسوی و سیامک مردانه از جمله
بازیگران این سریال هستند که برای شبکه سه ساخته میشود. احسان عبدیپور
کارگردان این مجموعه سال گذشته دو اپیزود از سریال «چرخِ فلک» را ساخته که با
اقبال خوبی از سوی مخاطبان رو به رو شد. «صبا» گزارشی از پشت صحنه این سریال و گفتوگویی
با عبدیپور و آذرنگ داشته است که در ادامه میخوانید:
وارد یک موسسه خیریه
میشویم. موسسه خیریه توانبخشی عمل، که علاوه بر کارکرد اصلی خود، لوکیشن خیلی از
سریالها و فیلمهای سینمایی بوده است. وارد سالن اصلی میشویم جایی که آن را به
عنوان بخش بستری بیماران میشناسیم. سالن خالی از همه آدمهاست. ظاهراً قبل از
ورود ما سکانسهایی ضبط شده و حالا برخی در حال استراحت و بازیگران هم در حال گریم
شدن هستند. دقائقی را منتظر میمانیم تا گریم حمیدرضا آذرنگ و الیکا عبدالرزاقی
تمام شود و به محل ضبط برگردند. برای ضبط این سکانس فقط همین دو بازیگر و چند
هنرور دیگر حضور دارند. البته پیش از آمدن ما به موسسه مرجانه گلچین نیز حضور داشت
اما با تمام شدن کارش محل ضبط را ترک کرد.
گریم آذرنگ تمام
میشود. او در گریمی با ریش، سبیل و عینک است و پیراهن و شلوار روشن پوشیده که از
در بخش بستری وارد میشود. آذرنگ در این سکانس ظاهری ساختگی را برای خود در نظر
گرفته تا وارد بیمارستان شود. در کنار او الیکا عبدالرازقی که بیمار است و روپوش
مخصوص بیماران بخش را پوشیده است نیز ظاهر میشود. البته عبدالرازقی فعلاً در این
سکانس بازی ندارد.
قسمت چهارم سکانس
پنجم برداشت اول
دو روز به اتمام تصویربرداری «آرمان دو» مانده و روزهای آخر کار است. اما
عبدیپور کماکان با انرژی مضاعف کار را پیش میبرد هرچند که کمی هم خستگی هفت ماه
اخیر در چهرهاش دیده میشود. ضبط آغاز میشود. عبدیپور و عواملش در اتاق پرستاری
نشستهاند و از مانیتور تصویر آذرنگ را که در این لحظه وارد میشود میبینند. او
با گریمی ساختگی در حالیکه راهرو بخش بستری را طی میکشد و یک دستش هم باندپیچی
شده است مخفیانه وارد بیمارستان میشود. با این ظاهر میخواهد توجه کسی را به خودش
جلب نکند چون میخواهد با هرترفندی به بیمارستان بیاید و پلیس هم به دنبال اوست.
سرعت تصویربردار بالاست، عبدیپور کات میدهدو از او میخواهد ۲۰ درصد سرعتش را کم
کند.
در این سکانس
علاوه بر آذرنگ سه پرستار و دو پلیس نیز حضور دارند. در پشت صحنه نیز یک پلیس جهت
مشاوره و همکاری در کنار عبدیپور است. این سکانس به برداشت هشتم میرسد. در حالیکه
آرمان وارد بخش بستری بیماران میشود پلیس و پرستاران هم از کنار او عبور میکنندوآرمان
سعی میکند کاملاً طبیعی این کار را انجام دهد تا کسی به او شک نکند. عبدیپور
دوباره کات میدهد و میگوید: این سکانس هنرورهای خیلی خوبی داشت وبسیار راضی است
اما به فیلمبردار و آذرنگ نکاتی را یاد آور میشود. مثلاً از آذرنگ میخواهد وقتی
که وارد بخش میشود عینکش را پاک کند و دوباره روی چشمش بگذارد. ضبط آغاز میشود و
آذرنگ و دیگر هنروران نقششان را بازی میکنند. این برداشت گویا راضی کنندهتر از
برداشت قبلی است. پس از آن کارگردان اعلام میکند امروز آخرین روز حضور نیروی
انتظامی در سریال بود و همگی با تشویق از آنها تشکر میکنند. با اتمام ضبط این
سکانس آذرنگ دوباره به اتاق گریم میرود تا با چهره دیگر به پلان بعدی برسد. در این
میان سراغ احسان عبدی پور کارگردان سریال رفتیم و از او درباره فعالیتش برای
تلویزیون بعد از ساخت«چرخِ فلک» پرسیدیم. او در پاسخ گفت: بعد از ساخت فیلم
سینمایی«تیک آف» قرار دادی با تلویزیون برای سریال «گرانباری» که خودم آن را نوشتهام
بستیم. همه اینها خیلی ناخواسته سرراهمان قرار گرفتند. در همین حین در جلسهای که
برای سریال «گرانباری» داشتم به من گفتند میشود یک نوک پا بروی و «آرمان دو» را
بسازی و این نوک پا هشت ماه زمان برد.
وی ادامه داد:
این سریال در ابتدا برای ایام عید در نظر گرفته شده بود اما زمانی برای ساخت آن
نداشتیم و از طرفی هم تعداد قسمتها بالا رفت به همین دلیل نتوانستیم آن را به عید
برسانیم.
کارگردان«تنهای
تنهای تنها» در پاسخ به این سوال که شما پیشتر کار کمدی نکرده بودید چطور شد که
ساخت یک سریال کمدی را پذیرفتید گفت: نویسنده این کار من نیستم و بیشتر کمدی این
داستان در متن آن قرار دارد. اما من همیشه سعی کرده ام رگههایی از شوخی و طنز را
در کارهایم داشته باشم و کارهایم عبوس نباشند و همواره تلاش کردهام همه گرهها را
با شوخی باز کنم. حتی وقتی که در جدیترین جلسهها هم شرکت میکنم چند دقیقه بعد،
جلسه از رسمیت خارج میشود، چون خودم هم کلاً آدمی رسمی نیستم.
او نمیدانست در
آخر چه اتفاقی برای «آرمان دو» میافتد و از جواب دادن به این سوال که کلیت کار را
چطور میبینید احساس خطر میکرد اما با لحنی شوخ طبعانه گفت: جواب خطرناکی است و
واقعاً نمیدانم چه بگویم یک سری سردرگمیها دارم که باید در تدوین مشخص شود.
این کارگردان درباره
گروه بازیگران گفت: از کستی که چیده شده بسیار راضیام و همگی عالی هستند. همه
افرادی که در این مجموعه کار کردند اعم از بازیگران و عوامل همه بسیار با ذوق
بودند و با هم خیلی رفیق شدیم و حال کلیمان خوب بود. ضمن اینکه هفت ماه ممارست،
زیاد است و ما هفت ماه است که روز و شب با هم زندگی میکنیم.
عبدی پور در ادامه از میزان رضایتش در خصوص اکران
«تیکآف» گفت: من طعم اکران «تیکآف» را نچشیدم و از صبح تا شب و گاهی از شب تا
صبح مشغول ضبط «آرمان دو» بودم. حتی فرصت نکردم در جلسه اکرانها شرکت کنم و وقت نداشتم
تا دربارهاش چیزی بخوانم. اما خودم این فیلم را خیلی دوست دارم و فیدبکهای مثبتی
از آن گرفتم. «تیکآف» مثل کله پاچه بود، بعضیها خیلی دوستش داشتند و بعضیها هم
اصلاً دوستش نداشتند. ولی همین که بی تفاوت از کنار آن نگذشتند خوب است. وقتی از
چیزی خیلی بدمان بیاید یعنی باز هم یک کاراکتری در آن وجود دارد که روی ما تاثیر
گذاشته است، گرامر سینمایی«تیک آف» ضعیف نبود و شاید مشکلشان با محتوا بوده، زبان
فیلم بسیار سلیس و ساده است. بنابراین ما یک محتوا تولید کردیم که میشود دربارهاش
بله و خیرگفت.
او با اشاره به کار
بعدیاش پس از اتمام «آرمان دو» گفت: تصمیم دارم سریال «گرانباری» را بسازم زیرا
خیلی آن را دوست دارم. برای انتخاب بازیگران به فرانسه و ایتالیا رفتم و بازیگرانش
را انتخاب کردم. هومن کبیری یک تهیهکننده خوب است که در کنار من خواهد بود. ما قبلاًهم
با یکدیگر کار کرده بودیم او مرا آتش به اختیار میگذارد. درباره یک فیلم سینمایی
هم صحبتهایی شده است اما در این هفت ما بسیار خسته شدهام و به یک استراحت خوب
نیاز دارم.
پس از گفتوگو
با احسان عبدی پور به اتاق گریم و سراغ حمیدرضا آذرنگ رفتیم.از او درباره علت گریمهای
متعددش در این سریال پرسیدیم و آذرنگ توضیح داد:
تعدد گریمها به
خاطر فرم و ساختار این کار است و به نوعی به زندگی آرمان که یک هنرور است مربوط میشود.
او در موقعیتهایی مجبور به تغییر چهره میشود که البته برخی از این گریمها زیاد
ادامهدار نیست و کاملاً مقطعی است و در یک یا دو مورد هم ادامهدار است ولی آرمان
تغییر چهرههای زیادی دارد.
آذرنگ درخصوص
تفاوت این نقش با نقش کمدی که در سریال «جاده قدیم» داشت گفت: وقتی اسم«جاده قدیم»
میآید به خاطر مجموع خاطرات بدی که از آن دارم بدنم میلرزد. تمام این کار به
دلیل ضرب و جرحهایی که داشت، با ممیزی و سانسور سلیقهای مواجه شد و هیچ ربطی هم
به کادرها نداشت که مثلاً بگوییم کادر صدا وسیما و… بوده است بلکه کاملاًسلیقهای
بود. یک سری اتفاقات که باعث شد هرگز به آن توفیقی که ابتدا فکر میکردیم در زمان
پخش خواهیم داشت دست پیدا نکنیم و هنوز خستگیاش در تنمان بماند. اما در «آرمان
دو» با یک گروه کاملاً صمیمی و تهیهکنندهای خوب و مدیرانی که همراه هستند طرفیم
و امیدوارم کار خوبی باشد و شرمنده مردم نشویم.
آذرنگ افزود: من
بعد از این کار به سرعت سراغ کار سینمایی بهرام توکلی که در خوزستان است و فعلاً اسم
قطعی ندارد میروم.
حمیدرضا آذرنگ
در پایان در پاسخ به این سوال که چرا مدتی است میان شما و تئاتر فاصله افتاده و
کمتر شما را روی صحنه میبنیم گفت: متاسفانه هیچ جوابی ندارم و خیلی هم برای تئاتر
دلتنگم هرچند که سال گذشته نمایش «ترن» را کارگردانی و نمایش«افسون معبد سوخته»
کیومرث مرادی را بازی کردم باز دلم برای تئاتر تنگ شده و تصمیم داردم امسال حتماً
یک کار را باز اجرا بروم یا یک تولید تازه داشته باشم.
در حین گریم آذرنگ
که مدتی زمان برد ما نیز از این فرصت استفاده کردیم و به سراغ الیکا عبدالرزاقی
رفتیم. در شمارههای بعدی گفتگوی «صبا» با این بازیگر را خواهید خواند.
«آرمان دو» گروهی صمیمی و پر انرژی داشت و ما امیدواریم
این ویژگی در پخش سریال نیز وجود داشته باشد.بنا به گفته تهیهکننده مجموعه،
«آرمان دو»یکی از گزینههای نوروز ۹۷ است.
اکرم رضایی ثانی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است