هر کاری کنیم یک جای کار می‌لنگد! | پایگاه خبری صبا
امروز ۵ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۱۶
شهرام شاه‌حسینی در گفت‌وگو با «صبا»:

هر کاری کنیم یک جای کار می‌لنگد!

«مسئله این است که «مرغ همسایه غازه» و ما هر کاری می‌کنیم یک جای کار می‌لنگد. اشکالی ندارد که کشور‌‌های دیگر سریال «پرستاران» داشتند. ما تا به حال سریال «پرستاران» نداشتیم، حالا ساختیم»

 

معمولا در هر دهه نام برخی از کارگردان‌‌ها به‌سبب ساخت آثار مورد توجه مخاطب، بیش از سایرین بر سر زبان‌‌ها می افتد. شهرام شاه‌حسینی هم کارگردانی است که در چند سال اخیر به‌واسطه فعالیت مستمرش در تلویزیون نامش از این قاعده مستثنی نبوده است.

به بهانه پخش سریال «پرستاران»، کاندیدا شدن او در جشن حافظ برای سریال
«هشت‌ونیم دقیقه» و زمزمه‌های رفع توقیف فیلم سینمایی «خانه دختر» با او به گفت
‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

 

تعداد سریال‌‌هایی که
در حوزه پزشکی و بیمارستانی ساخته شده بسیار است. به نظرتان سریال «پرستاران» در قیاس
با آن‌ها در چه جایگاهی قرار دارد؟

سریال استرالیایی «پرستاران»
را کاملا به‌خاطر ندارم فقط یادم می‌آید. مجموعه جذابی برای مخاطب بود. به‌خاطر همین
نمی‌توانم قضاوت درستی داشته باشم. اما به نظرم «پرستاران» به سبب تم ایرانی‌‌اش دارای
جذابیت است چرا که روابط انسانی را بی‌آنکه گره مصنوعی در داستان وجود داشته باشد روایت
می‌کند و همین مسئله «پرستاران» ایرانی را متمایز می‌کند. در یکی از قصه‌‌های نسخه
استرالیایی «پرستاران»، یکی از پرستار‌‌ها برای نجات شوهر معتادش دارو‌‌های بیماری
را سرقت می‌کند که این یک اکشن درونی و جذاب دارد اما علیرضا افخمی در نگارش فیلمنامه
برای آن‌که قشر پرستاران خرده نگیرند از نمایش چنین چیز‌‌هایی پرهیز کرد. فضای جامعه
امروز تو را به آن سمت می‌برد که همه چیز را ملایم‌تر نشان دهی چون همه چیز ملتهب است.
کسی جرات دیدن التهاب را ندارد. من این روان و ملایم بودن آثار علیرضا افخمی را بسیار
دوست دارم و به نظرم از یک ریتم انسانی و امروزی پیروی می‌کند و مختص به افرادی است
که سریال دوست دارند البته آن کسی که «بازی تاج و تخت» می‌بیند مسلما با ریتم «پرستاران»
کنار نمی‌آید
.

الگوی بیشتر سریال‌‌هایی
که در حوزه پزشکی و بیمارستانی ساخته می‌شود بر این مبنا است که اتفاقات اورژانس در
متن است و زندگی پرستاران در حاشیه. اما در مورد سریال «پرستاران» این اتفاق برعکس
است و بیمارستان و ماجرا‌‌هایش سهم کمتری دارند، چقدر با این ساختار موافق هستید؟

اگر علیرضا افخمی در طراحی
سریال «پرستاران» مثل سایر سریال‌ها با این محوریت رفتار می‌کرد مطمئنا برچسب کپی‌برداری
از روی آن سریال‌‌ها به او می‌خورد. به نظرم این‌که علیرضا افخمی یک شخصیت پرستار را
به مخاطب معرفی می‌کند و چالش‌های او در محل کارش را نشان می‌دهد و بعد زندگی خصوصی
او را برای تماشاگر سریال باز و آن را درگیر می‌کند نشان از هوشمندی افخمی دارد چرا
که این بعد از زندگی کاراکتر به‌مراتب جذاب‌تر و دراماتیک‌تر است. ضمن این‌که کاراکتر
های این سریال به‌واسطه شغلشان نباید اتفاقاتی که در زندگیشان حادث شده را در محل کار
خود و در مواجهه با بیماران بازتاب دهند و همین تضاد موقعیت‌های جذاب‌تری را رقم می‌زند
.

عنوان مشترک این مجموعه
با نسخه استرالیایی باعث شد تا این دو باهم قیاس شوند. به نظرتان بهتر نبود حالا که
الگوی ساختاریشان تا حدی باهم فرق دارد در نام سریال هم تجدیدنظر می‌شد؟

وقتی شهرداری و یا سازمان
آتش‌نشانی سفارش ساخت سریال «عملیات۱۲۵» را داده، توقع دارد که ۱۲۵ بلد باشد. اگر نام
سریال «پرستاران» را هم می‌گذاشتیم «یکی بود، یکی نبود» وزارت بهداشت خرده می‌گرفت
که این همه هزینه شد اما نام سریال اشاره‌ای به موضوع اصلی و سفارش‌دهنده ندارد، درنتیجه
نام سریال «پرستاران» می‌شود. این اتفاق مشکلی ندارد در همه جای دنیا مرسوم بوده ولی
به چشم ما نمی‌آید مسئله این است که «مرغ همسایه غازه» و ما هر کاری می‌کنیم یک جای
کار می‌لنگد. اشکالی ندارد که کشور‌‌های دیگر سریال «پرستاران» داشتند. ما تا به حال
سریال «پرستاران» نداشتیم، حالا ساختیم. بنابراین سفارش‌دهنده هم توقعاتی دارد که باید
برآورده شود اتفاقا آن سکانس‌‌هایی که بیننده کمی خسته می‌شود سفارش آن‌هاست ولی باید
باشد چرا که هدفی از نمایش آن وجود دارد و سفارش‌دهنده باید پاسخ اعتبار، هزینه و…
را که صرف کرده، بگیرد
.

طبیعتا در انتخاب بیشتر
بازیگران اصلی حضور نداشتید و حتی اغلب بازیگران «پرستاران» در کارهای قبلی شما نبودند.
چقدر این عوامل از پیش تعیین‌شده، مورد دلخواهتان بود؟

بیشتر این بازیگران و یا
عوامل پشت دوربین را در کار خودم کست نمی‌کنم و یا بیشتر لوکیشن‌‌ها را دوست ندارم
اما خودم را با شرایط وفق می‌دهم و این چالش را دوست دارم. خودم را در معرض امتحان
می‌گذارم و با کسانی کار می‌کنم که فکرش را هم نمی‌کردم. معمولا هم از کارم لذت می‌برم.
البته این را هم بگویم اصلا منظورم این نیست که از آن بازیگر انتخاب‌شده خوشم نمی‌آید
یا او کارش را بلد نیست بلکه فقط فکر نمی‌کردم که روزی نقشی داشته باشم که به درد آن
فرد بخورد. در کل این اتفاق برایم جالب است چون دیگر به خودم نه نمی‌گویم
.

معمولا سریال‌‌های بیمارستانی
به‌سبب فضای ملتهب آن ضرباهنگ تندتری دارند اما سریال «پرستاران» از این قاعده مستثنی
شده و بیشتر ریتمش به ملودرام‌‌های خانوادگی نزدیک است که البته این به‌خاطر پرداخت
سریال به زندگی شخصی پرستاران است اما چرا در سکانس‌‌های مربوط یه بیمارستان این ضرباهنگ
تغییری نمی‌کند؟

ضرباهنگ از دل فیلمنامه بیرون
می‌آید. ضرباهنگ را نمی‌توان از جایی دیگر وارد کار کرد. وقتی کاراکتری وارد اورژانس
می‌شود و سراغ بیمارش را از سرپرستار می‌گیرد ضرباهنگ آن و تعداد پلانی که به من می‌دهد
مشخص است. پس من به‌عنوان کارگردان نمی‌توانم کار عجیبی کنم چرا که از معماری کل اثر
بیرون می‌زد. من سعی کردم وفادار باشم به همان کاری که علیرضا افخمی در چند قسمت اول
انجام داده بود. او یک معماری برای سریال در نظر گرفته بود که نمی‌توانستم از آن بیرون
بزنم چون تماشاگر بی‌آنکه به این فکر کند بهتر است یا بدتر، آن را پس می‌زد
.

پیش از پخش سریال بارها
گفته شد که مدتی صرف تحقیقات شده و یکی از اهداف بالا بردن سطح آگاهی مخاطب است اما
آنچه می‌بینیم خلاف این است، چقدر با بازتاب این تحقیقات در سریال موافق هستید؟

اگر به این بخش ورود می‌کردیم
سریال از دست می‌رفت و شکل یک کار مستند را به خودش می‌گرفت که خیلی نیاز نبود هزینه
برایش صرف کنیم و این کست را با حضور این بازیگران بچینیم. درواقع قرار بود زندگی پرستاران
و مشکلات آن‌ها را چه در زندگی شخصی و چه در محل کار به تصویر بکشیم حالا در این میان
اگر کسی در معرض ایست قلبی بوده و یکی از پرستار‌‌های
داستان بالای سرش است نمایش احیای او هیچ مشکلی ندارد
.

نوک پیکان سریال «پرستاران»
متوجه قشر پرستار است. به نظرتان چقدر در نمایش تصویر درست از این قشر موفق بودید و
حق مطلب ادا شده است؟

برای جواب دادن به این سوال
زود است باید سریال کاملا پخش شود تا بتوانیم در این‌باره صحبت کنیم. زمانی که سریال
روی آنتن است عده‌ای راضی هستند و عده‌ای نه. من خیلی این نظر‌‌ها را جدی نمی‌گیرم.
می‌گذارم یک سال از پخش بگذرد کار کاملا ته‌نشین شود و بعد نظر‌‌ها را ارزیابی می‌کنم
و فکر می‌کنم اظهارنظر‌‌هایی که به آن زمان خورده واقعی‌تر است. مثل جشنواره فجر
می‌ماند همه هیجان دیدن فیلم‌ها را دارند و کلی از دیدن آن‌ها شگفت‌زده می‌شوند اما
در اکران عمومی هیجان‌‌ها سرریز می‌شود
.

آیا از خروجی کار خودتان
راضی هستید؟

اصلا در مورد کار‌‌های خودم
نظر نمی‌دهم و حتی نمی‌دانم تا امروز چه کردم. وقتی می‌شنوم «هشت‌ونیم دقیقه» بازخوردش
خوب بود برایم این معنی را می‌دهد که بازخوردش خوب بود نه این‌که من آن را خوب ساختم.
چون آن‌هایی که در مورد سریال من نظر می‌دهند همان‌‌هایی هستند که به سریالی که من
از آن منتفر بودم رای مثبت دادند
.

در چند سال اخیر ساخت
سریال‌‌های چندفصلی در ایران هم رایج شده است. این اتفاق را چگونه ارزیابی می‌کنید
و چقدر موافق آن هستید؟

موافقم، به‌شرط این‌که بیننده
آن را بخواهد. مبنای تمام سریال‌هایی که در چند فصل ساخته می‌شود طلب و خواست مخاطب
است نه نظر کارگردان، نویسنده و یا تهیه‌کننده

کاندیدای کارگردانی جشن
حافظ برای سریال «هشت‌ونیم دقیقه» هستید و در حال حاضر «پرستاران» را روی آنتن دارید.
این اتفاق چقدر می‌تواند در انتخاب مدیوم مورد نظرتان تاثیرگذار باشد؟

به‌دنبال فرصتی هستم تا آن
کاری که باید را در مدیوم سینما انجام دهم من بعد از فیلم «خانه دختر» دیگر ریسک نمی‌کنم
و اشتباهاتم را به چنددرصد می‌رسانم و به خودم این اجازه را نمی‌دهم که در سن ۴۴سالگی
بگویم حالا این کار را انجام دهیم تا ببینیم چه می‌شود. مطمئنا در فیلمنامه ۵۰درصد
مسیر را می‌روم و این ریسک را نمی‌کنم که شاید این فیلمنامه خوب شود فیلمنامه خوب و
کامل انتخاب می‌کنم که اگر فیلم بدی ساختم بگویند آنقدر هوش دارد که فیلمنامه خوب انتخاب
کند حتی اگر بلد نبوده، بسازد. با وجود این، مدیوم تلویزیون و مخاطب آن برایم جایگاه
بسیار ویژه‌ای دارد و بسیار مهم است و همواره سعی می‌کنم طوری در این رسانه کار کنم
که اگر مادرم آن را دید به او بی‌احترامی نشود
.

ظاهرا رفع توقیف «خانه
دختر» به‌شرط تصویربرداری مجدد یک سکانس است. آیا خودتان با این مسئله مشکلی ندارید؟

ضبط مجدد یکی از سکانس‌‌ها
برای رفع شبهه و مشکل فیلم «خانه دختر» پیشنهاد خودمان بود که با استقبال هم مواجه
شد. چون می‌خواهم فیلم اکران شود و سرمایه تهیه‌کننده برگردد. کاملا به این کار راضی
هستم چرا که آسیب جدی به فیلم نمی‌زند. به تعداد افرادی که این فیلم را دیدند تفسیر
وجود دارد و دلم می‌خواهد رفع شبهه شود تا تفسیر همه مخاطبان تا حدی یکدست شود
.

آیا این اتفاقات
مشابه سبب نشده که در سینما محافظه‌کارانه‌تر قدم بردارید؟

نه اصلا، درست است که در
حال حاضر نسلی تحت عنوان فیلم‌اولی‌‌ها را تربیت می‌کنند اما نسل یاغی همیشه یاغی
می‌ماند.

 

ملیکا مومنی‌راد

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۵/۱۷۵/۹۵۵/۵۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۸/۸۷۸/۰۶۶/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۷۸۰/۵۰۳/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۶۰۴/۷۷۵/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۶۳۳/۸۸۲/۵۰۰
  • استاد
    ۱/۰۰۱/۲۱۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۴۰۳/۳۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۶۷/۸۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۹۵/۰۷۰/۰۰۰