«کمی عقبتر، عقبتر، بازهم عقبتر…»
با لحظهای درنگ پل میزنیم به سالها پیش که خانم مجری همیشه با بیان این توصیهها
همچون مادری مهربان به کودکان خیره میشد و آنها هم با گوش شنوا همواره پذیرای
گفتههایش بودند. سالها گذشتند، ساختارها تغییر کردند، شباهت روحیات بچههای امروز
با آن روزها کم و کمتر شد اما هنوز هم وقتی خانم مجری را میبینیم باز هم همان
کودک حرفگوشکنی میشویم که بودیم. برای همیشه او را دوست داریم؛ گیتی خامنه،
همانی است که هر روز با تماشای تلویزیون و برنامه کودک با او زندگی کردیم. او هماکنون
نیز دغدغه کودکان را دارد و برای آنها از دل و جان کار میکند. «عصر خانواده»
برنامهای است که اینروزها خامنه اجرای آن را بر عهده دارد. در این گفتوگو گیتی
خامنه پیرامون موضوعات مختلفی با ما صحبت کرد که در ادامه میخوانید.
مخاطبان در ابتدا شما را با برنامههای
کودک و نوجوان شناختند و حالا با اجرای برنامهای خانوادهمحور؛ دومی چه محسناتی برای
شما دارد و چقدر موقعیت فعلیتان را دوست دارید؟
اجازه دهید یادی از خانم سحر رضوی،
تهیهکننده توانمندی کنم که با تلاش و پیگیریاش باعث پیوستنم به جمع «عصر خانواده»
شد. تهیهکننده خوبی که درحال حاضر کار نمیکند و جایش در بین تهیهکنندههای
ماهر ما خالی است. خانم رضوی بهرغم عدم تمایلم برای فعالیت در
کارهایی با فرمت شناخته شده فعلی، مرا مجاب به همکاری کرد و من بهرغم باورم مبنی
بر نیاز مبرم ایجاد تغییرات اساسی در ساختار چنین برنامههایی، به همکاریام با دوستانی
که چنین امیدواری دارند، ادامه میدهم. اگر
باورکردن آنچه که صادقانه و جدا از هر تعریف و تعارفی میگویم، برایتان دشوار
نباشد، باید بگویم همه بچههای دهه ۶۰ و حتی کمی قبل و بعد از آن برهه زمانی، بهنوعی
جزو خانواده بزرگ من هستند، آن وقت هضم پاسخ سوالتان راحتتر میشود؛ اجرای برنامه
خانواده به بیانی تداوم اجرای برنامه کودک است؛ کودکانی که حالا خود پدر و مادر شدهاند
و من نمیتوانم بههمراهی مهربانانهشان، پایان ببخشم اما درهر حال در تمامی
موارد، کودکان نقش محوریشان را در کارهای من به دیگران واگذار نمیکنند.
شما بین برنامههای کودک و خانواده
کدام را انتخاب میکنید؟ مخاطب بزرگسال یا کودک؟ چرا؟
حقیقت امر این است که از آغاز
کارم تا همین حالا، آنچنان از لطف، حمایت و قدرشناسی باوفاترین مخاطبان عالم
برخوردار بودهام که هیچ عاملی نتوانسته به محکی قابل اعتناتر از آن، تبدیل شود.
امسال بهعنوان یکی از مجریان برتر
دربرنامه «سه ستاره» انتخاب شدید؛ آیا کسب این عنوان از سوی مخاطب میلیونی باعث تغییر
یا تصمیم خاصی در آینده کاری و شخصی شما خواهد شد؟
نکتهای جالب برایتان بگویم، در
زمان پخش این برنامه در سفر بودم و گویا در آخرین لحظات تصمیم بر اضافه کردن من بهعنوان
مجری، گرفته میشود. در آن زمان و پیش از آن با فضای مجازی بههیچ عنوان مأنوس نبودم،
نه من و نه هیچکدام از دوستان و مخاطبانم، از انتخاب من بهعنوان یکی از گزینهها خبردار
نبودیم. بعد از اتمام برنامه بسیاری از برخوردهای مهربانانه دوستان، قلبم را از
شادی میانباشت که اگر از وجود چنین برنامهای و حضور من در آن آگاه بودند، به
یقین با رایشان با من همراه میشدند، غافل از اینکه سالیان سال است که به حکم
این آرا (و بهزعم من مقدس)، عاشقانه کار میکنم.
جامعه کودک امروز با سالهای گذشته
(دهه ۶۰) چه تفاوتهایی دارد؟ پیچیدگیهای کودک امروز و سادگی کودک دیروز.
جامعه کودک امروز مثل بسیاری از
مسائل دیگر دستخوش تغییر شده است. جسارتا به گمانم بهتر است از وجود اندک شباهتهای
احتمالی جویا شوید!
اطلاعات مورد استفاده در «عصر خانواده»
را نویسنده در اختیارتان قرار میدهد یا خودتان مطالعات خاصی دارید که در برنامه
به آنها میپردازید؟
دوستان موضوع برنامه را معمولا شب
قبل به من اعلام میکنند و من مطالب را مطابق با آن موضوع انتخاب، تهیه و عنوان میکنم. به یقین برای کار کردن با مخاطبانی به این میزان ارزشمند و رسانهای به
این میزان کارآ و حساس، نیازمند کسب آگاهی هستید که توان ادای حقی را که خالق و
مردم به گردنتان دارند را تنها به میزان اندکی بیابید! همیشه از خدا میطلبم که در برآوردن این حق
سنگین یاریام کند و قصورهایم را بر من ببخشد؛ از همراهان خوب همیشهام هم همین خواسته
را متواضغانه درخواست میکنم.
ارتباطتان با کودکان خانواده خود و
اقوام چطور است؟ به همان اندازه که با مخاطبان مهربانید با آنها هم هستید یا به علت
مشغله برایشان وقت نمیگذارید؟
خدا را بارها و بارها شکر میکنم
که بچهها همیشه، در همه جا، بهترین دوستانم و بهانه زیبا، شاد و عاشقانه زیستنم بودهاند. ارتباط من و بچهها عالی است. در فضای بیرون آزادانهتر و بهدور از موانع موجود
در رسانه، کودک میشوم و با بچهها حظ عالم را میبرم. آنها بزرگترین مشغله زندگیام هستند، هیچ مشغولیتی نمیتواند
موجب دست کشیدن از مشغله اصلیام شود!
تهیهکننده «عصرخانواده»، تهیهکنندگی
«سیمای خانواده» را هم برعهده داشت، برنامههایی که در ساختار و فرم به یکدیگر
شبیهند؛ بهنظرتان نوع برنامهسازی در حوزه خانواده باید چه تغییراتی کند و آیا
باید با ساختار و شاکلهای بهروز پیش رفت؟
تهیهکنندگان سازمان در زمان
فعلی به جهت کمبودهای مالی، یکی از دشوارترین مقاطع برنامهسازی را تجربه میکنند. تنگناهای مالی و نیاز به مورد حمایت قرار گرفتن از جانب اسپانسرها و
حامیان مالی، دوستان برنامهساز را محدود میکند و موجب میشود تنها از الگوهای
برنامهسازی پیروی کنند که قبلا امتحانشان را پس دادهاند و دارای عواقب پیشبینی
نشده و ریسک کردن نباشند؛ به جهت وجود دلایلی که عنوان کردم خلاقترین تهیهکننده
هم در چنین شرایطی صرفا به اعمال تغییرات نهچندان اصولی در ساختار بسنده میکند،
چراکه برای اتخاذ تصمیمهای بزرگتر و ایحاد تحولات ساختارشکنانه نیازمند حمایتهای
متفاوتی است که تا از وجود آنها اطمینان خاطر نیابد، آنها را عملی نخواهد کرد. برنامههای خانواده محور هم در این زمینه مستثنی نیستند. گروهی که در
برنامه «عصر خانواده» با آنها افتخار همکاری دارم، متشکل از دوستان بزرگوار وپرانرژی
هستند که تک تک شان را دوست دارم. سعه صدر، انعطاف پذیری و تواضع تهیهکننده برنامه،
کریمی، مقولهای در خور تقدیر و تحسین برانگیز است. او همیشه با روی باز و خلق خوش
آماده شنیدن نظرات، پذیرش و اعمال آنها در برنامه است.
با توجه به چند سالی که خارج از ایران
بودید، مخاطبان تلویزیون در ایران نسبت به کشورهای دیگر کمتر نیستند. چرا؟
در زمینه ارائه آمار تماشاگران،
به یقین گزینه موثقی محسوب نمیشوم اما بستر جامعهشناختی تعاملات در جوامع مختلف،
موجب بروز تفاوتهایی در زمینه تعاملات انسانی و از جمله زبان ارتباطی رسانهها میشود؛
بهعنوان مثال کاربرد زبان و نوع بهکارگیری آن در شکل دادن روابط در جامعه ما
با چنین پدیده در نقطهای از کره خاکی که تجربه زیستن در آن را دارم، شکل، زمان و
ماموریت متفاوتی در رسانه بهخود میگرفت. در زمانی که ما از طریق گویندهها و مجریها،
برنامهها را به بینندههای رسانهمان معرفی میکردیم و گوینده پل ارتباطی میان
رسانه و مردم به حساب میآمد، در بعضی نقاط دنیا، برنامه بیواسطه به مخاطب ارائه
میشد. همان شکلی که درحال حاضر ما هم در وطنمان از آن بهره میبریم. بنابراین باتوجه بهوجود چنین تفاوتهایی کم یا زیاد بودن میزان
مخاطبان به موارد زیادی بستگی دارد اما آنچه قابل انکار نیست بهرغم دشوار بودن پذیرش
برای همکارانمان، ریزش مخاطبان تلویزیون بنا به دلایل متعددی درحال رخدادن است. همواره معتقد بودهام اگر برنامهای با انتخاب عوامل و نیروهای ماهر که
از حمایتهای دست اندرکاران برخوردارند، شکل بگیرد مخاطبان خود را خواهد یافت.
چه المانهایی در برنامهسازیهای
ما رعایت نمیشود؟ آیا خط قرمزیها باعث شده تا برنامهساز و کارگردانها برنامههای
خیلی خوبی نسازند؟
تلویزیون اگر چه شاید با وجود این
همه رقیب قدر در زمانه فعلی نمیتواند مانند گذشته بیبدیل باشد اما در صورت بازنگری
کارهای ارائه شده، شناخت و برخورداری از خدمات عوامل درست، هنوز هم میتواند با
تلاشی سختتر از گذشته، تعریف درستی از جایگاه فعلی خود را به مخاطبانش ارائه کند.
لیلا
سلمانی
There are no comments yet