کورش تهامی کارش را بهعنوان
بازیگر در ۲۵ سالگی با فیلم «سینما سینماست» آغاز کرد و تا بهحال در فیلمهایی
مثل «این زن حرف نمیزند»، «به رنگ ارغوان»، «مریم مقدس مقدس»، «برف روی شیروانی
داغ» و «شبانه» بازی کرده و در چند سال اخیر هم کارهایی مثل «گناهکاران» و بهخصوص
«رگ خواب» را داشته که مورد توجه منتقدان و مخاطبان جشنواره فجر سال گذشته قرار
گرفت. در اکران امسال ابتدا فیلم «آشوب» را داشت و حالا فیلم «رگ خواب» با بازی او
در حال اکران است. فیلمی که جزو بهترین فیلمهای چند سال اخیر سینمای ایران است و
بازی تهامی در مقابل لیلا حاتمی بهخوبی نزد منتقدان و مخاطبان جشنواره دیده شد،
هر چند به شکل عجیبی مورد بیمهری داوران جشنواره قرار گرفت. به این بهانه با
تهامی گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
«رگ خواب» برجستهترین بازی
شما در سینماست. بازی در نقشی چندوجهی با نمودار حسی پرفرازوفرود که روند ریاکاری
و ظاهرسازی شخصیت به نوعی برای باورپذیری گرهافکنیها و گرهگشاییها خیلی تاثیر
دارد. «رگ خواب» چه جایگاهی برای شما دارد ؟ و همکاری با حمید نعمتاله چطور بود؟
«رگ خواب» در کارنامهام
جزو مهمترینها بوده است. حمید نعمتاله جزو کارگردانهای نابغه ایرانی محسوب میشود
و همیشه کارهایش دریچههای تازهای را باز میکند. پنجرههایی را هم به طرف مخاطب
و هم به طرف اهالی سینما بازی میکند که از آن به بعد کلی اتفاقات جدید میتواند
بیفتد. هم نگاه، سواد و زیباییشناسی مخاطب ارتقا پیدا میکند هم دریچههای جدید برای
اهالی سینما با دیدن کارهای نعمتاله، باز میشود. وقتی در جریان فیلمنامه قرار
گرفتم جلساتی را با نعمتاله پیش از ساخت داشتیم. احساس کردم کار خارقالعادهای ساخته
خواهد شد. خوشبختانه به لطف خدواند بزرگ کارهای خوب در کارنامهام زیاد هست. چه در
تلویزیون، چه در سینما و چه در تئاتر. تلاش کردم کارهایی را انتخاب کنم تا به
کارهای خوبم اضافه شود و خیلی دست به عصا رفتار کردم. تمام تلاشم را کردم تا
کارهای خوبم، تحتالشعاع قرار نگیرد، ولی «رگ خواب» واقعا جزو استثناها بود و در
تمام فیلمبرداری اصلا سعی نکردم خسته و و بیحوصله شوم. با اینکه پروسه
فیلمبرداری ما خیلی هم طولانی شد. همه فکر میکردند که با حضور دو بازیگر اصلی
خیلی این پروسه طول نخواهد کشید اما کاملا برعکس بود چون نعمتاله وسواس، جاهطلبی
و کمالطلبی زیادی داشت تا همه چیز در بهترین شکل اجرا شود. فکر میکنم کمتر فیلمی
در سینمای ایران بهطور روتین به هفتاد جلسه فیلمبرداری برسد. معمولا تلاش میکنند
با برنامهریزی و رج زدنها زودتر فیلم را تمام کنند. اما «رگ خواب» تصویربرداری
طولانیای داشت. آفیشهای خیلی خاصی داشت که یکی و دومورد را اصلا در کارهای دیگر
تجربه نکرده بودم. همه اینها در من هیجانی را بهوجود میآورد که خیلی بیشتر
تلاش کنم. بارها این را گفتهام که حمید نعمتاله، کارگردانی است که خیلی اهل
کندوکاو، شوروهیجان، تفکر و… است و ایدهها و پیشنهادهای مختلفی دارد. چون اگر غیر
از این باشد قطعا عقب خواهد افتاد. ماحصل این همکاری خدا را شکر موفقیتآمیز بود. یکی از بهترین کارهایی که او انجام میدهند این است که با یک ایده سر صحنه فیلمبرداری
حاضر نمیشود، همواره سر صحنه اتودهای مختلفی را در ذهن دارد و آن را به بازیگران و
سایر عوامل فنی فیلم ارائه میدهد و هرکدام که بهتر باشد را به عنوان ایده نهایی انتخاب
میکند. این امر باعث میشود تا دست بازیگر برای ایجاد خلاقیت در کار باز باشد.
لیلا حاتمی، بازیگری است
که جاهطلبیهای عجیبی دارد و بهخاطر همین جزو بهترین بازیگران تاریخ سینمای ایران
است و نقش شما طوری است که بهعنوان ضدقهرمان در تقابل و تضاد با قهرمان داستان با
بازی حاتمی هویت و معنا پیدا میکند. شیوه همکاری با لیلا حاتمی به چه شکلی بود؟
همکاری خیلی خوبی
داشتیم. بلافاصله همدیگر را پیدا کردیم. برای خودم که این طوری بود. خیلی تلاش
کردم در همان روز اول تمام زیروبمهای کار با پارتنر را درک کنم. نوع حضورش جلوی
دوربین مدل خیلی خاصی است. خوشبختانه تجربه همکاری با بازیگران مطرح و معتبر را
دارم. از جمله همکاری با فاطمه معتمدآریا، آتیلا پسیانی، حمید فرخنژاد، هدیه
تهرانی و… یک بازیگر هر بار که با این آدمها همبازی میشود چند تا نکته جدید
یاد بگیرد درنهایت به یک دوره دانشگاهی کامل بدل میشود. بهخصوص در برخورد با
پارتنر خودش. مهم این است در کار، آدم فقط خودش را نبیند. فقط به کار فردی فکر
نکند بلکه در خدمت کار گروهی باشد. مهمترین اتفاقی که میتواند بیفتد همین است.
البته اینکه آدم فقط خودش را ببیند هم یک فیلم ساخته میشود. داریم دوستانی که فقط
حواسشان به کار خودشان است و اصلا برایشان مهم نیست که برای فیلم و نتیجه نهایی آن
چه اتفاقی میافتد. اما آن فیلمها وقتی نمایش داده میشود متوجه میشویم که یک
نفر یا چند نفر تلاش کردهاند که تافته جدابافته باشند، یعنی در مجموعه یک فیلم،
کارشان خودنمایانه و گلدرشت میشود. اما خوشبختانه در «رگ خواب» بههیچ وجه این
طور نبود چون که تصمیم گرفته بودیم به شکل خستگیناپذیری کار کنیم. این همکاری آنقدر
شیرین بود که هر وقت قرار بود کار کنیم و هر وقت ضبطها تکرار شد، انرژی ما تحلیل
نمیرفت چه از طرف من و چه لیلا حاتمی. حاتمی واقعا در همه زمینهها خیلی همراه
بود.
شما در سینما کمتر نقش اصلی
سینما بازی کردهاید و بیشتر در قالب نقش مکمل ایفای نقش کردهاید. آیا کاری به شما
پیشنهاد نمیشود یا ترجیح میدهید که بیشتر در قالب نقش مکمل کار کنید؟
برای نقش مکمل خیلی ارزش
قائلم. برای اینکه احساس میکنم یک نقش مکمل خیلی خوب بهمراتب بهتر از یک نقش اصلی
منفعل باشد که بیشتر حضور فیزیکی صرف داشته باشد. بهمراتب در خود سینما بازخوردها
را هم دیدهام. معمولا تلاشم این است نقشهایی را بازی کنم که چالش مورد نظر را برایم
فراهم کند. خیلی وقتها برای نقشهای مکمل اتفاقات بهتری رخ میدهد. البته چند فیلم
هم بوده که نقش اصلی را داشتهام.
بازی اثرگذار شما در «رگ
خواب» در جشنواره فجر دیده نشد. درواقع خیلی انتظار داشتیم تا فیلمی مثل «رگ خواب»
در تمام رشتهها کاندیدا شود اما به شکل عجیبی مهجور ماند. چقدر این مهجور ماندنها
برای شما تعیینکننده است؟
از بهترین تجربیات کاریام
بازی در فیلم «رگ خواب» است. متاسفانه من هم مثل خیلی از دوستان دیگر هنوز هم از انتخاب
داوران متحیرم. شاید برای شما جالب باشد، دوستان زیادی کامنت گذاشتند یا تماس گرفتند
و پیام دادند و حتی دوستان منتقد بیشتر از من بابت این بیمهری ناراحت شدند. همکارهای
خودم چه آقایان و چه خانمها محبت داشتند، با من تماس گرفتند و ابراز حیرت میکردند.
مخصوصا در روزهای بعد از اعلام نامزدها. بههرصورت یک اتفاق حیرتآور بود. حالا شاید
هیات داوران برای خودشان دلایلی داشتند که این فیلم، کارگردانی و فیلمبرداری آنرا
ندیدند. بهخصوص موسیقی که خیلیها با آن ارتباط موثری برقرار کردند. نمیدانم چه ضوابطی
داشتند. با وجود اینکه همه واقعا میدانیم جایزه اتفاق خیلی مهمی نیست اما مسئولیت
آدم را بیشتر میکند و یک هنرمند را برای ادامه کار با انگیزهتر میکند. ممکن است
روزی صلاح ببینند و توضیح دهند که شاید برای ما هم قانعکننده باشد. ولی خیلی از این
نارحتم که چطور عوامل اصلی فیلم دیده نشدند. چطور داورها تحت تاثیر یک سری هیاهوها
قرار گرفتند؟ قبلا احساس میکردم که درباره نقش فرعی این اتفاق میافتد اما در این
فیلم نقش اصلی بودم. بیشتر فیلمها را ندیدم چون درگیر اجرای تئاتر بودم اما دوستان
گفتند که بازیهای درخشانی در فیلمهای دیگری هم داشتیم که آنها هم مورد توجه قرار
نگرفتند. در کل دلم روشن است که برای «رگ خواب» اتفاقات خیلی خوبی خواهد افتاد.
بهار امسال را میتوان
فصل قدرت طلبی فیلمهای کمدی نامید. «آشوب» اکران موفقی نداشت. بهنظرتان «رگ خواب»
میتواند اکران خوبی داشته باشد و امتیازات مثبتش بهخوبی دیده شود؟
فکر میکنم مخاطبان با «رگ
خواب» ارتباطی عالی برقرار خواهند کرد. این فیلم برعکس «آشوب» این شانس را داشت که
در جشنواره فجر سال قبل بهخوبی معرفی شود. مخاطبان زیادی به تماشای «رگ خواب» نشستند
و اکثر قریب به اتفاق آنها فیلم را دوست داشتند و فیلم با نقد خوب منتقدان و خبرنگاران
روبهرو شد. بهخصوص منتقدان مجله معتبر «فیلم» که «رگ خواب» را بهعنوان بهترین
فیلم انتخاب کردند.
محسن جعفریراد
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است