علی اکبر ثقفی از سینماگران با سابقه سینمای ایران است که غیر از تهیه کنندگی فیلمهای «مرگ کسب و کار من است» و «همه چیز برای فروش»، چند فیلم سینمایی را کارگردانی کرده است.
از
جمله فیلم های «فوتبالیست ها» و «جان سخت» که اواخر دهه هفتاد ساخت. فیلم هلن سومین
فیلم کارنامه اوست که این روزها در حال اکران است. فیلمی با بازی روشنک گرامی،
پژمان بازغی،امین حیایی، هوتن شکیبا و رویا نونهالی که به سرگشتگی های نسل جوان
جامعه می پردازد. با ثقفی در این باره گفتگو کرده ایم که در ادامه می خوانید.
چه خلایی در سینمای
ایران احساس کردید که بعد از مدت ها فیلم ساختید؟
خلاء که طبیعی است زیاد وجود داشته باشد . به
تعداد فیلمسازان نگاه وجود دارد و هر فیلمسازی سعی می کند جهان ذهنی خودش را به
تصویر بکشد. به تعداد منتقدان هم نقد و نظر وجود دارد درباره فلیم ها. باید ببینیم
چه کاری منطقی و استنادارد است و سعی کنیم در راستای آن حرکت کنیم. در فیلمهای این سالها کند و کاو مسائل اجتماعی کمتر دیده می
شود. عملا همه فیلم ها شبیه هم ساخته میشوند و میتوان به راحتی نام کارگردان را عوض
کرد چون از لحاظ روایی و ساختاری به یک شکل هستند. از طرفی دیگر بیشتر حیات سینما
قایم به نگاه و اهداف سینمادار است.سینمادار است که میگوید چه فیلمی ساخته شود و
این خطری است که اگر از آن مراقبت نکنیم
مجالی برای کشف و شهود در فیلمسازی و کشف استعدادهای جوان باقی نمیماند. نسل
جوانی که در این سالها کارهای خیلی خوبی ساختند و باید با پرهیز از این نگاه مادی
سینماداران،از آنها حمایت کرد تا فیلمهای این استعدادها بهتر و بیشتر دیده
شود.این می تواند مهمترین خلا امروز باشد.اینکه هر فیلم از نظر سینمادار فقط با
گیشه و میزان فروشش سنجیده میشود و نه تاثیری غیر مادی که می تواند داشته باشد.
در اغلب فیلمهای ما مخاطب خیلی جلوتر از فیلمساز است که باید این خلاء برطرف
شود. ممکن است سالن نمایش فیلمی پر باشد اما باید دید بعد از خروج از سالن هم مخاطب
از فیلم احساس رضایت می کند یا نه. خلاء موضوع و محتوا و فیلمنامه هم از خلائ های
دیگر سینمای امروز ایران است.
یکی از نقاط قوت
هلن این است که بازیهای یک دست و منسجمی
ارائه شده.به خصوص روشنک گرامی . چه شد که برای ایفای نقش قهرمان داستان گرامی را
انتخاب کردید؟
ترکیب بازیگران طبعا به بنیه مادی تهیه کننده هم
مربوط می شود. اینکه بازیگرانی انتخاب شوند که از عهده شخصیت پردازی و اجرای نقش ها
برآیند. ابتدا قرار بود طناز طباطبایی این نقش را بازی کند. ولی این همکاری صورت نگرفت و ما به انتخاب خانم
گرامی رسیدیم. فکر کردم که گرامی پتانسیل بازی به عنوان قهرمان قصه را دارد و بعد
از تمرین های اولیه به ان نتیجه رسیدم که انتخاب درستی بوده است.خروجی بازی او هم
خوب بوده و اکثر مخاطبان و منتقدان راضی هستند. در حال حاضر در سینمای ما بیشتر به
برند و اعتبار یک بازیگر نگاه میکنند تا اینکه خلاقیتی ارائه شود و تناسبی با
شخصیت داستانی داشته باشد.این که حضور یک بازیگر چقدر به گیشه کمک می کند و چقدر
در مانور رسانه ای میتواند مهم باشد.به خاطر همین خیلی از فیلمها را می بینیم که
هنرپیشه های سرشناسی بازی میکنند که اصلا ربطی به شخصیت ندارند و صرفا حضور
فیزیکی دارند. در هلن در کنار روشنک گرامی سعی کردیم از حضور بازیگران با تجربهای
مثل پژمان بازغی،امین حیایی و رویا نونهالی استفاده کنیم تا توازن لازم حفظ
شود.انتخاب گرامی به نظر من جواب داده و اگر قرار باشد باز هم هلن را بسازم قطعا
از روشنک گرامی استفاده خواهم کرد.
در برخی از فیلمهای
رئالیستی با فرم بصری شلخته و باری به هرجهت، رو به رو هستیم که خوشبختانه در فیلم
شما دیده نمیشود. چه راهکاری داشتید که حرکات دوربین در خدمت فضاسازی باشد؟
قبل از فیلمبرداری ، همه لوکیشن ها را با دقت
انتخاب کرده بودیم. همه پلانها را هم به شکل استوری برد طراحی کرده بودیم و با
فیلمبردار وقتی صحبت های مختلفی داشتیم و
به لحاظ این که می خواستیم به واقع نمایی نزدیک شویم، به این فرم کنونی رسیدیم که حرکات دوربین یک سیلانی داشته باشد و از حرکات
اغراق آمیز پرهیز کنیم.سعی کردم تنش برخی موقعیت ها را با حرکات دوربین انتقال دهیم.
چهره پردازی متفاوتی
در فلیم هلن میبینیم.به خصوص پژمان بازغی. چقدر از این ابزار در خدمت نقش آفرینی
مطلوب استفاده شده؟
بازغی در فیلم قبلی امیر حسین ثقفی یعنی مرگ کسب و کار من است
بازی داشت .در آن فلیم هم حضور متفاوتی داشت.چه به لحاظ بازی و چه به لحاظ گریم.
آن تجربه را داشتم و وقتی قرار شد در هلن هم همکاری کنیم به گریمی رسیدیم که با
هیچ کدام از کارهایشان قابل مقایسه نیست. در واقع حتی در جزییاتی مثل چهره پردازی
هم سعی کردیم ساختار شکنی کنیم. همین نکات است که باید در خدمت موضوع و روایت
باشد.فکر کنم به لحاظ ویژگی هایی که کارکتر باغی داشت این گریم در خدمت داستان
پردازی طراحی شده است.
در سینمای اجتماعی
ایران تفریحات و سرگرمیهای نسل جوان را کمتر میبینیم. اما در هلن سویه های کمتر
دیده شده سرخوشی نسل جوان به خوبی قابل
مشاهده است.چه تحقیقاتی داشتید؟
قطعا این فضاها بدون کمک و نگاه امیر ثقفی حاصل
نمیشد.هلن با فیلمنامه های قبلی که نوشته بود تفاوت داشت.چه با تحقیقات میدانی و
چه مکتوبی که داشت، سعی کرده فضاهای
ملموسی را طراحی کند که قابل انطباق بر نمونههای واقعی باشد.اینها همه در
فیلمنامه بود. ما برای بازسازی این موقعیتها سعی کردیم صحنه هایی را اجرا کنیم که
در خدمت فضاسازی کلی کارمان باشد.اینکه ممکن است آدمها لحظات خوشی کمتری داشته
باشند اما همین لحظات اندک را باید انتقال داد. طبیعی است که در جامعه ما کسانی که
بضاعت مالی چندانی ندارند سعی میکنند برای خودشان سرگرمیهای ارزانی ایجاد کنند
که در هلن سعی کردیم به این سرگرمیها بپردازیم.
در کارنامه شما خیلی
به تنوع ژانریک اهمیت میدهید. مثلا فیلمهای امیر حسین ثقفی ژانری متقاوت با هلن
دارد. به عنوان یک تهیه کننده فرهنگی فکرمیکنید که چه رسالتی دارید؟ چقدر تنوع ژانر می تواند حق انتخاب بهتر و
بیشتری در اختیار مخاطب قرار دهد؟
در کنار
فیلمهایی که در جهت ارتقای زیبایی نشاسی و آگاهی مخاطب ساخته می شوند، باید برای
مخاطب عام هم خوراک فرهنگی تهیه کرد.سعی کردم که هم مخاطبان خاص و هم مخاطبان عام
را مخاطب هدف فیلمهایم قرار دهم.مثلا فیلم مردی که اسب شد فیلم خیلی متفاوتی است .یک کار
تجربی و هنری که مخاطب خاص خودش را دارد. در هلن هم سعی کردیم همین تجربه گرایی را
لحاظ کنیم که حداقل در کارنامه خودم به عنوان کارگردان حرکت تازه ای باشد.
فیلم شما در فصل فیلم
سوزی اکران شده است.یعنی روزهای بعد از جشنواره و قبل از نوروز. در حال حاضر از
اکران فیلم راضی هستید؟
فیلم ما هنوز به شکل جدی معرفی نشده است.ما مثل
کشاورزی هستیم که محصول ما هر چقدر هم خوب باشد که اگر نتوانیم شرایط عادلانه ای برای توزیع و فروش
داشته باشیم ممکن است آن محصول را از دست بدهیم. باید اطلاع رسانی لازم توسط شما و
دیگر رسانهها انجام شود تا فیلمهایی مثل هلن بیشتر از این دیده شوند.ابتدا باید
فرصت لازم برای دیده شدن مطلوب فیلم را مهیا کرد که امیدوارم در روزهای آینده این
مهم ممکن شود.امید و دلگرمی ما به رسانه ها و منتقدان است که از چنین فیلمهایی
حمایت کنند.
شما برای جشنواره فجر
فیلم بیوگرافی را داشتید که انتخاب نشد.کی قرار است اکران شود؟
بیوگرافی ساخته دخترم است و قرار است سال آینده
اکران شود.یک فیلم اجتماعی است که فضاهای خاص خودش را دارد که فیلمنامه آن را هم
امیر حسین ثقفی نوشته است.
حرف آخر:
باید فضای لازم برای دیده شدن فیلمها را مهیا
کرد. انبوهی فیلم در سال تولید می شود که به کمک ساخت سالن های بیشتر میتوان
رابطه میان عرضه و تقاضا را به شکل هدفمندی برقرار کرد. نباید مدیران سینمایی و
خود فیلمسازان اختیار لازم را دست سینمادار دهند تا برای آنها تعیین تکلیف کند.
چون سینمادار به صندلی اش نگاه می کند و به منفعت شخصی خودش.یادم می آید که قرار بود
فیلم مرگ کسب و کار من است را اکران کنیم. به سینماداری گفتیم که این یک فیلم هنری
است و باید شرایط ویژه ای برای آن در نظر گرفت که در پاسخ گفت فرهنگ من از گیشه و
فروش فیلم است! خب دیگر نمیتوان از چنین آدمهایی با چنین طرز فکری توقع حمایت و
کمک داشت. باید توجه داشت که غیر از فروش، ماندگاری و تاثیر فیل مها هم باید لحاظ
شود.ب سیار فیلم های پرفروشی داشتیم که امروز دیگر کسی از آنها یادی نمیکند. از طرفی دیگر در دهه شصت و هفتاد فیلم ها درجه
بندی می شدند و طبق قواعدی شفاف به فیلمها سالن اختصاص داده میشد.مثلا فلیمهایی
که درجه ج می گرفتند در تهران اجازه نمایش نداشتند و فیلمهای با درجه الف به بهترین
شکل ممکن مورد حمایت قرار میگرفتند. اما الان دیگر برعکس شده و فیلمهای ضعیف تر
سالن های بیشتر و امکانات بهتری دارند. فیلمهایی که به لحاظ ساختار فرهنگی و هنری
نازل هستند، اکثر سالن ها را گرفته اند.مثل این می ماند که کسی که گندم دارد،گندم
روی دستش می ماند و جو می آید در بازار و نبض بازار را در دست میگیرد!
محسن جعفری راد
There are no comments yet