پناهنده: «اسرافیل» فیلمی عاشقانه است/ مهاجر: جشنواره فجر نسبت به جشنواره برلین، برای ما اولویت داشت | پایگاه خبری صبا
امروز ۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۵۵
آیدا پناهنده و مستانه مهاجر از «اسرافیل» به «صبا» می‌گویند:

پناهنده: «اسرافیل» فیلمی عاشقانه است/ مهاجر: جشنواره فجر نسبت به جشنواره برلین، برای ما اولویت داشت

«اسرافیل» برای بخش خارجی این جشنواره انتخاب شد. در حقیقت برای ما خیلی مسئله جذابی نبود»

آیدا پناهنده تا قبل از ساخت فیلم «ناهید» به‌عنوان
فیلم اولش، جزو پرافتخارترین سینماگران عرصه فیلم‌کوتاه بود و همین پیشینه توقعات
را از او بالا برده بود. با«ناهید» توقعات را نسبتا برآورده کرد. در جشنواره فجر
دوسال قبل حضور داشت اما زیاد مورد استقبال قرار نگرفت اما برعکس در جشنواره‌های
خارجی موفق شد و حتی جایزه جشنواره کن را هم دریافت کرد. پناهنده امسال با فیلم
«اسرافیل» در جشنواره فجر حضور دارد. فیلمی کنجکاوی‌برانگیز، هم به لحاظ ترکیب
بازیگران
(هدیه تهرانی، مریلا زارعی، پژمان بازغی) و هم به‌لحاظ عدم درز اطلاعات از فیلم
در رسانه‌ها. پناهنده در این فیلم با مستانه مهاجر به‌عنوان تهیه‌کننده همکاری
داشته است. مهاجر را بیشتر به‌عنوان تدوینگر مطرح سینمای ایران می‌شناسیم؛ او هم
سابقه همکاری با باسابقه‌ترین کارگردان‌های سینمای ایران را دارد ازجمله عباس
کیارستمی، محسن مخملباف، تهیمنه میلانی، سیروس الوند و… و هم با کارگردانان جوان
همکاری داشته، مثل پناه‌برخدا رضایی، امیرحسین ثقفی، اصغر نعیمی، نیکی کریمی و…
مهاجر پیش ‌از این تجربه تهیه‌کنندگی در فیلم‌کوتاه و مشارکت در تهیه چند فیلم
سینمایی را داشته اما «اسرافیل» اولین تهیه‌کنندگی مستقل او محسوب می‌شود. با
پناهنده و مهاجر درباره حال‌و‌هوا و متن و حاشیه «اسرافیل‌» گفت‌وگو کرده‌ایم که
در ادامه می‌خوانید.

این کار اولین تجربه تهیه‌کنندگی شماست. فیلم
«ناهید» و فیلم‌های کوتاه خانم پناهنده را قبلا دیده بودید یا تنها به علت جذابیت
فیلمنامه به این کار گرایش پیدا کردید؟

مهاجر: این فیلم به‌صورت مستقل اولین تجربه تهیه‌کنندگی من محسوب می‌شود. در سال‌های
قبل چندین فیلم‌کوتاه تهیه کرده بودم، فیلم‌های کوتاه و فیلم‌های بلند تلویزیونی
خانم پناهنده را از قبل دیده بودم. فیلمنامه «ناهید» را خواندم و مجموعه این موارد
و همچنین نگاه او برایم خوشایند بود.

دو سال قبل فیلم «ناهید»، اولین ساخته شما، یکی
از بهترین فیلم‌اولی‌های جشنواره بود اما متاسفانه مهجور واقع شد. انگیزه‌تان برای
فرستادن فیلم دیگری به جشنواره فجر چه بود؟

پناهنده: انگیزه نخست من فیلم ساختن بود و درحقیقت برای استقبال جشنواره فجر به ساخت
فیلم نپرداختم. جذاب‌ترین بخش این ماجرا تنها تماشای فیلم توسط مردمان سرزمینم است
و داوری این افراد که اهمیت زیادی برای من دارد. فیلم «ناهید» مورد علاقه مردم
واقع شد و این‌که آیا این فیلم هم مورد‌پسند قرار می‌گیرد یا خیر، برایم امری جذاب
است.

«ناهید» در جشنواره‌های آن طرف بیشتر دیده شد
تا در جشنواره‌های داخلی و گفته می‌شد چون روایت زنی است که در یک جامعه سنتی در
تردید قرار دارد و زجرهایی را متحمل می‌شود مورد توجه خارجی‌ها قرار گرفته چراکه
این نوع کهن‌الگو مورد توجه آن‌هاست و البته تعدادی نیز نظر متفاوتی داشتند و
اتمسفر تازه این فیلم را دلیل اقبال فیلم «ناهید» می‌پنداشتند. گمان می‌برید
جذابیت «ناهید» به‌خاطر کدام‌یک از این ویژگی‌ها بوده است؟

پناهنده: «ناهید» اتمسفر تازه‌ای از ایران را آشکار می‌کرد. فیلمی زیبا و چشم‌نواز بود
و یک ایران زیبا را به‌تصویر کشیده بود که درحقیقت شگفتی افراد در مقابل زیبایی‌های
ایران است. در این فیلم در عوض وجود زنی زجرکشیده، شخصی مبارز را داشتیم. ناهید
زنی بود که با وجود سختی‌های بسیار در زندگی، از جنگیدن باز نماند. همانند
ژاندارکی در ابعاد کوچک بود. ناهید زن طغیانگری بود و شاید یک دلیل این‌که در داخل
مورد توجه قرار نگرفت همین موضوع باشد.

آیا فکر می‌کنید نگاه مردسالارانه در داوری این
فیلم تاثیر داشت؟

پناهنده: درحقیقت چون هیچ‌گاه با داوران در این مورد به‌طور مشخص صحبت نکردم، دلیل
مهجور ماندن «ناهید» را بهتر است از داوران بپرسید.

با صحبت‌هایی که داشتیم گویی فراتر از تهیه‌کننده
در جریان کار بوده‌اید. اغلب تهیه‌کنندگان در مرحله جذب اسپانسر، پروانه ساخت،
نمایش و بودجه بیشتر حضور دارند و خیلی کم اتفاق می‌افتد که تهیه‌کننده‌ای در پشت‌صحنه
حاضر شود یا این‌که روی فیلمنامه تحلیل داشته باشد و به فیلترینگ مسائل بپردازد.
شما از کدام نوع تهیه‌کنندگان هستید؟

مهاجر: بهتر است این سوال را از خانم پناهنده بپرسید. خیلی برایم خوشایند نیست که از
چگونگی حضورم سخن به‌میان آورم. قطعا به‌خاطر سابقه کاری‌ام از نگاه تحلیلگری
برخوردار هستم. در حقیقت تدوینگری هستم که به‌کار تهیه ورود کردم. بسیار طبیعی است
که با نگاهی تحلیلگرانه به فیلم بپردازم. مولف برای من همیشه مهم‌ترین قضیه است
چرا که تدوینگر با مولف در ارتباط است و در حقیقت تدوینگر نیز به‌نوعی دیگر، مولف
است.

تجربه همکاری با تهیه‌کننده تازه به چه شکل
بود؟ باتوجه به این‌که با بیژن امکانیان؛ تهیه‌کننده «ناهید»، حواشی بسیاری
داشتید.

پناهنده: خانم مهاجر قبل از این‌که یک تهیه‌کننده باشد در حقیقت تدوینگر آقای عباس
کیارستمی بوده است. ایشان با کسانی همکاری داشته‌اند که به‌معنای واقعی، سینمای مولف
ما محسوب می‌شوند. همکاری با یک چنین فردی بسیار جذاب است. فردی که با بهترین استادان
سینمای ایران کار کرده است و من در فیلم دوم آنقدر تجربه و پختگی نداشتم و حضور
شخصی که به سینما، تدوین و مسائل فنی سینما واقف است در کنار من بسیار دلگرم‌کننده
به‌نظر می‌رسد. فیلمنامه ما بسیار سخت و پرهزینه بود و در وضعیت کنونی ما، کمتر تهیه‌کننده‌ای
به چنین کاری می‌پردازد. مستانه مهاجر شجاعتی از خود نشان داد که من در خود نمی‌بینم.
باتوجه به شرایط اقتصادی و کسانی که به قول‌هایشان عمل نکردند بایستی تنها ماندن
او در این کار را مدنظر قرار داد. او به‌تنهایی کار را پیش برد و بسیاری از افراد
گمان نمی‌بردند که این کار به‌پایان برسد.

درخصوص روایت «اسرافیل» پیش‌فرضی وجود دارد. در«ناهید»
نیز زنی داشتیم که در موقعیت بحرانی قرار
داشت. در این فیلم نیز به‌نظر می‌رسد چنین قصه‌ای وجود دارد. فکر می‌کنید داوران،
منتقدان و مخاطبان خاص تا چه اندازه دو فیلم یک کارگردان را با هم مقایسه می‌کنند
و تا چه میزان نگاه مستقلی به یک فیلم خواهند داشت؟

پناهنده: این فیلم راجع به زنی نیست که در شرایط بحرانی قرار می‌گیرد و درحقیقت قصه سه
آدم است که هر سه در شرایط بحرانی هستند. به‌اندازه «ناهید» فیلمی اجتماعی محسوب
نمی‌شود. فیلمی است کاملا عاشقانه و به عرف و عشق می‌پردازد و فیلم متفاوتی از «ناهید»
را خواهید دید. بحث جامعه سنتی و حتی فراتر از آن در«اسرافیل» وجود دارد. درحقیقت به‌عنوان
یک معضل به آن نگاه نکردیم و تنها به بیان و رهاسازی آن اکتفا شده است.

هدیه تهرانی در دهه ۷۰ بسیار پررنگ بودند و
دوره‌ای کار نکردند و درگیر حواشی شدند و امسال در جشنواره حضور دارند. تا چه
اندازه با کاراکتر قبلی او ساختارشکنانه برخورد کردید؟ آیا هنگام نوشتن فیلمنامه
بازیگران خاصی را مدنظر داشتید؟

پناهنده: هنگامی که به همراه ارسلان امیری به نوشتن فیلمنامه مشغول بودیم شاید برای
این نقش اولین و آخرین فردی که به او فکر کردیم خانم تهرانی بودند. پرسونای قبلی
که از او دیده‌اید تا حدودی حفظ شده است و عجیب‌تر این‌که او خود نیز آمادگی شکستن
کاراکترهای قبلی‌اش را داشت تا در موقعیتی قرار بگیرد که تا به‌حال تجربه نکرده
است. به‌نظر من کمتر سوپراستاری در سن‌و‌سال و موقعیت او که بسیار در ذهن مردم ممتاز
است، به شکستن کاراکترهای قبلی‌اش با این سهولت تن دهد و تنها به‌خاطر انعطاف
وجودی‌اش این اتفاق افتاد.

کار شما در جایگاه تهیه‌کننده به‌عنوان تجربه
اول دربرگیرنده چند ویژگی است که سنگ محکی جدی برای بحث مدیریت و اجرایی شما به‌حساب
می‌آید. در «اسرافیل» هدیه تهرانی را به‌عنوان یک ستاره داریم و همچنین خانم مریلا
زارعی که به‌عنوان یکی از بهترین بازیگران نسل خودش موفق به دریافت سیمرغ نیز بوده
است یا پژمان بازغی را با وجود مرز بین مخاطب عام وخاص داریم. شیوه مدیریت این
بازیگران به چه شکل بود؟ همان‌طور که در لوکیشن منطقه شمال حضور داشتید یقینا
متحمل سختی و هزینه‌‌هایی نیز بوده‌اید. برای مهیا کردن فضایی که عوامل پشت‌صحنه
با آرامش و تمرکز کار کنند، چه راهکاری را پیش گرفتید؟

مهاجر: تا زمانی که کاملا حساب‌شده عمل کنیم. درحقیقت شیوه مدیریتی نیز دشوار نخواهد
بود. با شروع هر پروژه، خواه بزرگ یا کوچک و در هر حوزه‌ای نیازمند برنامه‌ریزی
هستیم. اگر این برنامه درست باشد همه‌چیز خوب پیش می‌رود. البته اتفاقات از پیش
تعیین نشده‌ای نیز وجود دارند، اما با مدیریت بحران می‌توان کار را به پایان
رساند. بازیگران «اسرافیل» بسیارحرفه‌ای و درجه‌یک بودند. وقتی قرار است تیمی در
کنار همدیگر به انجام کاری این‌چنینی بپردازند با باور تهیه‌کننده و فیلمبردار و
کارگردان، بنابراین اختلالی به‌وجود نخواهد آمد. من در کنار این افراد هیچ دغدغه‌ای
نداشتم. همه افراد بی‌نهایت با عشق و علاقه کار کردند. کار در شهرستان نیز دشواری‌های
خاص خود را دارد؛ به‌عنوان تجربه اول کار سنگینی را شروع کردم. در رابطه با تولید
نیز در حقیقت مدیر تولید همه‌چیز را برنامه‌ریزی کرده بود. با قرار گرفتن در کنار
یکدیگر و همکاری، بسیاری از اتفاقات سبک‌تر می‌شوند و هنگامی که همه در جای خود و
به انجام وظایف خود بپردازند، حجم این مشکلات کمتر می‌شود و حضور شخص خودم در کنار
تولید، کارگردان و تدارکات کمی از این بار را سبک می‌کرد. درحقیقت همه‌چیز در خدمت
تالیف است و همه برای بالا بردن کیفیت تلاش می‌کنند. روزهای سخت و سنگینی داشتیم و
خوشبختانه این کار را به انتها رساندیم و تجربه بسیار عجیب و خوبی بود. در خود
مجموعه مشکلی نداشتیم و اگر چیزی بود مرتبط با مدارهای دورتر بود.

در فیلم‌هایی که در شهرستان روایت می‌شوند،
معمولا لوکیشن و طبیعت کارکرد دراماتیک پیدا نمی‌کند اما نمونه‌های اثرگذاری بر
عکس این قضیه وجود دارد. از «طبیعت بی‌جان» سهراب شهید‌ثالث گرفته تا «درباره الی»
اصغر فرهادی که محیط در دراماتیزه کردن واقعیت وجودی داستان موثر عمل می‌کند. در
فیلم «ناهید» ترکیب بین رنگ‌های آبی و قهوه‌ای و تصاویر کارت پستالی به‌خوبی
نمایان است و نشان می‌دهد به لوکیشن فراتر از عناصر قراردادی نگاه می‌کنید. فضا و
طبیعت و همچنین لوکیشن تا چه اندازه در کارکرد معنازایی فیلم «اسرافیل» موثر واقع
شدند؟

پناهنده: این مورد در فیلم بسیار کارکرد داشت. البته با بیان بعضی موارد احتمالا فیلم
لو داده می‌شود و بهتر است همه این مسائل را در خود فیلم دید. فرهنگ آدم‌های فیلم
که درحقیقت بخشی از آن در مازندران و بخشی دیگر نیز در تهران است، در فیلم جاری
است. به‌طور‌مثال یکی از مسائل دراماتیک فیلم، عنصری است که مردهای آن منطقه به آن
علاقه دارند و درواقع به چیزی تبدیل می‌شود که داستان از آن‌جا شکل می‌گیرد.
بنابراین آداب و رسوم در فیلم جاری است. مواردی دیگر نیز وجود دارد که با معماری و
طبیعت گره خورده است و معانی استعاری به این داستان بخشیده است و در تصویر‌برداری
نیز تاثیر گذاشته است.

در مقطعی اعلام شد که «اسرافیل» در جشنواره
برلین پذیرفته شده است. در برخی از سایت‌ها علیه این قضیه مطالبی نوشته شده است و
در کنار این حواشی جلوگیری شما از لو نرفتن داستان فیلم و دیگر مسائل باعث جبهه‌گیری
برخی رسانه‌ها شد. جریان جشنواره برلین چه بود؟

مهاجر: اگر توجه کرده باشید «اسرافیل» از روز نخست کلید خوردن تا به امروز چند عکس
بیشتر نداشته است. این سیاستی بود که با هم به این نتیجه رسیدیم که از این فیلم،
فریم خاصی بیرون نیاید. و فضا آشکار نباشد. تا درواقع روزهای قبل که دو عکس دیگر
نیز بیرون آمد، چرا که آقای لواسانی برای یک خبر نیاز به این عکس‌ها داشتند که کمی
پلان بازتر شده ولی گویای چیز خاصی نیست. در رابطه با حاشیه برلین، باید بگویم «اسرافیل»
برای بخش خارجی این جشنواره انتخاب شد. در حقیقت برای ما خیلی مسئله جذابی نبود که
به بخش جانبی این مسابقه برویم. هنگامی که در جشنواره فجر شرکت داده شده‌ایم چرا
باید این مسابقه جانبی را انتخاب کنیم؟ اگر در بخش داخلی بود یقینا از این ماجرا
استقبال می‌کردیم. ما در مورد این خبر سکوت کردیم و حتی عکس‌العملی نیز بروز
ندادیم. ولی متاسفانه به ما برچسب زدند که به‌خاطر ماجراهای نظارتی تن به این
مسابقه نداده‌‌ایم. درنهایت مجبور شدم از زبان خودم این خبر را اعلام کنم که ما به
این مسئله فکر می‌کنیم که آیا فیلم را بفرستیم یا خیر. بعد از نفرستادن فیلم ،شخص
دیگری جایگزین ما شد و قبل از این ماجرا ما در فهرست فیلم‌های جشنواره فجر قرار
داشتیم و بلافاصله پس از آن خبر جشنواره برلین رسید. وقتی کسی سیاست قطره‌چکانی در
خبر دارد، چرا باید به بخش خارجی این جشنواره علاقه نشان دهد. این اتفاق بیشتر
شبیه یک سوء‌تفاهم برای این دوستان بود.

در جشنواره امسال بخش نگاه‌نو حذف شده است و درواقع
آثار فیلم اولی‌ها در کنار پیشکسوتان ارزیابی می‌شود. از نظر شما این مسئله چقدر
باعث امیدواری است و جشنواره امسال را با این وجود چطور ارزیابی می‌کنید؟

پناهنده: به‌نظر من اتفاق خوبی است. تمام فیلم‌ها باید در معرض نمایش قرار گیرند و
همچنین در تمام رشته‌ها مورد داوری قرار داده شوند که درحقیقت در تمام دنیا نیز به‌همین
شکل است. یقینا اگر کاری خوب باشد مثلا به بخش جشنواره کن ورود پیدا می‌کند و این
برای یک فیلم‌اولی اتفاق خوشایندی خواهد بود. البته بر این باورم که فیلم را فقط
باید به‌عنوان فیلم دید و این‌که چه کسی سازنده است و در کجا وچه زمانی این فیلم
ساخته شده، مسئله مهمی نیست.

تا چه میزان تجربه کار با فیلمسازان صاحب‌سبک و
چه اندازه تدوین، در تهیه‌کنندگی شما تاثیرگذار بود؟

مهاجر: گمان می‌کنم این تجارب تا حد زیادی در فیلم «اسرافیل» موثر بودند و گویی تمام
این کارها باید صورت می‌پذیرفت تا من به این نقطه می‌رسیدم. درواقع به دیدگاهم یاری
رساند و چگونگی همراهی با کارگردان را به من آموخت و به کار تدوین نیز کمک شایانی
کرد. در حقیقت کارم ادیت کلان‌تر بود، به این معنی که اضافات را حذف کرد. حذف
کارها و هزینه‌های اضافه همیشه به نمایان‌سازی اصل موضوع کمک می‌کند. باید بگویم
ویژگی متمرکز بودنم نیز بی‌تاثیر نبود.

محسن جعفری‌راد

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۶۹/۶۹۳/۰۲۰/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۳/۶۲۰/۱۵۶/۵۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۷/۸۶۸/۱۴۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۵/۸۴۱/۳۳۹/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۹۹۳/۸۸۰/۰۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۷۶/۰۳۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۲/۰۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۷۹/۹۶۰/۰۰۰