از اینجا شروع کنیم که چه شد که سوسن پرور سر از «خندوانه» درآورد ؟
بعد از تجربه مسابقه خانواده باحال در «خندوانه» بسیار مشتاق بودم تا
در این برنامه حضور داشته باشم؛ بهطور کل برنامه «خندوانه» را دوست داشتم و دارم چراکه
بهنظرم جز معدود برنامههای ساخته شده در صداوسیماست که فرهنگسازی میکند و شیوه
درست نگرش و سبک زندگی را به مخاطبش یاد میدهد. «خندوانه» فارغ از آنکه لحظات شاد
و خندهداری را برای مردم میسازد فرهنگ شاد زیستن را نیز گسترش میدهد و بسیار دوست
داشتم که بتوانم در این گروه حضور موثر داشته باشم.
چرا با تیپ یک پیرزن در این برنامه حاضر شدید؟
زمانی که برای استندآپ دعوت شدم سعی کردم با لحاظ تمام خطوط قرمزی که
برای زنها وجود دارد، تیپی را انتخاب کنم که این ممیزیها در ایفای آن به حداقل برسد،
بهخاطر همین تیپ پیرزن را برای خودم انتخاب کردم. بههرحال وقتی در قالب این پیرزن
قرار میگیرم آزادی عمل بیشتری دارم و همین مسئله اعتمادبهنفس بیشتری هم به من میدهد.
از خروجی کار و بازخورد اولیه مردم نسبت به خودتان راضی هستید؟
درحالحاضر سه قسمت شده است که من در برنامه «خندوانه» حضور دارم و برای
نتیجهگیری زود است اما اگر بخواهم ملاک را نظرات مردم در فضای مجازی قرار دهم باید
بگویم دوسوم مخاطبان رضایت داشتند و یکسوم هم که همیشه و در هر شرایطی ناراضی هستند!
(میخندد)
فصل چهارم «خندوانه» با حاشیههای بسیاری شروع شد و تاکنون نیز ادامه
داشته، باتوجه به اینکه درحالحاضر جزو اعضای این تیم هستید، عملکرد «خندوانه» در
این فصل را چگونه میبینید؟
در تمام دنیا تاک شوهای موفق بسیاری وجود دارد و بهنظر من آن چیزی که
میتواند موفقیت یک برنامه را چندبرابر کند این است که مخاطب در ابتدا برنامه را ببیند
و بعد آن را نقد کند. مسئله این است که برخی از مخاطبان ما خوب نگاه نمیکنند، در فصل
سوم عدهای به بزرگی دکور و نبود صمیمیت در آن خرده گرفتند و آقای جوان بر مبنای همان
نظرات در این فصل دکور برنامه را کوچک کردند اما باز هم سیل انتقادات برخی بهراه افتاد.
این فصل را بهصورت جدی دنبال میکنید؟
فصل چهارم «خندوانه» را به استثناء چند قسمت دیدم و بهعقیده من بسیار
دارد خوب پیش میرود، چراکه این برنامه فکر و اندیشه دارد و درست است که اگر جنابخان
در کنارش باشد اتفاقات بهتری خواهد افتاد اما از آنجایی که جوهر و اصل این برنامه
صاحب اندیشه و خلاقیت است، بودن و نبودن من یا کس دیگر باعث نمیشود ستونهای آن فرو
بریزد چرا که ما تزئینات «خندوانه» هستیم. من هنوز خودم را خندوانهای نمیدانم و هیچ
قطعیتی در همکاری من با این پروژه وزین وجود ندارد شاید اصلا دیگر دعوت نشوم اما فکر
میکنم در درجه اول ما بهعنوان یک شهروند و مخاطب رسانه ملی باید از چنین تاکشوهایی
مثل «خندوانه» حمایت کنیم اما متاسفانه برخی از مردم ما فقط میخواهند غر بزنند و گاهی
که برخی کامنتها را میخوانم واقعا دلم میشکند. امیدوارم مخاطبان تلویزیون با زدن
حرفهای نابجا و نقدهایی که اصلا نقد نیست، شأن خود را پایین نیاورند.
برخی از انتقادات با این فحواست که «خندوانه» در این فصل نگاه خاصتری
دارد؛ از انتخاب مهمانها گرفته تا طرح موضوع.
بخش اعظمی از رسالت رسانه اطلاعرسانی، آگاهی بخشیدن و بالا بردن فهم
و شعور اجتماعی است. تا چه زمانی میشود برنامهها را با سلبریتیها که تعدادشان
هم محدود است جلو برد، چه اشکالی دارد که برنامهای مجالی شود برای اینکه مردم کسی
را بشناسند و سواد اجتماعیشان بالا رود. یاد دادن فرهنگ شاد زیستن بهمراتب مهمتر
از خندیدن است و این کاری است که «خندوانه» میکند.
شما درحالحاضر مجموعه «شهرک جیم» را هم از شبکه سه روی آنتن دارید، فکر
نمیکنید دوره این جنس کمدی و روایت قصهها در محیط آپارتمانی با چاشنی اغراق سرآمده
باشد؟
تولیدات ما به سمتوسویی میرود که بودجهها تعیین میکنند. اگر بودجه
در اختیار باشد سریال آپارتمانی که هیچ، در شهرهای مختلف کارناوال راه میاندازیم
و سریال میسازیم اما نمیشود پول پیکان را داد و توقع داشت بنز سوار شد. از آنجایی
که خودم در پروژه «شهرک جیم» حضور داشتم قاطعانه میگویم «شهرک جیم» نسبت به بضاعت
و امکاناتی که در اختیار داشت کار آبرومندی از آب درآمده و مایه افتخار است. بهعلاوه
اینکه بهنظر من تلفیق رئالیسم و فانتزی قابلباور در این کار یکی از شاخصههای جذابیت
اثر بود.
قبول دارید که بازیگران زن در حوزه طنز کمتر از آقایان دیده میشوند؟
چه چیزی بیشتر فضا را به این سمت سوق داده است؟
معتقدم ما خانمهای طناز بسیاری در کشورمان داریم مثل رانندگی که آقایان
در آن بیشتر دیده میشوند، در طنز هم همینطور است، متاسفانه فرهنگ و قوانین اجتماعی
این چنین شرایطی را پیش آورده است. طناز بودن و خنداندن کار بسیار سختی است وقتی هم
که زن باشی این سختی چندبرابر است چرا که باعث میشود برخی ابزار از تو گرفته شود اما
با این همه فکر نمیکنم این شرایط باعث شده باشد که از تعداد زنان طناز کاسته شود ولی
این را هم بگویم که شاید همین سختی گاهی سبب شود برخی از ورود به این عرصه اجتناب کنند.
من فکر میکنم ما زنان طناز بسیاری داریم اما بستر فراهم نیست؛ غیر از «ساختمان پزشکان»
ساخته سروش صحت که شقایق دهقان در آن بسیار پررنگ بود، ما سریالی نداریم که خنداننده
اول آن خانم باشد چراکه این ریسکپذیری در بین سازندگان هم وجود ندارد و احتمال این
را میدهند که نکند ممیزیها و حذف سکانسها به کار آسیب بزند.
فکر میکنید تا چه حدی شرایط برای حضور جوانان در عرصه طنز، بهخصوص در
تصویر مهیاست؟
امکانش صفر است، مگر اینکه آشنایی و شانس باعث شود. بهنظر من شانس یک
مسئله خط نزدنی است؛ خود من هم شانس آوردم که وارد این عرصه شدم اگر تئاتری را بازی
نمیکردم که همسر رضا عطاران نقش مقابلم باشد و رضا عطاران به دیدن آن کار نمیآمد
من هم وارد سریال «بزنگاه» نمیشدم. کسانی که بسیار مستعد هستند و در عرصه تئاتر کار
میکنند یا باید کسی به تماشایشان بنشیند و آنها را انتخاب کند یا باید آشنایی در
این حوزه داشته باشند و او را دعوت کنند تا کارشان را ببینند و از این طریق معرفی شوند.
میان بازیگران زن در حوزه طنز، شما جزو موفقترینها هستید و از بسیاری
یک سروگردن بالاتر قرار میگیرید؛ فرمول موفقیتتان چیست؟
فکر میکنم لطف خداست، برای من که همیشه قدم کوتاه بوده و یک سروگردن
از بقیه پایینتر بودم این اتفاق خوبی است. من عاشق خنداندن مردم هستم و صدها برابر
انرژیای که خرج میکنم را از کسی که میخندد میگیرم؛ همیشه سعی کردم با تمام وجود
و تواناییهایم در یک پروژه حاضر شوم و از هیچ سکانسی بهراحتی نگذرم.
سونامی جراحیهای زیبایی بین همه مردم بهراه افتاده و بازیگران هم از
این قاعده مستثنی نیستند، چرا سوسن پرور این کار را نکرده یا حتی ما تا بهحال او را
با آرایش ندیدهایم؟
نمیدانم واقعا، بهنظرم بعضی چیزها ذاتی است مثلا من اصلا آرایش نمیکنم.
اگر عده زیادی از خانمها آرایش میکنند به این معنا نیست که یک قانون است، من برایم
چیزهای دیگری ارزش دارد. مدل سوسن پرور این است؛ البته من به مدل خانمهایی که برخلاف
من رفتار میکنند هم کاملا احترام میگذارم. از نگاه خودم باید ابزارهای دیگری مثل
بداههگویی در لحظه را قوی کنم و خیلی برایم فرق نمیکند دماغم بزرگ باشد یا کوچک البته
شاید مردم دوست داشته باشند که یک هنرپیشه خیلی زیبا ببینند ولی خب من همین هستم
که میبینند دیگر!
ملیکا مومنیراد
There are no comments yet