«متولد ۶۵»
محصول مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است. این فیلم در بخش نگاهنو سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر حضور
داشت و در هر دو بخش بهترین فیلم و بهترین کارگردانی کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین
شد. «متولد ۶۵» همچنین در بخش جایزه خلاقیت و استعداد درخشان(ویژه
فیلمسازان اول جوان) دهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران نیز کاندیدای
دربافت جایزه بود.
با مجید توکلی؛ کارگردان فیلم «متولد
۶۵» که پیش از این فیلم تلویزیونی «زیگ زاگ»، فیلمهای مستند «سلطان»، «سرو ساعی»
و «میم مثل سمیرا» و فیلمهای کوتاه «دوئل»، «پیتوک» و «تراکنش با موفقیت انجام
شد» را در کارنامه کارگردانی خود به ثبت رسانده است، به گفتوگو نشستهایم که حاصل
آن را در زیر میخوانید:
از
محوریت فیلم «متولد ۶۵» بگویید و پرداختن به دغدغههای متولدین دهه ۶۰ بهویژه با
حضور رضا میرکریمی بهعنوان مشاور در این پروژه، آن هم در شرایطی که خودش فیلم
«دختر» را در رابطه با جوانان همین گروه سنی داشت.
رضا میرکریمی
از ابتدا مشاور پروژه بود و در واقع باید بگویم خوشبختانه پذیرفت که به ما در ساختن
این فیلم کمک کند. اگر از یک زاویه دیگری به آن نگاه کنیم باید به این موضوع بپردازیم
که اساسا چرا سینما به سمتی میرود که به چنین مسائلی پرداخته شود تا در نهایت فیلمهایی
مثل «دختر» و «متولد ۶۵» ساخته شود.
ماجرا
از این قرار است که نسل مهمی در جامعه در حال رشد است، نسل دهه ۶۰، ۷۰ و ۸۰ که نسلهای
بسیار مهم و به هر حال مخاطب اصلی سینما هستند. وقتی شما میخواهید فیلمی بسازید که
مخاطب داشته باشد، باید بیش از هر چیز به دغدغههای این نسل بپردازید و مشکلات آنها
را مطرح کنید.
اسم
فیلم به دهه شصتیها اشاره میکند و کاملا اعلام میکند که مخاطب فیلم متولدین دهه
۶۰ هستند. بر چه اساسی این اسم را انتخاب کردی؟
در
ابتدا باید بگویم که «متولد ۶۵» مانیفست دهه شصتیها نیست. ما حکم صادر نکردهایم که
این فیلم متعلق به دهه شصتیهاست بلکه فقط کاراکترهای اصلی فیلم متولد دهه ۶۰ هستند
و بر اساس این ماجرا واکنشهایشان به شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه و فاصلههای طبقاتی،
واکنشهای یک دختر و پسر دهه شصتی است. اسم فیلم هم یکی از گرههای اصلی قصه است که
قاعدتا نمیتوانم در مورد آن توضیح بدهم زیرا بخش مهمی از قصه لو میرود و دلیل اینکه
۶۵ انتخاب شده این است که کاراکترهای اصلی ما در فیلم راجع به این ماجرا صحبت میکنند.
قصه
فیلم برگرفته از ذهنیات خود شما بود یابراساس واقعیتی که وجود داشته است؛ آن واقعیت
را قصهپردازی کردهاید؟
ایده و
قصه اصلی فیلم «متولد ۶۵» برگرفته از یک اتفاق واقعی است که یک داستانپردازی بر اساس
آن قصه واقعی شکل گرفته است.
خط اصلی
قصه تقریبا واقعی محسوب میشود اما جزییات فیلم کاملا بر اساس قصهپردازی است که بهواسطه
تیم ما؛ یعنی من و جمیله دارالشفایی و رضا میرکریمی انجام شد.
آیا
قصه این فیلم یا مشابه آن برای خودت اتفاق افتاده بود؟
یکی از
گرههای اصلی فیلم اتفاق واقعی بود که برای خود من رخ داده بود ولی در مرحله ایده و
قصه بزرگمهر حسینپور خیلی به من کمک کرد تا قصه پرورش پیدا کند و در مرحله نوشتن قصه
و رسیدن به سیناپس نیز پیمان قاسمخانی کمک زیادی به من کرد.
فکر
میکنم یکی از مواردی که در این فیلم حرفهای زیادی برای گفتن دارد، زراحی لباس
است. در فیلم با رنگها خیلی بازی شده، بهمخصوص در یک قسمتی که خانم نعمتی با لباس
قرمز در مقابل دوربین ظاهر میشود، بهنظر میرسد که بیانگر یک پیامی است. در مورد
انتخاب رنگها و طراحی صحنه توضیح بدهید.
یکی از
نکات مهمی که در مورد فیلم «متولد ۶۵» کمتر به آن پرداخته شده است مسئله طراحی صحنه
و لباس فیلم است. غزاله معتمد بهعنوان طراح صحنه و لباس جوانی که این نسل را میشناسد
مسئولیت طراحی صحنه و لباس این فیلم را بر عهده داشت. ما هم در داخل خانه مجبور بودیم
شرایطی را اعم از رنگ، دکور و چیدمان مرفه فراهم کنیم که تماشاگر خسته نشود و خانه
گرم و سردی باشد و هم در لباسهای کاراکترها فضا را باید به یک سمتی میبردیم که پوشش
هم متعلق به این نسل باشد و هم برای تماشاگر باورپذیر باشد.
در مورد
آنا نعمتی هم به هر حال او نقش معشوقه یکی از کاراکترهای فیلم را ایفا میکند و انتخاب
لباسش هم بر اساس چنین شخصیتپردازی شکل گرفته است.
اینروزها
قصه فیلمها خیلی اجتماعی شده است، بهگونهای که بیش از حد به موضوعات اجتماعی پرداخته
میشود. فکر نمیکنید قصهها و موضوعات اجتماعی کمی تکراری شده یا به این دلیل که چنین
مسائلی دغدغه عموم مردم است دوست دارید به موضوعات اجتماعی بیشتر بپردازید؟
امسال
سالی بود که برای اولینبار فیلمهای اجتماعی سینمای ایران توانست در پرفروش بودن با
فیلمهای کمدی رقابت کند و این نشاندهنده استقبال مردم از سینمای اجتماعی است. مردم
ما در این سالها در شرایط متفاوت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی واکنشهای متفاوتی داشته
و بیتفاوت نبودهاند که این واکنشها نشاندهنده حضور مردم در مسائل و آسیبهای اجتماعی
است.
فیلم ساختن
و قصه تعریفکردن راجع به مسائل اجتماعی و مردم اگر قصه بهخوبی تعریف شود و فیلم
درست باشد، مورد استقبال مردم قرار میگیرد. فروش امسال سینمای ایران در بخش آثار اجتماعی
نشان داده است مسیری که فیلمسازها رفتهاند درست بوده و تکراری نیست؛ یعنی مردم از
فیلم اجتماعی خوب که بیانگر دغدغههایشان باشد و حرفهایشان را بیان کند، استقبال میکنند.
این نوع
از فیلمسازی مخالفان و موافقانی دارد. مخالفان اسمش را سیاهنمایی و موافقان اسمش را
طرح سوال و طرح مسئله میگذارند و من فکر میکنم مردم جزو موافقان این نوع از سینما
هستند.
این
فیلم یک همدلی با دهه شصتیها دارد و راههایی را به آنها نشان میدهد. آیا قصدتان
از ساختن این فیلم جلب توجه مردم به این نسل و شناختن و همراهی با آنها بوده است؟
بهطور
قطع نسل دهه ۶۰ نسل بسیار مهم و محترمی است. بهنظر من این نسل خیلی از خوبیها و
خوشیها را نتوانسته تجربه کند و در یک شرایط اجتماعی رشد کرده و قد کشیده که کشور
هم با آنها دچار تغییر شده، رشد کرده و قد کشیده که در این مسیر آزمون و خطاهای
بسیاری نیز گریبانگیر نسل دهه ۶۰ شده است.
در
متولدان دهه ۷۰ و ۸۰ چنین شرایطی حاکم نیست، آزمون و خطاها انجام شده و یک تکلیف
روشنی برای زندگی نسلهای بعدی وجود دارد ولی نسل دهه ۶۰ درگیر این آزمون و خطاها
بوده و «متولد ۶۵» هم بهنوعی میخواهد بگوید هوای ما را داشته باشید. بهنوعی
راجع به این موضوع حرف میزند که زندگی خوب حق ما هم هست، ما هم دلمان میخواهد
زندگی کنیم و فکر میکنم این در راستای همان همدلی باشد که شما میگویید.
اغلب
فروش فیلمها در نیمه دوم سال کمتر میشود؛ با این وضعیت فروش فکر میکنید فروش
فیلمتان چگونه باشد؟
این
اولین بار است که این موضوع را مطرح میکنم. باید بگویم من واقعا بابت نحوه اکران
و حمایت از فیلم «متولد ۶۵» متاسفم. فکر میکنم «متولد ۶۵» جزو فیلمهایی باشد که
هم به مخاطب و هم به کشور و مردمش احترام گذاشته است. «متولد ۶۵» فیلم سرگرمکنندهای
است که همه شاخصههای یک فیلم خوب را دارد.
انتظار
من به شخصه از کسی که در راس امور سینمایی قرار دارد این است که پشت فیلمهایی مثل
«متولد ۶۵» ایستاده و از آن حمایت کنند. فیلم ما بدون هیچگونه تبیلغات محیطی و
بدون هیچگونه حمایت از سوی ارگان و نهادی در گروه آزاد اکران شده است و خدا را
شکر که در این دو روز استقبال مردم بهگونهای بوده که فیلم در سینما آزادی به
سانس فوقالعاده هم رسیده است. این بدین معناست که مردم فیلم را دوست دارند. البته
فیلم ما چوب اکرانشدن در کنار فیلمهایی را هم میخورد که از سوی ارگانها و
نهادها از حمایتهای خوبی برخوردار هستند.
من
فکر میکنم که گروه آزاد در حد «متولد ۶۵» نبود و استناد این حرفم استقبال مردمی
است که موجب رسیدن فیلم به سانس فوقالعاده شد. ما با وجود سانسهای شلختهای که
داریم با استقبال خوبی روبهرو شدهایم و همچنان منتظریم به غیر از مردم مدیرانی
که بهدنبال سینمای اجتماعی خوب هستند از «متولد ۶۵» حمایت کنند.
چقدر
به تبلیغات دهان به دهان امید دارید؟
به
این نوع از تبلیغات بسیار امید دارم. به این دلیل که الان «متولد ۶۵» با اتکا به
همین نوع از تبیلغات پیش میرود. بهطور قطع هر فیلمسازی دلش میخواهد فیلمش فروش
خوبی داشته باشد اما شرایط بهگونهای است که ما حق تبلیغ در شبکه جم را نداریم،
از سوی دیگر در تلویزیون خودمان هم تنها امکان پخش حدود ۱۱۰ تیزر را به «متولد ۶۵»
دادهاند، از طرف دیگر هیچ بیلبورد و بنر شهری هم به ما ندادهاند و علاوه بر این
ما تنها ۱۲ سالن بهصورت پراکنده و در گروه آزاد در اختیار داریم اما با این حال
مردم نسبت به فیلم اقبال خوبی نشان دادهاند.
به
عنوان آخرین سوال، شما سالها در حوزه خبرنگاری و نقد تجربه دارید و حالا وارد
عرصه فیلمسازی شدهاید،؛ چرا بهعنوان اولین فیلمتان «متولد ۶۵» را ساختهاید؟
ساختن
فیلم «متولد ۶۵» ارتباطی با حرفه و سابقه کار ژورنالیستی من ندارد. قصه «متولد ۶۵»
یک قصه جذاب و ایده بکری بود که تقریبا به روحیات، اخلاق و خصوصیات خودم نزدیک بود
و احساس کردم فیلمی خواهد بود که میتوانم در آن به صراحت حرفهای دلم را بیان
کنم؛ در این مدت کوتاهی که از اکران فیلم گذشته است مردم هم نشان دادند؛ «هر سخن کزدل
برآید لاجرم بر دل نشیند» زیرا فیلم «متولد ۶۵» بدون هیچ ادعایی قصه تعریف میکند و مردم
هم قصه شنیدن را دوست دارند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است