نزدیک به دو دهه از عمر جشن حافظ میگذرد؛
جشنی که در بخش خصوصی برگزار میشود و توانسته در حوزه سینما و تصویر توجه هنرمندان
را جلب کند.
علی معلم برگزارکننده این
جشن معتقد است وقتی که بتوان نظر هنرمندان،منتقدان و مردم را درکنار هم قرار داد حاصل
کار انتخابهایی است که از سلیقه عمومی مردم و اهالی سینما دور نیست.در آستانه نوزدهمین
دوره جشن حافظ درباره بخشهای مختلف و سیاستگذاریهای این جشن و جشنوارههای دولتی
با علی معلم به گفتوگو نشستهایم که در پی میآید.
جشن حافظ به عنوان جشنی که
توسط بخش خصوصی برگزار میشود ۱۹ ساله شد اما درعین حال به نظر میرسد اسپانسرهای این
جشن خواستههای شخصی خود یا دخالتهای دولتی را تحمیل میکنند.این اعمال سلیقهها به
جشن حافظ تا چه اندازه وجود دارد؟
واقعیت این است که اسپانسرها
تا به امرزو نتوانستهاند برای ما تعیین تکلیف کنند یا ما را تحت فشار بگذارند که کسی
را انتخاب کنید یا انتخاب نکنید. هیچ مقام و مسئولی هم تا به امروز به خود جرات نداده
است که به من زنگ بزند و توصیه و سفارشی کند. اسپانسرها باید به اصل فرهنگی جشن حافظ
احترام گذاشته و اهمیت هنر تصویری را ارج بگذارند.به شهادت دوستان و کسانی که تندیس
حافظ گرفتهاند ما تحت تاثیر خواستهها و سلایق دولتی و غیردولتی نبودهایم.مثلا فرامرز
صدیقی زمانی که جایزه خود را برای سریال«دایره تردید» از جشن حافظ گرفت تعجب کرد و
گفت که فکر نمیکردم جایزهای از این جشن بگیرم چون هیچ وقت علی
معلم را ندیده بودم و با هم سلام وعلیکی نداشتیم.جواب من هم این است که ما سلام وعلیکمان
را با آثار انجام میدهیم.از طرف دیگر هم برخی از دوستان من بودند که جایزهای از جشن
حافظ نگرفتند و گلایههایی داشتند اما ما بدون توجه به این تاثیرات جشن را پیش میبریم.
امسال علاوه بر تندیس حافظ
نشان کیارستمی به این جشن اضافه شده است.باتوجه به حضور شما در فستیوالهای جهانی واین
که در دورههایی قرار بود افرادی از سینمای جهان مهمان جشن حافظ شوند چرا بخش بینالملل
به این جشنواره اضافه نشده است.آیا نشان کیارستمی نمیتواند مقدمه بخش جهانی جشن حافظ
باشد؟
بله میتواند باشد.عباس کیارستمی
یک چهره شناخته شده در سینمای جهان است و نقش و تاثیر زیادی هم در دنیا داشته است.تلاش
ما این است که نشان کیارستمی به سینمای جهان ارتباط پیدا کند.درواقع فکرهایی هم در
این زمینه داشتهایم اما امسال به دلیل محدودیتهای زمانی نتوانستیم یک چهره بینالمللی
را در این جشن داشته باشیم.من از همین جا نوید این کار را در سالهای بعد جشن حافظ
میدهم.
منظور این است که بخش بینالملل
به جشن اضافه میشود یا اینکه یک چهره از سینمای بینالملل را دعوت میکنید؟
منظور من دعوت از یک سینماگر
جهانی در جشن حافظ است.البته اضافه کردن بخش بینالمللی نیازمند برنامهریزی و زمانبندیهای
بلندمدت است.
امسال در جشن حافظ فیلم«محمد
رسول اله(ص)» کنار گذاشته شد.کنارگذاشتن این فیلم میتواند به شائبهای دامن بزند که
فیلمهای دولتی مورد توجه جشن شما نیست.
نه اینطور نیست. فیلم«محمد
رسول اله(ص)» فیلم وزین و قابل توجهی است اما به نظر ما وارد کردن نام پیامبر اسلام
در کنار آثاری که موضوعات اجتماعی،کمدی و… دارنده شایسته شأنیت پیامبر نیست.ضمن اینکه
این فیلم در سایر جشنوارهها هم در بخش خارج از مسابقه به نمایش گذاشته شده است.دلیل
دوم من پروداکشن عظیم این فیلم است که قابل قیاس با سایر تولیدات ما نیست.نمیشود این
فیلم را درکنار یک فیلم مستقل و کم بودجه قرار دارد و آنها را داوری کرد.فراموش نکنیم
که بخشهای فیلم «محمد رسول اله(ص)»مانند فیلمبرداری،موسیقی و.. توسط هنرمندان خارج
از کشور انجام شد.علاوه بر اینها مجید مجیدی؛ فیلمساز شایسته و مطرحی است و در سالهای
گذشته پنج تندیس حافظ را برای کارهایی چون«رنگ خدا»،«بیدمجنون» و «آواز گنجشکها» دریافت
کرده است.بنابراین دلیل ما حفظ نام پیامبر اسلام و عدم تجانس این فیلم با سایر فیلمهاست.
سریال«شهرزاد»با بودجه بسیار
زیادی نسبت به مینی سریال«دندون طلا»ساخته شد.با این وجود فکر نمیکنید از نظر هزینه
تولید و ساخت این دو اثر نباید آنها را کنارهم مورد داوری قرار داد؟
در مورد«شهرزاد»مسئله به موضوع فیلم برمیگردد.ما پنج فیلم و سریال تلویزیونی را
با اِشلهای مختلف ساخت کنارهم قرار میدهیم و از نظر موضوعی،کارگردانی و…مقایسهشان
میکنیم.مثلا «شهرزاد»بودجهاش را از بخشخصوصی دریافت کرده یا «دندون طلا» بودجه کمی
داشته است یا مثلا سریال«کیمیا» برای اولینبار و به عنوان طولانیترین سریال در صدا
و سیما ساخته شده است اما این سریالها از نظر فیلمنامه،کارگردانی و… با هم قابل
مقایسه هستند. میدانم که تلویزیون محدودیت زیادتری نسبت به شبکه نمایش خانگی دارد
ولی با این وجود «کیمیا» یا «پایتخت ۴»با استانداردهای تلویزیونی آثار قابل قبولی هستند.دراصل
کیفیت ملاک ماست و نه بودجه تولید. البته واقعیت این است که بخشخصوصی را تقویت کنیم
اما کیفیت فیلم هم ربطی به دولتی و غیردولتی بودن آن ندارد.ما در جشن حافظ از«کوچه
بینام» تا «بادیگارد» و «بازهم سیب داری؟»را مورد داوری قرار میدهیم.
به نظر میرسد جشن حافظ واکنشی
به جشنواره فیلم فجر است.هنرمندان یا فیلمهایی که در جشنواره فجر مورد کم لطفی قرار
میگیرند در جشن حافظ از آنها استقبال میشود.نظر شما چیست؟
این دو جشن ماهیت متفاوتی
دارند.جشنواره فجر جشنواره ای محدود به ۱۰ روز و حدود بیست فیلم سینمایی است اما در
جشن حافظ فیلمهایی که به جشنواره نرسیدند یا صاحبانشان آنها را به جشنواره فجر نبردند
مورد توجه قرار میگیرند. ما امسال حدود نود فیلم را در جشنواره مدنظر قرار دادیم.
منظر انتخاب ما فیلمهای عمومی است و کاملا از دیدگاه جشنواره فجر متفاوت است.اگر به
تاریخ دودهه اخیر سینمای ایران نگاه کنید میبینید که جشنواره فجر از کنار فیلمهای
مهمی به سادگی گذشته است.مثلا فیلم «زیرنور ماه» رضا میرکریمی در بخش جنبی جشنواره
نمایش داده شد اما در جشن حافظ مورد تقدیر قرار گرفت.سلیقه جشنواره فجر محدودیت دارد.به
طور مثال بازی خوب بازیگری در یک فیلم در جشنواره فجر نادیده گرفته میشود اما ما به
آن بازی توجه میکنیم.جشن حافظ تکمیلکننده همه جانبهنگر جشنواره فجر است.
آیا این محدودیت جشنواره
فجر مربوط به سلیقهای عمل کردن دبیرهای آن نیست؟
جشنواره فجر به دلیل ماهیت
دولتی خود طبعا نمیتواند درباره کل سینما نظر بدهد اما جشن حافظ فارغ از مخاطب و مسائل
حاشیهای دیگر آثار را بررسی میکند.از یک فیلم پرفروش مانند «اخراجیها» بگیرید تا
فیلم محدودتری مانند «اعترافات ذهن خطرناک من».در جشنواره فجر بسیاری از فیلمهای خوب
مانند «ماهی و گربه» یا فیلم «بازهم سیب داری؟»به دلیل اینکه غیرفستیوالی هستند مورد
کم مهری و کم لطفی قرار میگیرند.ما آثار را خط کشی نمیکنیم.مثلا ما به امین حیایی
برای فیلم«دختر ایرونی» که فیلمی با مخاطب عام بود جایزه دادیم.درستترین شکل داوری
توجه کردن به همه آثار است.
پس شما سینما را تجاری و غیرتجاری نمیکنید.سروکارتان تنها با آثار است و بس.
سینما یا مخاطب عام دارد
یا مخاطبان خاص خودش را.اصلا سینمای تجاری اصطلاح غلطی است و درستش سینمای جریان اصلی
است.ما نباید آثار را یکجانبه بررسی کنیم.البته یک بخش از مسئله به سیاستگذاریهای
جشنواره هم برمیگردد.این ضعف و خصیصههای منحصر به فرد در همه جشنوارههای دنیا وجود
دارد.
دیدهایم که تقریبا برندههای
جشن حافظ از تصورات عمومی، منتقدان و سینماگران خیلی فرق و فاصله نداشته است.بر چه
اساسی آثار را گزینش و انتخاب میکنید؟
به نکته درستی اشاره کردید.
ما توازن آرا مردم،اهالی سینما،منتقدان و مطبوعات را درنظر داریم.اگر به ۱۹ سال گذشته
تاریخ سینما رجوع کنیم و برندگان جوایز حافظ را ببینیم خیلی از نظر دستاندرکاران این
حوزه دور نشدهایم. وقتی ما یک برنده را اعلام میکنیم حدود دو یا سه هزار نفر برای
او دست میزنند اما در جشنواره فجر خیلی از آثار برگزیده در سالن مراسم هم تشویق نمیشوند
و نظر کارشناسان سینما و مطبوعات را به خود جلب نمیکنند. ما بین مردم وفاق ایجاد میکنیم.
البته ممکن است بین اجرای مهران مدیری یا احسان علیخانی یکی را برگزیده کنیم اما اصل
این انتخاب دور از ذهن نیست و تقریبا آرای عمومی به ما نزدیک است.
جشن حافظ چه سیاستگذاریای
را دنبال میکند؟آیا عمل کردن طبق نظرات جمعی مردم و اهالی سینما جشنواره را از تخصصی
بودن و سیاستهای اصلی خود دور نمیکند؟
به نظر من باید هرجشنوارهای
یک هدفگذاری کلی داشته باشد و نگاه خود را تبیین و براساس آن عمل کند.این سیاستگذاری
فارغ از نظر داوران سینمایی و تلویزیون عمل میکند و جشنواره را باثبات میسازد.خیلیها
هستند که فیلمهای پرفروش و سریالهای پرمخاطب را به صرف اینکه مورد توجه عموم هستند
میکوبند و کم ارزش میدانند. این کار درست نیست و حقیقتی در آن نهفته نشده است.درحالی
که در سپهر جشن حافظ سینمای پرفروش و جریان اصلی در کنار فیلمهای هنر و تجربه کنارهم
حضور دارند و هیچکسی به واسطه سلیقه غالب آنها را دستچین نکرده است.ضمن اینکه تلویزیون
و سینما نیز از همدیگر جدا نشدهاند. یک تهیهکننده تلویزیونی خوب بهاندازه یک تهیهکننده
سینمایی زحمت میکشد و مسائل مختلفی را از سر میگذراند.براین اساس باید کار هردو دیده
شود نه اینکه بین تلویزیون و سینما فرق گذاشته شود. زمانی که ما جشن حافظ را تاسیس
کردیم بسیاری از افراد اهمیت تلویزیون را در نیافته بودند و خیلی نگاه مثبتی به داوری
بخشهای تلویزیونی نداشتند اما همین امروز در تلویزیون باوجود مشکلات و محدودیتهای
آن کارهای مهمی رقم خورده است که باید اهمیت آن درک شود.این ویژگیها در کنار هم باعث
شده است که برآیند نظرات ما از آرای عمومی و سینماگران دور نباشد و بین کارشناسی ما
با آنها تفاوتی نباشد.
امسال برنامههای اینترنتی
مانند «دید در شب» یا«سی و پنج» در جشن حافظ داوری میشوند.توجه به برنامههای اینترنتی و حضور آنها در جشن حافظ با رویکرد وسیاستگذاری کلی شما منافاتی
ندارد؟
هر جشنی باید در هردوره تازه
به شرایط نگاه بیندازد.اضافه شدن برنامههای اینترنتی که خوب و قابل قبول هستند بخشی
از روند روزآمدشدن جشنواره است.این نگاه به دنیای امروز و شرایط آن منافاتی با سیاستگذاریهای
کلی ما ندارد. اتفاقا یک سیاست کلی جشنواره باید روزآمدکردن جشنواره باشد.
به نظر میرسد دوره ششم پرخاطرهترین
دوره جشن حافظ بوده. نظر شما هم همین است؟
هرسال جنبههای خودش را داشته
است.در دوره ششم بازیگران،کارگردانان و بسیاری از بزرگان سینما و تلویزیون حضور داشتند.ضمن
اینکه در آن دوره ۱۰ بازیگر مرد و ۱۰ بازیگر زن هم مورد تجلیل قرار گرفتند.شاید این
همنشینی هم به جذابیت آن دوره کمک کرده باشد اما در یک دوره دیگر عزت اله انتظامی و
داریوش مهرجویی حضور داشتند که آن هم به نوعی خاطره شد.این دورههای مختلف البته به
شرایط اجتماعی و حال و هوای آن بستگی دارد.زمانی که از نظر اجتماعی جامعه حال خوبی
ندارد حال جشن حافظ هم خوب نیست.
درپایان اگر ممکن است درباره
پروژه عظیم «کوروش»توضیح دهید. آیا این فیلم نمیتواند با توجه به شرایط مناسب فعلی
شبکه نمایش خانگی در آنجا تولید شود؟
درحال حاضر شرایط پروژه این
فیلم را مسکوت گذاشتهام چرا که در این رابطه به نتیجه مشخصی نرسیدهایم.فعلا برنامهای
برای آن ندارم و درباره آن تامل میکنم.
کامبیز حضرتی
There are no comments yet