با چه دیدگاهی به ساخت مستندی که چهرهای
منفور در جهان دارد پرداختهاید؟
نگاه انسانی به این مسئله و نیز بحث
تجاوز به هر انسانی برای من به عنوان مستندساز حوزه اجتماعی خیلی مهم است. حال
خواه این تجاوز به قوم کرد یا هر قوم دیگری باشد. به نظر من جنایتی که گروه
تروریستی داعش در این مدت انجام داده است دل هر انسانی را آزرده میکند و هرچه در
این مورد آثار خلق شود و اعمال وحشیانه این گروه متجاوز را بیان کند باز هم کم
است.
تحقیق و پژوهش درباره این مستند چگونه
شکل گرفت و چقدر زمان آن به طول انجامید؟
در مورد تحقیق و پژوهش باید عرض کنم
که در بدو تاسیس این گروه و آغاز جنایتهای آنان، درصدد ساخت مستندی شدم اما امکان
حضور در بعضی مکانها از نظر امنیتی میسر نمیشد و بعد از حمله به کردهای شنگال و
تجاوز به زنان و دختران کرد، بحث ساخت این موضوع جدی تر شد. تا اینکه همراه ویدا
صالحی؛پژوهشگر این مستند، چند سفر به اقلیم کردستان داشتیم و از نزدیک با این
افراد گفتوگو کردیم. در ابتدای کار چون همزمان بود با آوارگی مردم شنگال خیلی
سخت بود که درباره موضوع مهمی چون تجاوز به آنان و زنده به گور کردن دختران و زنان
صحبت کرد بنابر این ساخت فیلم را به کمی بعد موکول کردیم. تقریبا بعد از هشت ماه
از آوارگی این افراد ما دوباره سراغ آنان و این بار به کمپ عربت که دورترین کمپ
آوارگان از شنگال است رفتیم. با کمک اداره سینمایی سلیمانیه اقلیم کردستان
توانستیم ارتباط بسیار خوبی با آنها بگیریم و نزدیک به ۱۵ روز در آنجا زندگی
کردیم تا موضوع اصلی کار را انتخاب کنیم.
پرداختن به سوژهای که روزانه در
اخبار جهان شنیده و دیده میشود تا چهاندازه برای رساندن پیام فیلم موثر بوده
است؟
قاعدتا وسعت خبری موضوع مستند ما، خیلی به رساندن پیام فیلم
کمک کرده است اما بحث و موضوع فیلم آنقدر دردناک است که حتی اگر کسی از جنایات
گروه تروریستی داعش بی خبر باشد با تماشای این فیلم میتواند عمق فاجعه را درک کند
زیرا همیشه بحثهای انسانی بهخصوص در فیلمهای مستند تاثیر مهمی را بر بیننده
گذاشته و خواهد گذاشت.
در ساخت این مستند جغرافیا و تاریخ
نقش عمده ای دارند. درباره اهمیت این موضوع بگویید.
جغرافیا و تاریخ در بیشتر مستندهایی مانند فیلم «۷۴» اهمیت
فراوانی دارد زیرا این اتفاق در یک تاریخ معین و همچنین در یک جغرافیای معین
افتاده است و برای ثبت در تاریخ حتما باید این مهم رعایت شود. این اتفاق که به نام
«۷۴ مین ژینوساید» نسلکشی کردهای ایزدی مشخص شده است، در تاریخ ۰۳/۰۸/۲۰۱۴ در
شنگال و توابع آن افتاده است و این مهم به عنوان سندی از جنایات گروهی تکفیری و
تروریستی در تاریخ ثبت شده است بنابراین مکان و زمان برای انتخاب نام فیلم مسئله مهمی است.
بازتاب هویت این گروه تکفیری در جهت
نمایاندن چهره ظالمانهاش را تا چهاندازه میتوان در مسائل اجتماعی جهانی به
مخاطب شناساند؟
بدون شک یکی از رسالتهای کار مستندساز در ساخت چنین
مستندی، بازتاب هویت اصلی چنین گروههایی است که با نام اسلام دست به اینگونه
جنایتهایی میزنند.
دغدغه ساخت چنین مستندی توسط
فیلمسازان چه تبعات مثبتی در جهت آگاهی مخاطبان در سطح جهان میتواند داشته باشد؟
به نظر من یکی از مهمترین کارهایی که یک مستندساز باید در
مواجه شدن با چنین موضوعی انجام دهد این است که سعی کند تا چهره واقعی گروه
تروریستی داعش را نمایان سازد تا تمام ملتهای جهان به ماهیت اصلی آنها پی ببرند و
این یکی از مهمترین تبعات مثبت چنین موضوعی خواهد بود.
راجع به کشتارهای دستهجمعی که توسط
گروه داعش انجام شده کدام منطقه را مورد بررسی قرار دادهاید؟
در هنگام ساخت این مستند چون هنوز شهر شنگال و توابع آن آزاد
نشده بود و گورهای دستهجمعی پیدا نشده بود بنابر این هیچیک از سوژههای ما در
فیلم نمیدانستند که دخترانشان را زنده به گور کردهاند یا اینکه زنده هستند اما
بعد از انتشار، در آن محلهایی که سوژههای ما در فیلم اسم میبرند چهار گور دستهجمعی
پیدا کردند.
در کارگردانی این مستند چه نکاتی
بیشتر برای شما حائز اهمیت بوده است؟
اینکه بتوانم به عنوان یک کارگردان کرد ایرانی، درد مردم
همزبان خود را در کشور عراق و سوریه به تمام مردم جهان نشان دهم از نکات مهم فیلم
به حساب میآید.
گفتوگو:کیارش وفایی
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است