شاید کمی ظالمانه باشد موفقیت «ابد و یک روز» در گیشه و رسیدن به مرز ۸
میلیارد تومان فروش را تنها به گران شدن بلیتها سینما نسبت دهیم. اولین
ساخته سعید روستایی در گیشه یک اتفاق مهم است. حداقل از ابتدای دهه هشتاد
تا امروز. جذب حداقل ۸۰۰ هزار نفر مخاطب آن هم برای فیلمی که به اعتیاد
میپردازد و داستاناش حول خانوادهای تقریبا ویران شده روایت میشود، کار
سادهای نیست. آن هم در این سالها که مخاطب عام مسیر خود در پرفروش کردن
فیلم ها را کاملا مشخص کرده و قطعا در حالت عادی «ابد و یک روز» هیچ ربطی
به جنس فیلمهای پرفروش سینمای ایران در یک دهه اخیر ندارد.
از آن طرف در سال های اخیر تعداد چندانی فیلم به محوریت اعتیاد و جماعت
ساخته نشده اما با نگاهی به وضعیت گیشه آنها و بدون توجه به ارزشهای
سینمایی اثر میبینیم تعداد مخاطبی که برای تماشای اولین فیلم سعید
روستایی به سینما رفته، نه تنها در زمینه فیلمهایی با محوریت اعتیاد بلکه
حتی در زمینه فیلمهای درام و ملودرام سینمای ایران یک استثنا است. چرا که
معمولا در ده، پانزده سال اخیر سقف میزان مخاطب فیلمهای غیرکمدی و درام به
جز «درباره الی…» و «جدایی نادر از سیمین» بیش از ۶۰۰ هزار نفر نبوده و
«ابد و یک روز» حتی از منظر میزان مخاطب فیلم اسکار گرفته سینما ایران را
هم پشت سر گذاشته است.
اما در یک دهه اخیر چه فیلمهای دیگری با محوریت اعتیاد اکران شدهاند و سرنوشتشان در گیشه چه شد؟
سنتوری
شاید در تمام این سالها تنها فیلمی که میتوانست با محوریت اعتیاد
مخاطب اساسی جذب کند «سنتوری» داریوش مهرجویی بود. از یک طرف دو بازیگر
جوان و محبوب آن روزها بازیگر اصلی فیلم بودند، از طرف دیگر داستان عشق و
موسیقی و اعتیاد، همه چیز آماده بود تا فیلم با فروشی انفجاری تبدیل به یک
اتفاق مهم در گیشه سینمای ایران شود، اما توقیف و بعد هم پخش شدن سی.دی
قاچاق فیلم همه چیز را در خصوص موفقیت گیشه این فیلم نابود کرد. در
«سنتوری» بهرام رادان یکی از بهترین بازیهای کارنامه کاری خود را در نقش
خوانندهای به اعتیاد کشیده شده ایفا کرد و توانست برای بازی در نقش علی
سنتوری سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فجر بیست و پنجم
بهدست آورد. ضمن اینکه «سنتوری» در جشنواره، عنوان بهترین فیلم از نظر
تماشاگران فجر را به خود اختصاص داد.
خونبازی
فیلم رخشان بنیاعتماد داستان تلاش خانوادهای برای ترک دختر جوانشان
از اعتیاد بود، اینبار باران کوثری در نقش اصلی فیلم درخشان بود تا در
همان سالی که علی سنتوری سیمرغ بهترین بازیگر مرد را به ویترین کارنامه
رادان اضافه کرد، سارا هم سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را به خانه باران
کوثری برد. البته «خون بازی» در جشنواره بیست و سه سیمرغ بلورین بهترین
فیلمنامه، تدوین و چهره پردازی را هم بدست آورد تا کی از برگزیدگان مهم
جشنواره آن سال باشد. برخلاف «سنتوری» که به اکران در نیامد، «خون بازی» به
عنوان یکی از فیلمهای اکران نوروز سال ۸۶ به روی پرده رفت و با بلیط ۱۵۰۰
تومانی نزدیک به۲۳۰ میلیون تومان فروش کرد و توانست در لیست پرفروشهای
سال ۸۶، در مرز ۱۵ فیلم پرمخاطب سال قرار بگیرد.
مرهم
علیرضا داوودنژاد، در سال ۸۹ «مرهم» را جلوی دوربین برد، او که پیش از
این در دهه شصت «بیپناه» را با موضوع اعتیاد ساخته بود بار دیگر داستانی
در این زمینه را دستمایه ساخت فیلم خود قرار داد. در «مرهم» طناز طباطبایی
نقش دختری معتاد به شیشه را بازی میکند دختری است که از خانه فرار میکند و
به شمال میرود و مادربزرگاش پی یافتن او میافتد . طباطبایی برای بازی
در این فیلم توانست دیپلم افتخار جشن انجمن منتقدان را دریافت کند. «مرهم»
که به عنوان یکی از فیلمهای اکران دوم نوروز به روی پرده رفت، در نهایت ب
بلیت ۳۵۰۰ تومانی نزدیک به ۲۵۰ میلیون تومان فروش کرد ولی حتی در میان ۲۰
فیلم پرفروش سال ۹۰ هم رتبهای را به خود اختصاص نداد.
به خاطر پونه
هاتف علیمردانی که پیش از «به خاطر پونه» دو فیلم در ژانر کودک و نوجوان
ساخته بود، برای سومین فیلم سینمایی خود به سراغ معضل اعتیاد رفت و «به
خاطر پونه» را جلوی دوربین برد. در این فیلم فرهاد اصلانی در یک نقش آفرینی
درخشان نقش مردی معتاد به شیشه را به نام مجید را بازی میکند که بر اثر
توهمات ناشی از این مخدر به همسرش پونه (هانیه توسلی) مشکوک میشود. «به
خاطر پونه» ب یانکه فیلم کم بازیگر و کم هزینهای بود در اکران عمومی
توانست به موفقیت قابل قبولی برسد و برخلاف انتظار با بلیت ۶۰۰۰ تومانی بیش
از ۱ میلیارد بفروشد و یکی از ۱۵ فیلم پر فروش سال ۹۲ شود.
لامپ۱۰۰
سعید آقاخانی برای اولین تجربه کارگردانی خود در سینما به سراغ سوژه
اعتیاد رفت رفت. او در سال ۹۲ فیلم «لامپ ۱۰۰» را با بازی محسن تنابنده و
ساره بیات جلوی دوربین برد. این فیلم داستان زندگی فرزین را روایت میکند
که معتاد به شیشه است و توهمات او بر اثر مصف شیشه بنیان زندگی اش را تحت
شعاع خود قرار میدهد. «لامپ صد» که برای اولین بار سی و دومین جشنواره
فیلم فجر به نمایش درآمد و در اکرانی نه چندان مناسب از ۲۳ بهمن ماه ۹۳ به
روی پرده رفت و در چهل روز نمایش خود تنها ۵۵۰ میلیون تومان فروش کرد و
نتوانست حتی در میان ۲۵ فیلم پرفروش سال قرار گیرد.
عصر یخبندان
در سال ۹۳ مصطفی کیایی هم با محوریت مخدرهای صنعتی «عصر یخبندان» را
جلوی دوربین برد، فیلم پر بازیگری که داستان چند زوج را روایت میکند که بر
اثر اتفاقاتی سرنوشتشان به هم گره می خورد. معتاد زن فیلم با بازی مهتاب
کرامتی و سحر دولتشاهی نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین نقش اول و مکمل زن
از جشنواره سی و سوم فجر شدند و دولتشاهی این جایزه را به دست آورد. «عصر
یخبندان» در گیشه هم به موفقیت قابل قبولی دست پیدا کرد با اینکه در ماه
رمضان اکران شد اما فروش خود را از مرز ۲ میلیارد عبور دهد و یکی از ده
فیلم پر فروش سال ۹۴ قرار گیرد.
البته در میان فیلمهای سینمای ایران برخی فیلمها نظیر «قصهها»،
«جرم»، «رییس»، «کریستال»، «آرایش غلیظ» و… وجود دارد که بر خی از
شخصیتهای آنها به اعتیاد دچار هستند، اما محوریت اصلی داستان آنها مانند ۷
فیلم اشاره شده، به معضل اعتیاد نمیپردازد.
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است