باید برای ۷۲ میلیون نفری‌ که به سینما نمی‌آیند، برنامه‌ریزی‌ کنیم | پایگاه خبری صبا
امروز ۱ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۰۶:۰۵
مدیرعامل موسسه سینماشهر در گفت‌وگو با «صبا»:

باید برای ۷۲ میلیون نفری‌ که به سینما نمی‌آیند، برنامه‌ریزی‌ کنیم

مجید مسچی گفت:ما در سال گذشته حدود 14 میلیون بلیت فروختیم اما اولین سوال این است که ترکیب این 14 میلیون به چه شکلی است؟ یعنی 14 میلیون نفر یک‌بار به سینما رفته‌اند و یا هفت میلیون نفر دوبار به سینما رفته‌اند؟ دولت و بخش خصوصی برای رونق سینما دو راه بیشتر ندارد یا باید برای 72 میلیون نفری‌که به سینما نمی‌آیند، برنامه‌ریزی‌کند یا روی همین سه میلیون نفر سرمایه‌گذاری‌کند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری صبا،بازسازی سینماهای فرسوده، ایجاد سالن‌های سینمایی و امکان دسترسی به
آن‌ها یکی از عوامل تاثیرگذار در فروش فیلم‌های سینمایی و رونق سینماست. همواره
کمبود سالن‌های نمایش در مقایسه با تعداد فیلم‌های تولید شده مشکل اصلی فیلمسازان
بوده است و عاملی شده که بعضی از فیلم‌ها هیچ‌گاه به اکران عمومی نرسند. علاوه بر
این عدم
وجود سالن‌های سینما در هزار شهر
از کشور مانع
بزرگی در انتشار فرهنگ تصویری و سینمایی در شهرستان‌هاست. با توجه به این موضوع،
موسسه
سینما‌شهر وابسته به سازمان سینمایی مهم‌ترین ارگانی است که وظیفه
ساختن فضاهای زیرساختی پخش و نمایش
سینمای ایران را برعهده دارد. بر این اساس به‌سراغ مجید مسچی؛ مدیرعامل موسسه
سینماشهر
رفته و از کم‌و‌کاست مشکلات اکران و ایجاد سالن‌های سینمایی پرس‌وجو کرده‌ایم.

-توجه بخش خصوصی به ساخت سینما

کمبود سالن‌های سینمایی همواره یکی
از مشکلات فیلم‌ها در زمان اکران عمومی است. با وجود مشکلات متعدد در این بخش، چرا
این مشکل همچنان حل نشده باقی مانده است؟

سالن‌های‌ سینمایی که ما با آن‌ها در
ارتباط هستیم، چند گروه هستند. یک گروه، سینماهای جدیدی که در حال ساخته شدن هستند.
سینماهای جدید اکثرا پروژه‌هایی هستند که در مجتمع‌های تجاری ساخته می‌شوند بنابراین
ما یک مجتمع تجاری به‌علاوه تعدادی سینما داریم. در برخی از پروژه‌ها تعداد سالن‌های
سینمایی در مجتمع‌ها کم است و در برخی زیاد. نمونه‌اش پردیس‌های کوروش، زندگی، سمرقند،
کیان، چارسو و… است. این مجتمع‌ها توسط شهرداری یا بخش خصوصی ساخته می‌شوند و در
حال حاضر به بخش خصوصی واگذار شده است. سینماهای جدید غالبا در این بخش ساخته می‌شوند
و می‌توان گفت که خرید زمین و احداث سالن تقریبا مقرون به‌صرفه نیست. ما هم بخش
خصوصی را به تجهیز کردن سینما تشویق می‌کنیم. هرچه تعداد سالن‌ها بیشتر باشد برای مجتمع
بهتر است و سینما‌دار بهره بیشتری می‌برد. در دو سال اخیر این موضوع پیشرفت داشته
است.

پیش از این ساخت سالن سینما در سالن‌های تجاری با امتیازات و انتظارات زیادی روبه‌رو
بود و بخش خصوصی فکر می‌کرد که سینما سودآور نیست و ضررهای اقتصادی به‌بار می‌آورد
پس باید دولت باید از این بخش حمایت کند در واقع آن‌ها منتی بر سر سینمای کشور می‌گذاشتند
تا در مجموعه تجاری‌شان یک یا دوسالن را به سینما اختصاص داده و در ازای آن انتظار
تخفیفاتی داشتند. این تخفیفات در قانون هم لحاظ شده بود. خوشبختانه با راه‌اندازی
مجموعه‌های تجاری جدید که درآن‌ها سالن سینما وجود دارد، تازه سرمایه‌گذارها متوجه
شدند که وجود سینما نه تنها زیان ده نیست بلکه به مجموعه بسیار کمک می‌کند و آدم‌های
زیادی را با خود می‌آورد و خود سینما نیز می‌تواند دخل و خرج خود را دربیاورد
بنابراین نگاه زیان‌ده به سینما در بین سرمایه‌گذارها شکسته شده است. در کنار سالن
سینما، نمونه دیگری که در مجتمع تجاری برای جذب مخاطب انبوه در حال رشد است وجود
هایپر‌مارکت است. اصولا هایپرمارکت‌ها در طبقات پایینی مجتمع‌ها قرار دارند و
ساختشان به این دلیل بوده که آدم‌های زیادی را به مجتمع جلب کنند اما در عمل دیده
شده که مراجعه‌کنندگان به هایپر مارکت‌ها آدم‌های مفیدی برای مجموعه‌های تجاری
نیستند. آن‌ها مایحتاج روزانه‌شان را می‌خرند و از مجموعه خارج می‌شوند و در مجتمع
وقت نمی‌گذارند اما سینما، رستوران و شهربازی مخاطب انبوه را به مجموعه می‌آورد تا
ساعت‌ها در آن‌جا وقت بگذارند. همین نکته باعث توجه سرمایه‌گذاران شده و آن‌ها فکر
می‌کنند بدون سینما مجتمع نقص دارد. ما در حال حاضر در شهر تهران با نمونه‌هایی از
مجتمع‌های تجاری روبه‌رو هستیم که در آن‌ها سینما طراحی نشده است اما به این نتیجه
رسیده‌اند که سینما کم دارند و عدم وجود سینما در مجتمع‌های تجاری یک اشکال است به
همین دلایل روند ساخت سینما در این بخش رو به رشد است.

شما چه امکاتانی به این سرمایه‌گذاران
می‌دهید؟

ما در بخش ساخت و ساز درمجموعه‌ها که
قابل تفکیک هم نیستند، دخالتی نداریم. وظیفه ما این است که عمده هزینه‌های تجهیزاتی
آن‌ها را از قبیل سیستم نمایش، صوت، پرده نمایش و… را به صورت بلاعوض در اختیار
آن‌ها بگذاریم. اگر ۱۰ سالن هم داشته باشند ما هر۱۰ تا سالن را به این نحو پوشش می‌دهیم.
همان‌طور که مثلا از چارسو به همین نحو حمایت کردیم.

بازسازی و تاسیس سالن‌های جدید سینمایی

علاوه بر مجتمع‌های تجاری، سالن‌های
قدیمی و نیازمند بازسازی بسیاری در کشور وجود دارند. در این راستا چه اقداماتی
صورت گرفته است؟

‌گروه دیگری از سالن‌های سینما
وجود دارند که در مجموعه تجاری هستند و چندین سال از بهره‌برداری آن‌ها گذشته است
یا سینماهای قدیمی هستند. دسته اول سینماهایی هستند که فروش نسبتا خوبی دارند اما
از دوسال پیش که بحث تبدیل سیستم نمایش به دیجیتال مطرح شد این‌ها هم مانند تمام
سالن‌ها دیجیتال شدند. امسال برنامه ارتقا کیفیت سیستم نمایش سینماهای پرفروش مورد
توجه ماست.کیفیت سیستم نمایش و در بعضی موارد سیستم صوت آن‌ها مورد تاکید قرار می‌گیرند.
البته بعضی از سینماها از نظر نمایش استاندارد بوده و نیاز به ارتقا ندارند.
اولویت هم به‌نسبت پرفروش بودن سالن‌ها به آن‌ها داده می‌شود تا تجهیزات آن‌ها کامل
شود.

تک سالن‌ها درجه اولویت پایین‌تری
برای شما دارند؟

سینماهای کم بضاعت در پایین جدول
فروش قرار دارند و عمدتا تک سالن هستند و اکثرا در شهرهای کوچک هستند. حمایت ما از
سینماهایی که فروش پایین دارند این است که آن‌ها تعطیل نشده و چراغشان روشن بماند.
ما کمک می‌کنیم که وضع موجوشان حفظ شود یا اندکی بهتر شود اما کار اساسی نمی‌توان
انجام داد. کمک‌های ما به گروه اول سالن‌هایی که تماشاچی دارند متفاوت است. این‌که
ما به سینماهایی پرفروش کمک کنیم ایرادی ندارد. درست است که سینما آزادی و پردیس
ملت وضعیت خوبی دارند اما تماشاچی باید با کیفیت بهتری روبه‌رو شود. گروه سوم
سینماهایی هستند که در حال حاضر فروش جالبی ندارند اما موقعیت قرارگیری آن در شهر
به‌گونه‌ای است که اگر بازسازی شود و چند سالنه شوند می‌تواند در چرخه سینماهای
پرفروش قرار بگیرد. این گروه در دستورکار بازسازی‌های اساسی ما قرار می‌گیرند. مثلا
در یکی دوسال اخیر سینماهایی چون هویزه مشهد، فیروزه نیشابور، عصرجدید اراک، سینما
آفریقای مشهد و سینما فلسطین اصفهان در این مجموعه قرار می گیرند. سینماهای تک
سالنه اجازه تغییرات در وضعیت موجودشان نمی‌دهند. از نظر ما مهم است تا این گروه به
صورت خودگردان به‌کارشان بپردازند. ما کمک نسبتا زیادی به بازسازی این سالن‌ها می‌کنیم
اما از روزی که سینما افتتاح شود باید بتواند امورات خود را بگذراند و هزینه‌های جاری
خود را بپردازد. این‌طور نیست که سینما بازسازی شود و بعد به‌دلیل عدم فروش مناسب
تعطیل شود.

اولویت شما تاسیس سالن‌های جدید
است یا بازسازی سالن‌های سینمایی که به هر دلیلی مخاطب خود را از دست داده‌اند؟

اولویت ما هم بازسازی و هم تاسیس
سینمای جدید است. اصولا ما از جهت سرانه سالن سینما وضعیت خوبی نداریم و تعداد
سالن‌های ما کم است. کمبود سالن ما را مجبور کرده تا سالن‌های جدید ساخته شود.
علاوه بر آن تغییرات سریع شهرهای بزرگ از نظر مراکز جمعیتی دچار دگرگونی می‌شود.
این مشکل در کشورهای اروپایی دیده نمی‌شود و جمعیت‌های شهری تقریبا ثابت است.
مناطق تفریحی مراکز خرید از صدسال پیش تغییری نکرده‌اند اما به‌عنوان مثال لاله‌زار
و جمهوری کارکرد پیشین خود را از دست داده‌اند و به محیط‌های تجاری تبدیل شده‌اند.
این جا‌به‌جایی ما را مجبور می‌کند که در مناطق جدیدتر و در محل تجمع مردم سینما
ساخته شود.

اهمیت مخاطب در سودآوری سینما

عدم ارتباط مخاطب با سینما تا چه
اندازه به مشکلات سالن‌ها و عدم دسترسی محلی مردم باز می‌گردد. چرا ما نتوانسته
ایم مردم را به سینماها بکشانیم؟

آمریکایی‌ها یک اصل سینمایی دارند
که ما هم تقریبا همان را دنبال می‌کنیم و آن این است که مردم باید به سینما رفتن
عادت کنند و نه فیلم دیدن. اگر سینما رفتن به عادت تبدیل شود فیلم شاخص در درجه
دوم اهمیت قرار خواهد گرفت. ما در سال گذشته حدود ۱۴ میلیون بلیت فروختیم اما
اولین سوال این است که ترکیب این ۱۴ میلیون به چه شکلی است؟ یعنی ۱۴ میلیون نفر یک‌بار
به سینما رفته‌اند و یا هفت میلیون نفر دوبار به سینما رفته‌اند؟ ما نمی‌توانیم
خیلی‌دقیق به این سوال جواب بدهیم. ما به روی افرادی‌که بلیت اینترنتی خریده‌اند، تحقیقی
انجام داده‌ایم به این نتیجه رسیده‌ایم‌که تعداد مشتری‌های سینما در حدود سه
میلیون‌نفر بوده‌اند که پنج بار به سینما رفته‌اند. دولت و بخش خصوصی برای رونق
سینما دو راه بیشتر ندارد یا باید برای ۷۲ میلیون نفری‌که به سینما نمی‌آیند،
برنامه‌ریزی‌کند یا روی همین سه میلیون نفر سرمایه‌گذاری‌کند. اگر این جمعیت هفت‌بار
به سینما برود، فروش فیلم‌ها به مراتب بالا خواهد رفت. اگر سینما کیفیت داشته‌
باشد این سه میلیون نفر استقبال بیشتری از سینما خواهندکرد. باتوجه به این موضوع،
فعال‌کردن هر چه بیشتر این گروه می‌تواند هزینه‌های کمتر و سودآوری بیشتری برای
سینما به‌همراه داشته باشد. من به دفاتر پخش بارها گفته‌ام تا آنونس را دست کم
نگیرید چرا که ۷۲ میلیون نفری که مخاطب سینما نیستند اگر فیلم را دوست داشته باشند
به سینما می‌روند و همان آدم می‌تواند مشتری بعدی سالن سینما باشد.

کیفیت تا چه اندازه در جذب مخاطب موثر بوده است؟

بدون استثنا تمام سینماهایی که
بازسازی شده‌اند با رشد میزان مخاطب رو‌به‌رو بوده‌اند و فروش آن‌ها چندبرابر شدده
است. به‌طوری که متوسط فروش آن‌ها چهار یا پنج برابر شده است. این موضوع نشان می‌دهد
که مردم علاقه به رفتن به سینما دارند اما قدیمی بودن سالن سینماها راضی‌شان نمی‌کند.
به‌غیر از این‌ها فضای سینماها برای مردم اهمیت زیادی دارد. یعنی سینما رفتن به
عادتی در بین مردم تبدیل می‌شود و فیلم در درجه دوم اهمیت قرار می‌گیرد؛ یعنی مردم
به سینما مراجعه می‌کنند و اگر فیلمی به ذائقه‌شان نزدیکتر باشد، بیشتر از آن
استقبال می‌کنند. اختلاف فروش فیلم‌ها هم از همین جا ناشی می‌شود. این‌که مردم
برای تماشای فیلم به سینما بروند تقریبا دوره‌اش گذشته است. دلیل آن هم وجود رسانه‌های
رقیب مانند اینترنت، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی است. قاعدتا وقتی تماشاچی به
سینما می‌رود می‌خواهد فیلم را در پرده‌ای بزرگ، با کیفیت و در جمع تماشاگران دیگر
ببیند. در سه دهه گذشته مخاطب برای دیدن فیلم راهی بجز سینما رفتن نداشت و حاضر بود
با هرکیفیتی فیلم را تماشا کند اما امروزه کیفیت و تصاویر تلویزیونی هم ارتقا
زیادی پیدا کرده است و سینما باید در بین رقبایش بتواند حیات خود را حفظ کند.

شما برای حفظ حیات سینما و ارتقای
کیفیت سالن‌ها چه تدابیری دارید؟

ارتقا کیفیت چند جنبه دارد؛ فضای
سینما، جنبه‌های رفاهی، راحتی صندلی‌ها، پرسنل آموزش دیده از موارد رشد کیفیت
سینما به حساب می‌آید. بخش دیگر آن، جنبه‌های تجهیزاتی و کیفیت سیستم صوت و تصویر
است. رمز بقای سینما در دوره فعلی در ارتقا کیفیت سالن‌هاست. سالن‌های جدید معمولا
حداقل کیفیت را دارند. سینماهای قدیمی هم در بازسازی ارتقا کیفیت پیدا می‌کنند.
اولویت ما ارتقا سینماهایی است که سالن‌های چندمنظوره دارند و بعد سینماهایی با یک
سالن. دلیل این اولویت داشتن توجیه اقتصادی و تبدیل کردن فضای سینمایی به پاتوق
فرهنگی است. زمانی‌که چند سالن سینمایی داریم اولا می‌توانیم سلیقه‌های مختلف را
پوشش بدهیم ضمن این‌که سینماهایی که جنبه محلی دارند با یک‌بار نمایش فیلم نمی‌توانند
تا مدت‌ها فیلم دیگری را نمایش دهند و به‌خودی خود یک‌سری از مشتری‌های خود را از
دست می‌دهند اما اگر فیلم‌ها به‌صورت گردشی در سینماها جابه‌جا شوند، مشتری‌های ثابتی
را برای خود پیدا می‌کنند. تماشاچی هر زمانی که به سینما مراجعه کند می‌تواند در
یکی از سالن‌ها فیلمی را تماشا کند و لازم نیست برای سانس جدید به‌مدت طولانی صبر
کند.

یکی از مشکلات سینما درنظر نگرفتن
جنبه‌های سودآور و اقتصادی کردن روند آن است. عرضه و تقاضا در سینما مشکلی است که
با قواعد بازار مطابقت ندارد. مشکل در کجا است؟

بحث اقتصادی سینما، سالیان سال
مخصوصا بعد از انقلاب جزو بخش‌های مذموم بوده است و همه فکر می‌کردند صحبت کردن
درباره فروش چه کار مبتذلی است و باید درباره بخش‌های هنری فیلم‌ها صحبت کرد؛ حتی
زمانی که فیلمی فروش نداشت دلیل آن را بالا بودن وجه هنری آن می‌دانستند و به آن
افتخار می‌کردند اما انگار صحبت کردن درباره تکنیک‌های فروش نکته زشت و بدی بود.

با تکنولوژی دیجیتال، محدودیتی از جهت نمایش
تعداد فیلم‌ها نداریم و می‌توان یک فیلم را در سالن‌های مختلف برای مخاطب نمایش
داد. تجربه جهانی نشان می‌دهد که بقای سینما در چند سالنه شدن است و هر چه تعداد
سالن‌ها بیشتر شود، تنوع فیلم‌ها افزایش پیدا می‌کند. تجربه ما هم همین را می‌گوید.
در بین ۲۰ سالن پرفروش کشور، هیچ کدامشان تک سالن نیستند و در مجموعه‌ها قرار
دارند. از مرتبه بیستم به بعد تک سالنه‌ها در آمار دیده می‌شوند. هر‌گونه سرمایه‌گذاری
در سینما از جمله بازسازی سینما قدیمی و تاسیس سینمای جدید منوط به داشتن چند سالن
سینما است.

بررسی مشکلات انحلال سالن سینما

چرا وزارت ارشاد تخریب یک سالن
سینمایی را منوط به ساختن سالن جدید نمی‌کند؟ با این راهکار حداقل سالن‌های سینما
از تعداد فعلی‌شان کمتر نمی‌شوند؟

روی کاغذ شاید بتوان گفت سینمایی
که تغییر کاربری می‌دهد به ازای آن سینمای تازه‌ای ساخته شود اما در عمل این محقق
نمی‌شود. چرا‌که سینماهایی وجود دارند که محل قرار‌گیری آن‌ها نامناسب است و سرمایه‌گذاری
در آن‌ها اتلاف منابع محسوب می‌شود. در این موارد اصراری به بازسازی آن‌ها نداریم.
این ساختمان‌ها می‌تواند به موزه تبدیل شوند اما به‌عنوان سینمای فعال در نظر
گرفته نمی‌شوند؛ شبیه سینماهایی که در لاله‌زار داشتیم. هر چقدر این سینماها
بازسازی شوند، مورد اقبال مخاطب قرار نمی‌گیرند. در شهرستان‌ها هم وضع به همین
منوال است. در مورد سینما، مهم‌ترین عنصر محل قرار گرفتن آن است. اگر بهترین سینما
را در یک مکان نامناسب بسازیم، شکست می‌خورد. مثال معروفی درباره سینما وجود دارد
که می‌گوید سه عامل در رونق سینما مهم است. اول محل مناسب، دوم محل مناسب و سوم
محل مناسب است. نمی‌توان در مناطقی که محل مراجعه مردم نیست، هزینه‌های سنگین کنیم
و موفقیت اقتصادی به‌دست آوریم.

منظورم این نیست که الزاما توسط
همان مالک ساخته شود. منظور کم نشدن تعداد سالن‌های موجود است.

بخشنامه‌هایی وجود داشته و در
مواردی هم اجرا شده است. به‌عنوان مثال سینما کریستال در لاله‌زار که سینمای بدی
هم نبود و یکی از سالن‌های نمایش دهنده جشنواره فجر هم بود؛ به‌مرور مشتری‌هایش کم
شد و عملا از کار افتاد. وزارت ارشاد با انحلال سینما موافقت کرد مشروط بر این‌که
مالک آن یک سینمای دیگر را بازسازی کند یا بسازد. مالک سینما، صابر رهبر
که البته مرحوم شده- یک سینما در لنگرود داشت
که سینما هنوز هم کار می‌کند؛ این سینما با کمک ما بازسازی شد و سینمایی خوب و
امروزی شده است اما بعد از بازسازی بود که با انحلال سینما موافقت کردند. این جز
موارد استثنایی است که همان مالک، سالن دیگری بسازد. معمولا مالکین سینمای قدیمی یا
در قید حیات نیستند یا ورثه زیادی دارند که تصمیم‌گیری در مورد آن‌ها ‌را مشکل می‌کند.
این‌که ما ساخت سینمای جدید را از مالکین سینمای قدیمی بخواهیم، معادله چندان
درستی نیست.

این مشکل باعث نمی‌شود هر زمان که
تصمیم بگیرند، به راحتی سالن‌ها منحل ‌شوند و به یک فعالیت سودآورتر تغییر کاربری ‌دهند؟

در این زمینه دو بحث کلی وجود
دارد. یکی در مورد سینمای قدیمی است که تغییر کاربری می‌دهد. تغییر کاربری اصولا
به‌عهده وزرات ارشاد نیست و مربوط به شهرداری است مثلا تبدیل کردن ساختمان به ملک
مسکونی و یا برعکس نیاز به پرداخت عوارض به شهرداری دارد. ارشاد می‌تواند تنها با
انحلال سینما موافقت کند؛ یعنی اگر سالنی از جهت ایمنی مناسب نباشد یا نمی‌تواند
سرویس مناسب بدهد، منحل می‌شود. این‌که ساختمان منحل شده تبدیل به چه ساختمانی شود
برعهده شهرداری و طرح جامع شهری است. هر چقدر که قوانین طبیعتی‌تر و مطابق با
شرایط اقتصادی موجود باشند، بهتر اجرا می‌شوند. در حال حاضر تعدا مجتمع‌های تجاری
در حال ساخت در شهر تهران نزدیک به دویست ساختمان است. البته نسبت به شرایط رکود
اقتصادی روند ساخت آن‌ها کند است. اکثر این ساختمان‌ها، ایجاد سالن‌های سینمایی را
در نظر گرفته‌اند. این کار با بخش‌نامه و اجبار صورت نگرفته است. شرایط اقتصادی به‌گونه‌ای
پیش رفته که سرمایه‌گذاران احساس می‌کنند، تاسیس مجتمع بدون سالن سینما ناقص است.
من مطمئن هستم ظرف دو یا سه سال آینده اگر دولت کمکی هم نکند، تاسیس سالن در مجتمع‌ها
ادامه پیدا می‌کند. نظام بازار، خودش این موضوع را پیش می‌آورد. چراکه سینما نسبت
به سایر مشاغل جذابیت بیشتری را ایجاد می‌کند. مثلا مجتمع کوروش در روزهای تعطیل
بالای ۱۰ هزار نفر مشتری سینما دارد. در ایام نوروز این آمار در حدود ۱۸ هزار نفر
بوده است. یک مجموعه تجاری بدون سینما چقدر باید هزینه کند تا چنین جمعیتی را جذب
کند؟ سینما بدون آن‌که هزینه‌ای کند مخاطبان زیادی را به‌همراه خود می‌آورد.
تماشاگران سینما علاوه بر دیدن فیلم‌ها، خریدهای جانبی نیز انجام می‌دهند و مجموعه
را زنده می‌کنند. در شمال شهر تهران چندین مجموعه تمام شده وجود دارد که مالکان آن
به این نتیجه رسیده‌اند که بخشی از واحدهای تجاری‌شان را تخریب کنند و به‌جای آن
سینما بسازند. این امتیاز خوبی برای سینما به حساب می‌آید. البته این روند در
شهرهای کوچک به‌دلیل مشکلات عرضه و تقاضا چندان سرمایه‌گذاران را جذب نمی‌کند.

زمانی که یک سینما تعطیل می‌شود،
موجی از نارضایتی در بین سینماگران و اهالی رسانه ایجاد می‌شود. چرا باید یک سینما
آن‌قدر به حاشیه رانده شود تا در نهایت به تعطیلی منجر شود؟

بخشی از حاشیه‌های تعطیل شدن سالن‌ها
به رسانه‌ها برمی‌گردد. البته ایرادی هم من به آن‌ها نمی‌گیرم. رسانه‌ها معمولا به
خبرهایی که بتواند تیتر کنند، توجه می‌کنند. به عنوان مثال در اتوبان تهران-قم
زمانی‌که تصادفی می‌شود یا تصادف منجر به کشته شدن حادثه‌دیدگان می‌شود، خبر برای
رسانه‌ها جذاب‌تر می‌شود. این رویکرد درباره سینما چندان درست و مناسب نیست، دلیلش
هم این است که اصولا تعطیلی سینماها به یک تابو تبدیل شده است. در خود وزارت ارشاد
هم همین اتفاق افتاده است. اگر ۱۰ سالن سینمایی تاسیس شود، هیچ‌وقت از وزارت ارشاد
با ما تماس نمی‌گیرند تا تشکر کنند اما به‌محض این‌که فلان سینما در شهری تعطیل می‌شود،
شبانه با ما تماس می‌گیرند که بررسی کنیم که چرا این سینما تعطیل شده است. شرایط
به‌گونه‌ای پیش رفته است که روال طبیعی این فعالیت را دچار خدشه کرده است. ما باید
بپذیریم که سینماها مثل هر موجود زنده دیگری، دوره حیات طبیعی دارند که در دوره‌ای
از بین می‌روند و دوباره به‌وجود خواهند آمد، این روند طبیعی تاریخ است، ما باید
سینما را در یک مجموعه ببینیم. اگر سینماها پشت سر هم تعطیل می‌شوند عامل نگران‌کننده‌ای
است اما زمانی‌که می‌بینیم تعدادی سالن مدام ساخته و یا بازسازی می‌شوند، می‌توان
فهمید که روند طبیعی آن در حال اتفاق افتادن است. در مورد صنوف دیگر هم این حساسیت
وجود ندارد اما در مورد سینما این موضوع به‌موردی حیاتی تبدیل شده است که سینما
باید تحت هر شرایطی چراغش روشن باشد. به‌نظر من این رویکرد جالبی نیست. ما نباید
فکر کنیم هر سینمایی که تعطیل می‌شود یک فاجعه اتفاق می‌افتد. بالاخره این روال
طبیعی است. اگر ما بخواهیم آن را به ‌زور حفظ کنیم، بازار آن را کنار می‌گذاریم.

اولویت‌های سازمان سینمایی در اختصاص بودجه

اولویت فعلی موسسه سینماشهر در سال
جاری چیست؟

اقدامی که سال گذشته انجام داده‌ایم
و امسال هم آن را دنبال می‌کنیم، تجهیز سینماهای فرهنگی شهرهای فاقد سینماست. سال
گذشته ۶۰ مجتمع تجاری را تجهیز کرده‌ایم و بیش از۶۰ شهر ما سینمادار شده‌اند. این
مجتمع‌های تجاری عمدتا مربوط به ارشاد هستند که امکان نمایش فیلم را هم دارند اما
تعداد سانس‌های آن‌ها بیشتر از دو یا سه سانس در روز نیست. امسال هم ۴۰ سالن در
برنامه ما برای تجهیز شدن قرار دارد.

بر چه اساس و معیارهایی این اولویت‌ها
را تعیین کرده‌اید؟

سال گذشته چند اولویت را تعریف کرده‌ایم
و براساس اولویت‌ها به یک لیست ۱۲۰ تایی رسیدیم. ما حدود دویست سالن مجتمع فرهنگی
در شهرستان‌ها داریم که اگر تجهیز شوند، دویست نقطه نمایشی می‌تواند به سینما
اضافه شود. به‌دلیل منابع محدود، این دویست سینما طی چندسال تجهیز می‌شوند و
اولویت اول با ۱۲۰ سالن بوده است.

معیار اولویت ما شهرهایی با جمعیت بیش
از صد هزار نفر است که سالن سینما ندارند. شهرهایی که کمتر از صدهزار نفر جمعیت
دارد در اولویت بعدی قرار می‌گیرند. ما شهرهای مرزی را از این قاعده استثنا کرده‌ایم.
هر چقدر که شهرها کوچکتر باشند، اداره سالن سینما سخت‌تر می‌شود و نمی‌تواند هزینه‌های
جاری خودش را تامین کند. تجربه نشان داده است سالن‌هایی که فعالیت‌هایشان مداومت
داشته باشد به‌مرور به سودآوری می‌رسند. سالن‌های چندمنظوره معمولا استفاده‌هایی
چون نمایش فیلم دارند و برنامه ثابت نمایش در بعضی از آن‌ها دنبال نمی‌شود. به‌نظر
می‌رسد این روند حداقل امکان نمایش را به شهرهای کوچک می‌برد. حسن سیستم دیجیتال
این است که هزینه‌های چاپ کپی را تقریبا به صفر رسانده است. دفاتر پخش نیز مقاومتی
برای ارسال نسخه‌های سینمایی به شهرهای کوچک ندارند. کپی فیلم‌های سی و پنج
میلیمتری حدود سه یا چهار میلیون تومان هزینه روی دست پخش‌کننده‌ها می‌گذاشت و اگر
فیلمی ۱۰ میلیون تومان می‌فروخت، تازه هزینه کپی‌های آن به‌دست می‌آمد. در آن موقع
شانس اکران هم
زمان فیلم‌ها با شهر تهران وجود نداشت اما
امروزه فیلم‌هایی هستند که در صد و ۵۰ سالن هم‌زمان نمایش داده می‌شوند.

مشکل ما این است که نظام بازار به‌طور
کلی در زمینه اقتصاد سینما تعیین کننده نیست چون متولی این امر دولت است؛ نگرانی‌ها
بالا می‌گیرد. معلوم نیست که با از بین رفتن یک سینما چند سال طول می‌کشد تا
سینمای تازه‌ای در یک شهرستان ایجاد شود.

متولی سالن‌های سینمایی دولت نیست.
ایرادی که در وزارت ارشاد وجود دارد این است که همه چیز را از چشم دولت می‌بیند.
دولت نه خودش سینما می‌سازد و نه سینما دارد. تنها سینماهایی که خود سازمان
سینمایی متولی آن است، سینما فرهنگ بنیاد سینمایی فارابی است و دو سینما هم در
اختیار موسسه سینما‌شهر است. یک سینما ناهید در تهران و یک سینما در گناباد دارد.
این‌که مثلا وزارت ارشاد زمینی بخرد و سینما بسازد اصولا و قانونا اتفاق نمی‌افتد.
سازمان‌های دولتی از کارهای تصدی‌گرایانه منع شده‌اند. وزارت ارشاد اصولا باید
زمینه ساخت سالن سینمایی را تامین کند. این کار هم دوبخش دارد. یکی حیات طبیعی
سالن‌ها است و بخش دیگر آن عدالت اجتماعی است. بهترین کاری که به‌نظر من وزارت
ارشاد می‌تواند انجام دهد ساخت و فعال کردن مجتمع‌های فرهنگی سینمایی و هنری است.
ممکن است نهادهای دولتی تصمیم بگیرند سینما ساخته شود اما این موضوع ۵۰درصد قضیه
است و ۵۰ درصد باقی مانده فرآیند سرمایه‌گذاری بخش خصوصی وابسته است.

براساس عدالت اجتماعی ما در بحث
سالن‌های سینما هم در تهران که ظرفیت اقتصادی آن بالا است و هم در شهرستان‌ها مشکل
احداث و به‌روزسازی سالن سینمایی داریم. این مشکل و موانع پیش رواز کجا می‌آید؟

نگاه ما باید در مورد سینما از
رویکرد صرفا فرهنگی تغییر کند. ما در خیلی موارد سینما را در کنار آموزش و بهداشت
می‌بینیم اگر در شهری مدرسه یا خدمات درمانی نباشد، مردم دچار مشکلات فراوانی
خواهند شد و ما سینما را هم در کنار این نمونه‌ها قرار می‌دهیم. به‌نظر من باید
سینما را از زیرساخت‌های اساسی جدا کرده و در بخش اوقات فراغت و سرگرمی بیاوریم.
نماینده یک شهر کوچک سوال نمی‌کند که چرا در شهرمان، پیتزافروشی نداریم؟ چرا در
شهرمان استیک خوب نداریم؟ به‌همین منوال نباید پرسید چرا شهرمان سینما ندارد. برخی
از این مکان‌ها به امکانات آن شهر برمی‌گردد. ما باید نگاهمان را به سالن‌های
سینمایی عوض کنیم و به صنعت سرگرمی توجه کنیم.

-سه مشکل اساسی سینمای ایران

درهمه جای دنیای معمول است که دولت‌ها دربخش
فرهنگ، هزینه‌های بدون چشمداشت می‌کنند. به‌نظرم مساله فرهنگ از مساله رستوران‌داری
متفاوت است. گذشته از آن دخالت‌های دولتی هم در کاهش این سرعت بی‌تاثیر نیست.
سرگرمی بودن سینما فی‌نفسه مشکلی ندارد اما چرا در همین زمینه هم کارهای اساسی
صورت نگرفته است؟

چند دلیل عمده دارد. رفتار عمومی
ما ایرانی‌ها با سایر کشورها تفاوت عمده‌ای ندارد. خیلی از چیز‌هایی که در همه جای
دنیا وجود دارد در ایران هم دیده می‌شود. تنها ما نسبت به بعضی از موارد حساسیت
بیشتری داریم. در بخش نمایش سینما در تمام دنیا در گزارش‌های سالانه آمریکا شاخص‌های
چندگانه دارد و سینمای کشورشان را با این شاخص‌ها می‌سنجند. ما هم باید خودمان را
با این شاخص‌ها بسنجیم. زمانی که با این شاخص‌ها کار می‌کنیم امکان مقایسه را به‌دست
می‌آوریم اما اگر شاخص نداشته باشیم و بگوییم وضع سینمای کشور خوب نیست، معنای
روشنی ندارد. در واقع از روی حرف نمی‌توان متوجه شد که وضع ما نسبت به پنج سال
گذشته بهتر شده است و در مقایسه با ترکیه در کجا قرار گرفته‌ایم. ما چون همه چیز
را توصیف و بیان می‌کنیم، نمی‌توانیم شاخص‌سازی کنیم. ما چاره‌ای نداریم جز پس و
پیش کردن شاخص‌های پذیرفته شده. یکی از شاخص‌هایی که در سینمای دنیا وجود دارد
تعداد دفعاتی است که مردم به سینما می‌روند. این نکته جزو شاخص‌ترین‌های سینمایی
است. نقطه اوج شاخص این موضوع، عدد شش در کشور آمریکا است. یعنی هر شهروند شش بار
در سال به سینما می‌رود. اگر سیصد میلیون جمعیت آمریکا را ضرب در شش کنیم به عدد
یک میلیارد و هشتصد میلیون بلیت در سال می‌رسد. ایسلند هم شاخص‌های نزدیک به
آمریکا دارد. در آمریکای شمالی و کانادا این عدد سه است و در اروپای غربی هم در
همین حدود است اما در شرق اروپا این عدد زیر یک است. کشور روسیه هم نزدیک به یک
است. اگر به این موضوع دقت کنیم، متوجه می‌شویم که این عدد با درآمد سرانه نسبت
مستقیم دارد. مفهوم آن این است که هر کشوری که سطح رفاه بیشتری دارد سینمای فعال‌تری
دارد.۱۰ سال پیش کره‌جنوبی شاخص شش دهم درصدی داشت اما امروزه به دو و نیم رسیده
است. کشور ما در این شاخص در حدود سه دهم درصد است. یعنی هر سه سال یک نفر به
سینما می‌رود. آمارهای ما شبیه کشور‌های اوکراین، بلغارستان و رومانی است. حال اگر
این موضوع را در یک قالب ملی بررسی کنیم به این نتیجه می‌رسیم که سینما را باید در
شهرهای بزرگ‌تر بنا کنیم که تجربه هم همین را می‌گوید. اگر در تهران سرمایه‌گذاری
کنیم از شهرهای کوچک سودآورتر است. در خود شهر تهران هم قسمت شمال آن از جنوبش مناسب‌تر
است. شهرداری تهران، سینمای راگا را در شهر ری و سینمای تماشا در یافت آباد را
بسیار خوب و با دقت ساخته است. پردیس ملت را هم شهرداری ساخته است. این سالن‌ها از
نظر کیفیت شبیه یکدیگر هستند اما میزان استقبال مردم کاملا متفاوت است.

استقبال از سینماها با اکران خارجی
نسبت مستقیم دارد. آیا این هم یکی از مشکلات ما در این حوزه نیست؟

یکی از دیگر از شاخص‌های مهم نسبت
نمایش فیلم‌های هالیوود به سینماهای دیگر است. در بحث اکران در تمام دنیا اصولا دو
وضعیت وجود دارد. یک طرف هالیوود است و در طرف دیگر سایر سینماها. موضوع این است
که چند درصد سالن‌ها در اختیار فیلم‌های هالیوودی است و چند درصد در اختیار فیلم‌های
دیگر. فرهنگی‌ترین کشور دنیا از این جهت فرانسه است که ۵۰ درصد فضای نمایشی آن در
اختیار هالیوود است و ۵۰ درصد در اختیار فیلم‌های دیگر. آلمان که در همسایگی
فرانسه قرار دارد. این نسبت در آن ۲۰ به ۸۰ است. یعنی ۸۰ درصد فیلم‌ها هالیوودی
است. نمایش فیلم‌های هالیوودی یکی از عوامل رونق سینما به‌حساب می‌آید که ما در
ایران تنها فیلم‌های خود را نمایش می‌دهیم. فیلم‌های ایرانی بازار محدودی دارد و
نمی‌توانیم تمام جهش‌های اقتصادی را داشته باشیم. این مورد تنها موردی است که تمام
سینماگران و هم دولت در آن هم‌نظر هستند. اگر به کارگردان گفته شود که فیلم‌های
خارجی اکران می‌شود، آن‌ها می‌گویند نه و باید به سینمای کشور کمک کنیم. دولت هم
این موضوع را قبول دارد اما اصل مساله این است که ما از یک ظرفیت مهم استفاده نمی‌کنیم.
در کشورهای عربی که تعداد زیادی سینمای جدید دارد اگر بگوییم که فیلم هالیوودی
اکران نمی‌شود پس خیلی از این سینماها تعطیل می‌شوند؛ نادرست است. صنعت سینمای ما
منتسب به سینمای ایرانی است و از بین آثار تولیدی هم ۱۰ تا ۱۵
درصد از
آن‌ها قابلیت جذب مخاطب را دارند. کشور‌های چین و روسیه دو قطب سالم سالن‌ساز در
دنیا هستند اما عمده سالن‌سازها در روسیه خود آمریکایی‌ها هستند تا بتوانند فیلم‌های
خودشان در آن‌جا اکران کنند. چینی‌ها اعلام کرده‌اند که به‌طور متوسط در هر روز
پنج سالن سینما به چین اضافه می‌شود. عمده سرمایه‌گذاران چین هم آمریکایی‌ها هستند.
می‌دانید که در سال ۲۰۱۶ فروش فیلم‌های آمریکایی در چین مساوی با فروش فیلم‌های ‌آمریکایی
در آمریکا بود؛ یعنی باکس‌آفیس فیلم‌های‌آمریکایی اول در چین و بعد در خود آمریکاست.
البته سینمای هند یک استثناست و اکثر نمایش آن‌ها مربوط به فیلم‌های هندی است اما
صنعت سینما در هند جدی گرفته می‌شود و بیش از آمریکا در آن کشور فیلم ساخته می‌شود.
در آمریکا به طور متوسط چهارصد تا ششصد فیلم و در هند بالای هزار فیلم ساخته می‌شود.

این به این دلیل نیست که ما فیلم‌های
خارجی را خریداری نمی‌کنیم و سانسورهای خودمان را به آن فیلم‌ها اعمال می‌کنیم؟

مشکل دیگر ما بحث کپی‌رایت است. در
کشور ما به‌روزترین فیلم‌های دنیا در کنار پیاده‌روها به قیمت یک سوم گیشه فیلم‌های
سینما فروخته می‌شوند. در حالی‌که سایر کشورهای دنیا نسخه نمایش خانگی فیلم‌ها سه
برابر یک بلیت سینماست. اگر بلیط سینما به طور متوسط هشت دلار باشد اولین انتشار
دی‌وی‌دی پایین‌تر از ۲۵ دلار است. بنابراین اگر شما بخواهید فیلمی را خانه تماشا‌کنید
باید سه برابر یک بلیت سینما هزینه‌کنید یا چندماه صبر کنید تا نسخه نمایش‌خانگی
آن برسد. مجموع این مشکلات باعث می‌شود که اقتصاد
توفنده‌ای در سینما نداشته باشیم چون موانع این سینما زیاد است. مشکل کلی ما
ایرانی‌ها قبل و بعد از انقلاب این است که ما خودمان را با بالاترین سطوح
استاندارد مقایسه می‌کنیم. هیچ‌وقت نمی‌گوییم که بضاعت ما چقدر است. سال گذشته که
سال نسبتا خوبی از جهت فروش بود بیش از ۷۰ ‌میلیارد تومان فروش سینمای‌کشور بود
اما اگر یک ضرب و تقسیم ساده انجام بدهیم این پول معادل ۲۰ میلیون دلار است. امسال
اگر این‌فروش به‌قول بهروز افخمی سیر صعودی داشته باشد و به ۱۵۰ میلیارد تومان برسد
ما حدود ۴۰ میلیون دلار درآمد سینمایی کشور خواهیم داشت. این موضوع را هیچ وقت با دستمزد
یک بازیگر هالیوودی مقایسه نمی‌کنیم که ۴۰ میلیون دلار است. یک بازیگر مرد ۲۵
میلیون دلار در هالیوود دستمزد می‌گیرد یعنی او پس از دوماه بیش از کل درآمد
سینمای ما به‌دست آورده است. ما حدود سیصد و ۳۰ سالن در کشور داریم و ترکیه دو هزار
سالن دارد. سینمای ترکیه برخلاف کشور ما در خدمت شبکه جهانی نمایش است. سینمای
ایران یک کاسه کوچکی است که همه می‌خواهند سهمی از آن داشته باشند و به‌همین دلیل
سر آن دعوا می‌شود. ما همه تلاشمان این است که قوانینی بگذاریم که هر کس بتواند به
اندازه سهمش از این کاسه بردارد. در واقع ما کمتر تلاش کرده‌ایم که این کاسه را
بزرگتر کنیم.

وعده جدید مدیر عامل

مکانیزه کردن سینماها می‌تواند در
رونق اقتصادی و بررسی‌های سینما کمک کند. چه کارهایی در این حوزه صورت می‌گیرد؟

نصب سیستم مکانیزه فروش در سینما
تقریبا تکمیل شده است. در حال حاضر بیش از ۹۵ درصد فروش سینماهای کشور به‌صورت
مکانیزه است و حسن آن را می‌توان در این دانست که در ابتدا آمارها دقیق‌تر می‌شود
و در درجه دوم خدمات فروش اینترنتی افزایش پیدا می‌کند. سینماهای آزادی و فرهنگ
تقریبا گیشه‌شان تعطیل شده است. این کار باعث آرامش خاطر مردم و تعیین صندلی‌هایشان
می‌شود. امسال نصب سیستم مکانیزه فروش در سینماهای کشور تکمیل شده و دیگر سینماهایی
که به شکل سنتی و دستی بلیت می‌فروشند، نخواهیم داشت.

گفت‌وگو:کامبیز حضرتی

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    234/372/429/900
  • تمساح خونی
    168/255/197/250
  • مست عشق
    120/024/440/750
  • خجالت‌نکش۲
    84/241/125/200
  • پول و پارتی
    77/603/581/000
  • سال گربه
    64/591/860/000
  • قیف
    18/521/850/500
  • یادگار جنوب
    12/278/599/550
  • مفت بر
    11/937/030/000
  • ملاقات با جادوگر
    10/788/025/000
  • قلب رقه
    7/254/437/000
  • ساعت 6صبح
    6/686/226/250
  • شهرگربه‌ها۲
    6/037/105/000
  • در آغوش درخت
    4/993/931/500
  • شه‌سوار
    4/227/266/000
  • روزی روزگاری آبادان
    2/763/635/000
  • آغوش باز
    1/031/507/500
  • کارزار
    204/600/000
  • سودابه
    131/322/500
  • لختگی
    38/820/000