به گزارش خبرگزاری صبا،در اینکه سینمای ایران پر است از استعداد، هیچ شکی نیست. کافی است به بخشهای مختلف سینما سرکی بکشید تا اسامی از بهترینها در حرفه خود را ببینید. بهترین گریمورهای آسیا، دوبلورهایی که صدایشان از صدای خود بازیگر هم بهتر است و به کاراکتر جان میدهند، کارگردانهایی مثل عباس کیارستمی که از بس جایزه گرفتهاند، برایمان عادی شده و تحویلشان نمیگیریم و… به تازگی هم، مهسا احمدی بهترین بدلکار دنیا شد تا مهر تاییدی باشد بر کارنامه قابل دفاع سینمای کشورمان. از نابغههای سینمایمان که بگذریم اما صحبتهای روسای صنفها و انجمنهای مختلف سینمایی نشان میدهد که وضعیت نگران کنندهای در انتظار سینماست.
عدم امنیت شغلی، بلای جان سینماییها
علیرضا فتحی، دو سال پیش در چنین روزهایی با بیشترین تعداد رای از مجمع عمومی انجمن بازیگران و بدلکاران سینمای ایران، توانست برای چندمین دوره متوالی ریاست این انجمن را به دست بیاورد. او یکی از منتقدهای اصلی، تهیهکنندههای سینمایی است که برای ارزانتر تمام شدن پروژه، دست به هر کاری میزنند. فتحی در این مورد به سینما میگوید: «بزرگترین دغدغه ما در این حرفه، امنیت شغلی است. در حالی که اعضا رسمی خانه سینما از نبود کار رنج میبرند، روز به روز به تعداد افراد غیرحرفهای در پروژههای سینمایی و تلویزیونی افزوده میشود. متاسفانه هیچ محدودیتی برای ورود غیرحرفهایها، به این عرصه وجود ندارد و مسئولان فقط نظارهگر از بین رفتن تلاش آدمهایی است که سالهای سال برای هنر بدلکاری زحمت کشیده و باعث شدهاند تا تماشاگرها از دیدن صحنههای مهیج در سالنهای سینما، لذت ببرند. از طرفی تهیهکنندههای سینما برای ارزانتر تمام شدن پروژه، حاضرند دست به هر کاری بزنند و حتی آدمهایی را انتخاب کنند که تمام دلخوشیشان، دیدن اسمشان در تیتراژ پایانی فیلم است! چطور ممکن است آدمهایی که فقط مدتی در باشگاههای پرورش اندام دمبل زدهاند، یکباره بدلکار شوند و سر از فیلمهای سینمایی در بیاورند؟! سال گذشته، برای حضور در یک فیلم سینمایی به شمال کشور رفته بودم. یادم میآید که یکی از همان شبها، تلویزیون چهره دو جوان را با عنوان بدلکارهای ایرانی نشان میداد و در ستایششان میگفت. بهعنوان رییس انجمن بدلکاران، حتی اسم آنها را نشنیده بودم. در ادامه متوجه شدم که آنها در مسابقههای استقامتی که از تلویزیون پخش میشود، شرکت کرده بودند و به همین دلیل از آنها به عنوان بدلکار حرفهای یاد میشد. باور کنید این کارها، عواقب ناخوشایندی برای سینما دارد.»
کسی نظر ما را نمیخواهد
علیرضا فتحی معتقد است که نباید بدلکار را به چشم ابزاری برای پیش رفتن صحنههای فیلم دید و با استفاده از افراد نابلد، ساده از کنار این موضوع گذشت. او با این مساله که شاید سختگیری بیش از حد انجمن بدلکاران برای پذیرش عضو، باعث شده تا بدلکارهایی بدون رضایت انجمن به سینما ورود کنند، مخالف است و میگوید: سختگیری، بهانهای است برای توجیه شرایط پیش آمده؛ بدلکاری، کاری تخصصی است و نیاز به آموزش دارد. کوچکترین اشتباهی میتواند خسارتهای جانی جبرانناپذیری را بهبار بیاورد. کما اینکه بارها پیش آمده که سر صحنه فیلمبرداری، اتفاقهای ناگواری رخ داده و عاملش، انتخاب تیمی غیرحرفهای برای این کار، بوده است. در چنین شرایطی، بیشتر از آنکه افراد آماتور مقصر باشند، این تهیهکنندهها هستند که برای ارزانتر تمام شدن پروژه، دست به هر کاری میزنند و مسئول تمام زیانهای وارد شده هستند. جالب است که بدانید، تایید صلاحیت بدلکارها بر عهده انجمن بدلکاری است، ولی شرایط طوری شده که دوستان سینمایی ما حتی برای جلوگیری از خطرهای جانی که پروژه را تحتالشعاع قرار میدهد هم؛ با اعضای رسمی انجمن، مشورت نمیکنند!
استفاده از کارتن به جای تشک بادی
فتحی با وجود تمام مشکلهای موجود در حرفه بدلکاری، تمام قد پشت بدلکارهای ایرانی در آمد و با دفاع از عملکردشان در سالهای اخیر، حرفهایش را ادامه داد: چیزی که امروز در سینما و تلویزیون میبینید، حاصل زحمات و تلاش خود گروه بدلکاران است. گروههای حرفهای با امکانات و تجهیزات اولیه، این کارها را انجام میدهند. در حالی که سطح توقعها بسیار بالا است. سالهاست که درخواست کردهام یک تشک ایربگ (تشک بادی) در اختیارمان بگذارند، این تشک از وسایل ابتدایی بدلکاری است و برای جلوگیری از به خطر افتادن جان بدلکار پس از پریدن از ارتفاع به کار میرود تا مجبور نباشیم از پشت بام یک ساختمان پنج طبقه، روی کارتن بپریم! ایمان دارم اگر نیمی از تجهیزاتی را که در دست گروههای بدلکاری دنیاست به ما بدهند، کارهای بزرگتری از آنها انجام میدهیم.
معمولیها نمیتوانند آموزشها را تاب بیاورند
علیرضا فتحی در مورد شرایط انتخاب اعضای انجمن بدلکارهای سینمای ایران، این نکات را بازگو کرد: در مرحله ابتدایی گزینش بدلکارها، آموزشهای رزمی ملاک است. به این صورت که تنها رزمیکارها میتوانند برای فعالیت در این حوزه، وارد دورههای آموزشی انجمن شوند. فقط کسانی که آموزشهای رزمی را گذراندهاند، میتوانند از پس مراحل حرفهای بر بیایند. مطمئن باشید که آدمهای معمولی نمیتوانند آموزشها را تحمل کنند. بعد از گزینش اولیه، مراحلی مثل پریدن از ارتفاع در شرایط مختلف، برخورد بدلکار با اتومبیل، تصادف با موتورسیکلت، پیش روی بدلکاران است. در آخر هم، چپ کردن اتومبیل در موقعیتهای متفاوت، برای آنها در نظر گرفته شده است. باید بگویم که اگر شرکتکنندهها در زمان آموزش، دقت کافی نداشته باشند و آموزشهای حرفهای را به خوبی یاد نگیرند، هر اتفاق ناگواری ممکن است در آینده، برایشان بیافتد. ممکن است تهیهکنندهای غافل از نابلدی این بدلکارها برای ارزانتر تمام شدن پروژهاش از آنها استفاده کند و عاقبت خطرناک این انتخاب را در نظر نگیرد. کمتر از ۱۰ درصد شرکتکنندهها، میتوانند تمام مراحل را به درستی پشت سر بگذراند که این افراد شایستگی حضور در پروژههای حرفهای را به عنوان بدلکار، پیدا میکنند. البته این پایان کار نیست و پس از گذراندن این مراحل، افراد منتخب در گروههای بدلکاری، شروع به فعالیت میکنند و بنا بر اساسنامه، پس از هشت تجربه مختلف سینمایی و یا تلویزیونی، کارت عضویت در این انجمن برایشان صادر میشود. البته این قاعده شامل حال افرادی که دارای تواناییهای ویژهای هستند، نمیشود. شخصا پس از بیست سال ریاست در این انجمن و تجربههای گوناگون بدلکاری و آموزش در این رشته، میتوانم این افراد بااستعداد را شناسایی کنم. این افراد میتوانند زودتر از زمان اعلام شده به عضویت انجمن درآیند.
بدلکاری که باعث افتخار است
این بدلکار باتجربه از مهسا احمدی به عنوان یک نابغه، یاد کرد و از زمانی صحبت کرد که احمدی برای عضویت در انجمن بدلکاران در دورههای آموزشی، شرکت کرده بود و ادامه داد: مهسا احمدی سالهای سال است که در این رشته فعالیت دارد. او بدلکار با استعدادی است که عاشق کارش است. احمدی قبل از ورود به حرفه بدلکاری، ژیمناستیککار بود و از آمادگی فیزیکی بالایی برخوردار بود. استعداد و تلاش او از همان ابتدا مراحل آموزشی، نشان میداد که آینده درخشانی در انتظارش است. حضور آدمهای حرفهای مثل او باعث افتخار انجمن بدلکاران و سینمای ایران است.
تصمیمهای بدون نتیجه یعنی هیچ
رییس انجمن بدلکاران، حرفهایش را با گلایهها و ایکاشهایی که به گفته خودش، محقق نشدنی هستند، به پایان برد: تصمیمهای زیادی در جلسههای انجمن گرفته میشود اما تصمیمگیری بدون نتیجه یعنی هیچ! در واقع، نتیجه جلسههای انجمن، هیچ است. آرزو کنم که سینمای ایران به بدلکاران با تجربهاش و به فیلمهای اکشن با صحنههای مهیج، اهمیت بیشتری بدهد و از این وضعیت آپارتمانی خارج شود.
گفتوگو از:سعید طاهری
There are no comments yet