امیریل ارجمند با تجربیات گزیده و کمرنگ ولی موفق در عرصه
تصویر با ارائه بازی در نقشهای بسیار متفاوت در هر ژانری توانست اینبار در نقشی
بلند در سریال تاریخی «معمای شاه» حضور پیدا کند. وی در این مجموعه در نقش دکتر
محمود وزیری نماینده مردم که در تاریخ وجود خارجی ندارد، بازی میکند. دکتر وزیری
همسن ولیعهد محمدرضا پهلوی و با او در سوییس هم دوره بوده است. حس میهنپرستی و
تفکرات ایرانی از مهمترین خصیصههایی است که این کاراکتر با بازی ارجمند به نمایش
میگذارد. ارجمند معتقد است برای رسیدن به کاراکتری که در فضای واقعی وجود نداشته،
خواندن فیلمنامه، کسب اطلاعات از وقایع تاریخی و مشورتهایی که از دیگران گرفته به
او کمک کرده تا بتواند از یک تصور تاریخی یک نقش واقعی بسازد. با او از تجربیات سه
سال و نیم حضور مستمرش در این کار و ادامه همکاریش در این پروژه صحبت کردیم.
–
شما از ابتدا برای
ایفای نقش دکتر محمود وزیری انتخاب شده بودید؟
چیزی که میدانم این است که وقتی برای این نقش انتخاب شدم قرار بود
کاراکتر دیگری را ایفا کنم و نظر کارگردان بر این شد که من این نقش را بازی کنم و من
پذیرفتم. از گزینههای دیگر این نقش اطلاع درستی ندارم.
–
از ابعاد شخصیتی
کاراکتر محمود وزیری برایمان بگویید؟
کاراکتری است که در صحنههای
مختلف خطاهای بسیار میکند تا به رشد فکری که در این شخصیت مدنظر است برسد. خانواده
وزیری در کنار هم از یک حس میهنپرستی و غیرت نسبت به کشورشان برخودارند و قصههایی
که این خانواده به عنوان نماینده مردم در این فیلم میسازند موازی با اتفاقات تاریخی
پیش میرود که باعث زیبایی خط مشی داستان میشود.
–
با توجه به اینکه
شخصیتی که شما ایفا میکنید در مقطع زمانی که شما آن را لمس نکردهاید روی داده، برای
آشنایی با زندگی در آن مقطع زمانی چقدر مطالعه کردید و به چه میزان مستندات تاریخی
را مشاهده کردید که به این شخصیت فعلی برسید؟
من برای بازی این نقش تمام سناریو را خواندم و اتفاقات تاریخی که در کار روی
داده بود را مثل تکههای پازل به هم مرتبط کردم و هر چه هم که نبود سعی کردم از آدمهایی
که در اطرافم بودند و میتوانستند به من کمک کنند مشورت بگیرم. سعی کردم به فضای آن
موقع نزدیکتر شوم. روزنامههای اطلاعات را هم تا جایی که مرا با حال وهوای آن
زمان آشنا میکرد، مخصوصا روزنامههایی را مطالعه میکردم که به جنگ جهانی دوم و دورهای
اختصاص داشت که ولیعهد به ایران میآمد و به موازات آن التهابی را که در آن دوران در
کل جهان بود، لمس کردم.
–
برای کمتر بازیگری
پیش میآید که با چهار گریم متفاوت، چهارمقطع زمانی از زندگی یک کاراکتر را بازی کند،
با توجه به اتفاقاتی که میبینید فکر میکنید این کاراکتر باورپذیر شده است؟ چرا هر
چهار مقطع را خودتان بازی کردید؟
یکی از شرطهای بازی در این نقش این بود که آن بازیگر قابلیت بازی در چهار
دهه عمرش را داشته باشد. فکر میکنم آن شخصیت آن طور که باید باورپذیر از آب درآمد.
از گریمم راضی هستم، شهرام خلج آدم کار بلدی است. او وسواس و دقت بسیار زیادی دارد
که باعث میشود که در کارش موفق باشد. وقتی که گریمور وسواس به خرج میدهد، ناخودآگاه
برایت فضای آرامی ایجاد میشود که به بازیات در شرایط بهتری بپردازی.
–
شما قطعا بیشباهت
به پدرتان نیستید. به شهرام خلج پیشنهاد ندادید که ۶۰ سالگیتان شبیه پدرتان باشد؟
من تجربه بازی در سن ۷۵ سالگی را
هم در تئاتر داشتهام ولی خب محمدرضا ورزی قطعا این کار را دیده و بعد برای
انتخاب من تصمیم گرفته بود.
–
با پدرتان چقدر برای
بازی در این رده سنی مشورت کردید؟
با پدرم صحبتهایی در این زمینه داشتهام، منتهای مراتب صحبتها معمولا
خیلی مستقیم نبوده است. به هر حال خیلی خوشحالم که داریوش ارجمند در کنارم هست و میتوانم
از هنرش و تجربیاتش استفاده کنم.
–
چرا از خوانندگی تیتراژ
ابتدایی «معمای شاه» منصرف شدید و این امر را به سرانجام نرساندید؟
تیتراژ را خواندم و قرار بود که با صدای من پخش شود ولی صداوسیما آن را تایید
نکرد. گفته بود که خواننده تیتراژ ابتدایی و انتهایی سریال باید یک نفر باشد. من و
سالار عقیلی دوستان خوبی هستیم، چیزی که برای من مهم بود این است که خروجی خوبی
وجود داشته باشد. خوشبختانه اینجا هم سالارعقیلی خوب کار کرد. قرار است در آینده
آلبوم قطعههای موسیقی این سریال منتشر شود که قطعهای که با صدای من است هم در
این آلبوم حضور دارد.
–
بازی در نقشهای تاریخی نسبت به نقشهای معاصر چه
تفاوتهایی دارد؟
کاملا متفاوت است، فضاها را باید بدانی و بشناسی. کارهای معاصر را راحتتر
میتوان انجام داد ولی در کارهای تاریخی ابعاد دیگری هست که خیلی بیشتر نمود پیدا میکند.
چیزی که در کار تاریخی خیلی مهم است این است که نسبت به آن زمان صداقت داشته باشید
و خب، این کار را بسیار مشکل میکند. باید نسبت به اتفاقی که مسئول رویدادش هستی مسلط
باشید. دیالوگها اصولا دیالوگهای روز نیستند و بیان این دیالوگها احتیاج به تامل
خاص دارد. بیان جمله وقتی به صورت محاوره نباشد بدیهی است که کمی سنگینتر و صقیلتر
میشود. پس برای اینکه در گوش بیننده شنواتر جلوه کند و با او ارتباط برقرار کند،
باید مقداری با تکنیک و حس آمیختهاش کنید.
–
از دید خودتان با توجه به بازخوردها، فکر میکنید
محمدرضا ورزی چقدر به تاریخ پایبند بودند؟
این تخصص من نیست چون تاریخدان نیستم و این بحث را باید با کسی انجام دهید
که بر تاریخ تسلط بسیار داشته باشد. من خیلی گفتههای ضدو نقیض در ارتباط با تاریخ
میشنوم. همه آن آدمهایی که با «معمای شاه» همراهند و یا بر ضد این سریال عمل میکنند
البته کاری به سمت و سویشان ندارم، روایتهای مختلفی تعریف میکنند. شمای نوعی دیدتان
نسبت به من در اتفاقات تاریخی فرق میکند، وقتی کارگردانی این کار تولیدی را ساخته
به نظر من باید به روایت او باشد.
–
به نظرتان محمود وزیری
چقدر تحت تاثیر فرهنگ غربی است و یا چقدر از باورهای سنتی تاثیر گرفته است؟
به نکته خوبی اشاره کردید که من در هیچ کدام از مصاحبههایم به آن اشاره نکردهام
و این نشان از نکته سنجی شما دارد. وزیری در سوییس ادامه تحصیل میدهد و با فرهنگ دیگری
بجز فرهنگ خودش مواجه میشود اما در زمان بازگشت با خانواده تحصیل کردهای که تابع
تفکرات سنتی-اسلامی خودشان هستند، روبهروست. او درواقع بین دو جنس مختلف گیر کرده
است. با همکلاسی سابقش در دربار شاه قرار میگذارد و در طرف دیگر میبینیم که در محلهای
فقیرنشین دنبال دختری میگردد که دلش را به او سپرده است. به نظر من انگار روی لبه
تیغی در حال حرکت است که هر لحظه امکان سقوطی سخت برایش فراهم است.
–
فکر نمیکنید این بزن
بهادری بودن محمود وزیری که در غیرت مردهای ایرانی میبینیم گاهی خیلی غلو شده است؟
اگر مثل کاراکتر پدرش عاقلانهتر رفتار میکرد بهتر نبود؟
آن چیزی که در این مورد برایمان مهم بود، این بود که حتی یک دکتر هم چیزی
مثل بیناموسی را نمیتواند تحمل کند، چون ما معتقدیم آدمهای ناموسپرستی هستیم. کما
اینکه بزن بهادری بودنش چیزی نیست که در آخر از او یک قهرمان بسازد.
–
کار «معمای شاه» ترکیب
خوبی از بهترین بازیگران تئاتر و سینمای کشورمان را شامل شده است. از تجربیات بازی
کنار این دوستان برایمان بگویید که به بالاتر بردن سطح بازیگری شما به چه میزان کمک
کرد؟
از لذت کنار دوستان بودن میتوانم به بازی کنار جعفر والی اشاره کنم. ۳۱ سال پیش وقتی بچه بودم،
او با پدرم در «ناخدا خورشید» بازی میکرد. او یکی از تئاتریهای خیلی قدیمی است. یا
جمشید مشایخی عزیز که در سکانسهای مشترکی که داشتیم، از لحظه لحظه حضورش بیشترین
استفاده را کردم. همینطور خیلی از کسانی که در این کار حضور داشتند به من انرژی
مضاعفی برای بهتر کار کردن و بهتر دیده شدن دادند. ورزی در کارهایش همیشه به پیشکسوتهای
این مرز بوم احترام میگذارد و از همه این هنرمندان به بهترین نحو استفاده میکند.
خیلی از دوستان بودند که از بزرگان هنر بودند و در این کار حضور داشتند، مثل ولیاله
مومنی. خدایش بیامرزد. ارتباط بسیار خوبی با این مرد نازنین داشتم. سکانسهای بیرونی
ما با او بود. فردای روزی که فوت شد، ساعت ۸ صبح آفیش
بود. بهرنگ علوی عکس گریمش را گذاشت زیر آفیش و ما را بسیار متاثر کرد. جایش همیشه
بین ما خالی است. ما خیلیها را در این کار از دست دادیم و این اتفاقات را هم به دلیل
اینکه کار طولانی بود تجربه کردیم.
–
از زیباترین خاطرهای
که در این مجموعه داشتید برایمان بگویید؟
چون این کاراکتر را زندگی میکنم خاطراتش در خاطرم نمیماند. نمیتوانم واقعا
به یکی از آن موارد اشاره کنم. به هر حال وقتی در زمانی طولانی در کنار یک گروه قرار
بگیرید آنها به خانوادهات تبدیل میشوند.
–
باتوجه به نقدهایی
که نسبت به این کار شده از این سریال و بازی در این کار چقدر رضایت دارید؟
چیزی که برایم خیلی مهم است رضایت مردم از تجربههای مختلف کاریام در هر
زمینهای است. زمانی موسیقی تیتراژ میساختم، در مقطعی مجری تلوزیون بودم و دو سال
در شبکه رادیویی جوان آنتن زنده داشتم. در تمام اینها مردم و رضایتشان مهمترین
اصل برایم بوده است. معتقدم این برنامهها برای مردم است و آنها بهترین قضاوتکننده
هستند. من به خاطر شغل پدرم پیشتر تجربه کردم که وقتی مردم کسی را دوست داشته باشند
با او چه طور برخورد میکنند. اگر مردم تا انتهای پخش سریال مرا پس نزنند و مرا
بپذیرند، زیباترین اتفاق برای من رقم خواهد خورد.
–
چقدر داریوش
ارجمند به بازیتان در«معمای شاه» نقد داشت؟
آخرین قسمتی که پخش شد از من راضی بود. به محمدرضا ورزی هم گفتم که وقتی
داریوشخان بگوید خوب بودی دیگر تمام است. چون او با هیچکس تعارف ندارد حتی با من.
پدرم از صدای من روی کار و صحنههای بازگویی دلنوشتهها تعریف کرد و این تایید از
طرف کسی است که اگر من را هم نقد کند از سر دلسوزی این کار را خواهد کرد.
–
نقدهای مختلفی
نسبت به سریال «معمای شاه» اتفاق افتاد و حتی به مخاطبان گفته شد که این مجموعه را
نبینند. به عنوان کسی که نقش مهمی در این سریال دارد، نظرتان در این مورد چیست؟
وقتی تبلیغ میکنند که این کار را نگاه نکنید، مردم با رغبت بیشتری ان
کار را خواهند دید. زمانی که با فریدون خشنود روی آلبوم «دل را ببین» علیرضا افتخاری
کار میکردیم، رسانهها نوشتند افتخاری، خواننده سنتی کشورمان پاپ خوانده است. آنها
میگفتند این آلبوم را نشنوید. آن زمان این حرفها برایم قابل تحمل نبود دوستی گفت
اگر کار خوبی نباشد سر وصدا نمیکند و مردم هم از آن استقبال نمیکنند. معتقدم این
ضد تبلیغها در هیچ شرایطی جواب نخواهد داد.
–
«معمای شاه»
همزمان با دو سریال پربیننده «در حاشیه ۲» و «کیمیا»
روی آنتن میرود، به نظرتان با ریزش مخاطب مواجه نمیشوید؟
پنجاه قسمت از «کیمیا» گذشته، اگر چهل و پنج قسمت از «معمای شاه» هم پخش
شده بود میتوانستم با نظر شما کنار بیایم. هنوز مانده تا درباره این کار قضاوت شود.
کارهای مهران مدیری هم خاصیتهای خودش را دارد. مردمی که کار طنز دوست دارند سراغ
آن میروند. در کل اینطور نیست که بگوییم این دو کار باعث دیده نشدن «معمای شاه»
میشوند. سه سریال همزمان پخش میشوند که در سه ژانر مختلف هستند؛ تاریخ معاصر، تاریخ
جنگ و آخری هم طنز اجتماعی و درواقع ربطی به هم ندارند. مردم ما احتیاج دارند در هر
زمینهای خوراک داشته باشند و این موقعیت خوبی است که تلویزیون ما توانسته با این
سه کار ایجاد کند.
–
در این سالهایی
که بازیگری را تجربه میکنید، حضور پررنگی ندارید و خیلی کمکار و گزیده کار بودید.
دلیلش چه بوده است؟ چرا اینقدر طول کشید که به عنوان نقش اول در یک سریال طولانی دیده
شوید؟
شاید اگر روزی بخواهم کتابی از خاطراتم چاپ کنم این را بگویم اما صحبت
کردن از آن در این زمان اتفاق خوبی نیست. اگر بخواهم واقعیتها را بیان کنم ممکن
است برای بعضی افراد خوب نباشد. دلم نمیخواهد بگویند به سفارش پدرش به همه جا رسیده
و یا حتی استعدادش به همین خاطر دیرتر دیده شده است. دلم نمیخواهد به خاطر پدرم
دیده شوم.
–
فیلمبرداری «معمای
شاه» تا کی ادامه دارد؟
حدود یک سال دیگر فیلمبرداری ادامه پیدا خواهد کرد.
–
بعد دیده شدن این
تعدا قسمت از «معمای شاه»، پیشنهادهای تازهای برای بازی به شما شده است؟
ما هنوز درگیر این کار هستیم و
ضبط سریال هنوز تمام نشده است، همه میدانند که من به شدت درگیر این کار هستم. تمام
مدت سر این کار هستیم و پیشنهاد خاصی برای کار در این مدت نداشتهام.
–
دغدغههای امیریل
ارجمند از کارهای هنری که انجام میدهد، چیست؟
وقتی خودم را تجزیه میکنم به دغدغههایی میرسم که همیشه برایم سوال بود
آیا از پسشان برمیآیم یا نه. نکته این است که اگر با خودت صادق باشی مردم هم باورت
میکنند. همیشه سعی کردم در کاری که انجام میدهم، در هر مرحلهای این صداقت را حفظ
کنم.
–
نقطه طلایی بازیگریتان
را در کدام یک از کارهایتان میبینید؟
هر نقشی که بازی کردم با عشق و علاقه انجام دادهام و کاری را هم که دوست
نداشتم بازی نکردم. سعی کردم هر کاری که انجام میدهم متفاوت باشد و بسته به آن کار
و حسی که به من میداده آن را بازی کنم. مثلا برای مهدی کرمپور نقش کشتیگیر را بازی
کردم. دنیای کشتیگیرها، برایم بسیار زیبا بود. در «اخراجیها» نقش خیلی جدی بازی کردم.
درواقع کار با هر کارگردانی در هر نقش و ژانری، نقطه طلایی خاص خودش را برای بازیگر
رقم میزند. هر کدام از این نقشها دغدغههای خاصی برایم به وجود آوردند. به همین
خاطر نمیتوانم از بین نقشهایی با این همه تفاوت نقطه طلایی پیدا کنم. هر کدام
ویژگیهای خودشان را دارند و درونشان نقطه طلایی نهفته است.
–
به نظرتان پس از
همکاری با فیلمسازان مختلف و تجربه نقشهای متفاوتی که پشت سرگذاشتید، کدام جنبه
از تواناییهای شما هنوز دیده نشده است؟
یک کار پلیسی و حضور در نقش پلیس شاید بتواند بخشی از هنر بازیگریام را
به نمایش بگذارد که تا به حال در آن حضور نداشتهام. دایی من پلیس بود. او در زندگیش
بسیار انسان مهربان و نرم اما در عین حال در کارش کاملا خشن بود. همیشه از بچگی دوستش
داشتم یکبار این نقش را بازی و این ژانر را تجربه کنم. نقشی که پیچیدگیهای خاص
خودش را دارد. مهدی فخیمزاده و مسعود آبپرور دوستانی هستند که در ذهنم کار خوب پلیسی
را تداعی میکنند و مایلم در کنار این دوستان تجربههای جدیدی را تجربه کنم. به
نظرم یک کار پلیسی به واسطه پیچیدگیهایش باید به درستی و با دقت بیشتری پرداخت
شود. به همین خاطر اگر قرار باشد این ژانر را تجربه کنم با کارگردانی کار خواهم
کرد که فضاهای داستان، شخصیتها و درگیریهای این دو برایش مهم باشد.
–
اگر دو کار با
ویژگیهایی همسان در سینما و تلویزیون به شما پیشنهاد شود کدام یک را میپذیرید؟
قاب تلویزیون را دوست دارم. ضمن اینکه نسل امروز مایل است که بیشتر و زمان
طولانیتر با شخصیتهای فیلم زندگی کند. وقتی مخاطب۹۰ تا ۱۱۰ دقیقه در
هر قسمت با سرنوشت شخصیتها درگیر شود بیشتر ترغیبت میشود که با آنها همراه باشد.
خیلی از سریالها به همین دلیل جذابیت داشتهاند.
–
اگر اجرای یک برنامه
تلویزیونی سینمایی را به شما محول کنند و از شما بخواهند خودتان مهمانان را دعوت کنید
چه کسانی را دعوت میکنید و راجع به چه چیزهایی با آنها به گفتوگو میپردازید؟
هیچ وقت نمیتوانم فکر کنم چنین برنامهای را قبول کنم اما اگر شرایط مهیا
باشد و چنین برنامهای داشته باشم بیشتر بحثهای سازنده انجام خواهم داد. افراد
مختلف سینما را در کنار هم دعوت خواهم کرد تا از نظرات و تجربیاتشان در زمینه فیلمسازی
بگویند.
قطبالدین صادقی استاد بازیگریام همیشه میگوید تمام کاراکتری را که تو خلق
و باورپذیرش میکنی متکی به ریزهکاریهای بسیار است. باید فضایی وجود داشته باشد تا
بازیگر بتواند به این ریزهکاریهای بپردازد و آنها را در بازیاش خلق کند.
There are no comments yet