آرش اسحاقی فارغالتحصیل ادبیات از دانشگاه علامه است. او بیش از یک دهه است که در سینما فعالیت دارد و مستند «خر» اولین کار این کارگردان است. این فیلم در چند جشنواره داخلی و خارجی با استقبال تماشاگران روبهرو شد و جایزه بهترین مستند را از جشنواره کالیفرنیا دریافت کرد. از آثار وی میتوان به مستندهای «تبر»، «یازده مادر» و «خواب آب» نیز اشاره داشت.
آخرین فیلم آرش اسحاقی مستندی با نام «خرابات» است که در هشتمین دوره جشنواره سینما حقیقت نامزد بهترین پژوهش شد.
از طرح و ایده این مستند بگویید.
طرح اولیه این مستند واکاویی زندگی یازده مادر شهید دریکی از روستاهای استان بوشهر بوده است. طرح آن از تهیهکننده این کار خانم حاجیزاده به بنده پیشنهاد شد که آن را به تصویر بکشم.
چطور به ساخت چنین مضمونی ترغیب شدید؟
میتوان گفت که بنده به عنوان فیلمساز و جامعه نیز با پدیدهای به نام جنگ، بهطور مستقیم و یاغیرمستقیم ارتباط داشتهایم و داریم.
بنابراین علاقهمند بودم که در این حوزه، زوایه نگاهم را به تصویر بکشم. البته این نکته قابل ذکر است که در
توجه به خانوادههای محترم شهدا گاهی دچار مرزبندی شدهایم و به یقین هنوز هم حرفهای
زیادی برای شنیدن وجود دارد. حرفهایی که شاید فرصت گفتن به آنها داده نشده است. گاهی
تنها به کارهای کلیشهای بسنده کردهایم که این موضوع خود جای بحث دارد. در این
مستند تلاشم بر این بوده که بخشی از اتفاقاتی را که دیده و یا شنیده نشدهاند،
بازتاب بدهم.
فرم و محتوای این مستند که نگاه اجتماعی دارد چه نسبتی با هم دارند؟
سعیام در ساخت این فیلم این بوده که تا جایی که میتوانم از ساختارهای کلیشهای پرهیز کنم و با ترکیبی از فضای مستند شاعرانه و مشاهدهگر، کاری درخور ساخته شود که این نگاه در مورد فرم و محتوای اثر در ساختار نیز رعایت شده است.
میدانیم که مادران شهدا در زمان جنگ نماد مقاومت بودهاند. این موضوع چطور به مخاطب منتقل میشود؟
بدون هیچ واسطه و اغراق، تلاش کردم تماشاگر را با یازده قهرمان واقعی روبهرو
کنم. انسان همیشه دنبال قهرمان و یا به قول جامعهشناسان به دنبال «دیگری مهم» است.
اما این را باید بدانیم که این مادران قهرمان، قهرمانان روی جلد مجلات زرد نیستند
بلکه کسانی هستند که هنوز چهرههایشان از سیلی جنگ سرخ است. یازده مادر این مستند از
این دسته هستند.
از دید شما به عنوان کارگردان پرداختن به این موضوع چه تاثیری روی مخاطب امروز میگذارد؟
بیشک فرهنگسازی درست و نهادینه کردن ارزشهای والای انسانی در ذهن مخاطب، مهمترین کارکرد موضوعاتی
با این درونمایه است. به شرط آنکه در پرداخت این موضوع درست عمل کنیم و در دام
شعار زدگی اسیر نشویم. تنها و تنها به این موضوع بیندیشیم که آیا ما با این روش خواهیم
توانست قهرمانانی همچون قهرمانان را جنگ تربیت کنیم؟
نظرتان درباره واکاوی دوران جنگ چیست؟
واکاوی آسیبهای جنگ و یا هر موضوع اجتماعی دیگر، وظیفه هر یک از هنرمندان است.
البته باید بدانیم کهعدم توجه به این آسیبها در دراز مدت بسیار گران تمام خواهد
شد. پس از گذشت شش دهه از جنگ جهانی هنوز هم درباره این پدیده شوم آثار فراوانی
ساخته میشود اما به شخصه تصور میکنم که ما در این حوزه دچار کاستیهای فراوانی
هستیم که میبایست در صدد جبران باشیم.
چه کاستیهایی وجود دارد؟
شوربختانه برای سوژههایی از این دست سرمایهگذارخصوصی وجود
ندارد و بیشتر سرمایهگذاران این نوع فیلمها سفارش دهندگان، سازمانها و نهادهای مشخصی
هستند که بهدنبال پاسخهای از پیش تعیین شده خودشان هستند. به نظرم سینمای جنگ ما
علیرغم آنکه آثاری از این دست را تولید کرده اما بسیار ضعیف است زیرا درونمایه
بیشتر این فیلمها یا نکوداشت هستند و یا بزرگداشت، نه واکاوی درست از جنگ. البته
باید بگویم سینمای مستند بیش از هرگونه نمایشی، در این راه پیشرو بوده و آثار ارزشمندی در این حوزه تولید شده است اما با تمام این
زحمات، تنها از لحاظ کمی رشد کردهایم نه کیفی.
کیارش وفایی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است