اصولا کمدیهای داریو فو «کمدیا دلارته» نیست بلکه «اسلپاستیک» است که خود داریو فو نیز همین را میگوید. کمدی «اسلپاستیک» در ایران به کمدی بزنوبکوب ترجمه میشود که چندان دقیق نیست.
این روزها نمایش «مرد برهنه و مرد فراکپوش» داریو فو، به کارگردانی علی عاملهاشمی در سالن استاد انتظامی خانه تئاتر اجرا میشود. از همین رو درباره شیوه اجرایی نمایش با کارگردان آن و همچنین ارسطو خوشرزم، یکی از بازیگران این تئاتر، گپوگفت کردیم.
به نظر میرسد چه در روند و چه انتهای نمایش «مرد برهنه و مرد فراکپوش» به آن شکل که باید، درام شکل نگرفته است. یا اگر بخواهیم راحتتر صحبت کنیم، باید بگوییم نمایش دراماتورژی نشده است. چرا؟
اصولا این نمایش دراماتورژی نشده است بلکه نمایشنامه داریو فو را امیرعلی نبویان بازنویسی کرده است. اگر شما متن اصلی را مطالعه کنید میبینید انتهای آن نیز همینگونه است و فقط شکل آن متفاوت است. در این اجرا چون موقعیت سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان عمق صحنه لازم را نداشت، ترکیب صحنه آخر نمایش را تغییر دادیم وگرنه پایانی که داریو فو برای نمایش در نظر گرفته است و در آن تحلیل وجود دارد، همین اتفاقی است که در نمایش ما رخ میدهد. ما با چند منتقد ازجمله امیر پوریا درباره پایانبندی نمایش صحبت کردیم و نتیجهگیری آنها نیز همان چیزی بود که ما به آن رسیده بودیم. اینکه شخصیتی که سفیر است و از چنین جایگاه اجتماعیای برخوردار است، بالاخره راه فراری برای خود پیدا میکند و این رفتگر است که در هر لباس و شمایلی هم که باشد، گرفتار میشود و معمولا شرایطش حتی از قبل نیز بدتر میشود.
متن داریو فو به سمت «کمدیا دلارته» میرود و آنچه از این نمایشنامهنویس اجرا شده است، در این سبک بوده ولی ما دیدیم شما نتوانستید با این متن از تماشاگران خنده بگیرید؟
اصولا کمدیهای داریو فو «کمدیا دلارته» نیست بلکه «اسلپاستیک» است که خود داریو فو نیز همین را میگوید. کمدی «اسلپاستیک» در ایران به کمدی بزنوبکوب ترجمه میشود که چندان دقیق نیست. کمدی دلارته کلیتی از نمایشهای شادیآور است. یک کلیتی است که در ایتالیا به آن دلارته میگویند و تختحوضی هم یکی از بخشهای نمایش شادیآور است. کمدی «اسلپاستیک» یکی از بخشهایی است که از دلارته هم استفاده میکند. خنداندن در کمدی بزنوبکوب میتواند نمایش را به هجو ببرد و آن مفهومی را که ما برای نمایشمان در نظر گرفتهایم ازبین ببرد. «مرد برهنه و مرد فراکپوش» متنی است که داریو فو بهشدت نسبت به آن حساس است چون در دورهای این نمایش را روی صحنه میبرد که مجموعهای از آدمها که گروههای مافیایی و بالادست در ایتالیا بودهاند، فرانکا رامه همسر داریو فو را میدزدند و یک هفته او را شکنجه میکنند. زمانی که داریو فو یک مجموعه نمایشنامه در مورد رفتگرها مینوشت. این نمایشنامه نیز محصول همان زمان است و در آن، داریو فو خود را رفتگر میبیند و اینکه یک آقازاده در آن دوران ایتالیا میتواند آزاد باشد. این نمایشنامه را به همین دلیل مینویسد و از همین رو «مرد برهنه و مرد فراکپوش» نسبت به سایر نمایشنامههای داریو فو اصولا تلخ است.
چرا طراحی صحنه در حداقلترین شکل ممکن خود است؟ یعنی بهنظر میرسد اگر فضاسازی بیشتری برای طراحی صحنه انجام میدادید و طراحی صحنه کاملتر بود، فضا دراماتیکتر پیش میرفت.
در مورد طراحی صحنه هم باید بگویم نمایش در اصل دو پرده است و این دو پرده را ما با توجه به شکل سالن انتظامی مجبور شدیم به دو منطقه تبدیل کنیم و با خط نور سالن را به دو کوچه تفکیک کنیم. و طبق اصولی که گروه تئاتر «ما» دارد، معمولا در طراحی صحنه تنها از وسایل و اقلامی که در نمایش مورداستفاده قرار میگیرند بهره میبریم. شاید تصور این باشد که چون قسمتی از صحنه نمایش کوچه است، میتوانیم از تیر چراغبرق یا المانی دیگر برای نشان دادن کوچه استفاده کنیم.
منظور آکساسوار بهدردنخور نیست، بلکه منظور وسایلی هستند که بتوان در راستای اجرای نمایش از آنها بهره بیشتری برد. المانهایی مانند سطل آشغال که میشود از چند جنبه از آنها استفاده کرد تا تصویرهایی داشته باشیم و سالن تا اینحد خالی نباشد.
مطلبی که میگویید یک پیشنهاد یا نظر است که کاملا محترم است و میتواند اعمال شود ولی شرایط اجرای ما و این مساله که روزانه دو نمایش در این سالن اجرا میشود، برخی از اتفاقهای فنی ما را اصولا منحل میکرد. یکی اینکه المانها حتما باید به ایتالیا مربوط باشد. حتی ما وقتی میخواستیم جارو و لباس رفتگران را تهیه کنیم، به سمت تهیه وسایل نزدیک به وسایل رفتگران ایتالیایی رفتیم.
اگر جارو یا لباس نارنجی رفتگرهای ایرانی را استفاده میکردیم، دچار معضل میشدیم چون با سبکوسیاق تئاتر «مرد برهنه و مرد فراکپوش» جور درنمیآمد. ولی طرحی وجود داشت و آن طرح سنگفرش یا رنگ در کف سالن بود که برای نشان دادن کوچه خیلی به ما کمک میکرد اما بهخاطر دواجرایی بودن سالن، ما نتوانستیم این کار را بکنیم. المانها به موجزترین شکل رسید و در صحنه تنها از وسایلی در طول نمایش مورد استفاده بود، بهره بردیم.
انتهای مطلب/
There are no comments yet