سام مقیمی کارگردان فیلم «بازگشت» در گفتوگو با خبرنگار سینما صبا پس از اکران فیلم خود در جشنواره نهال و فیلم کوتاه تهران درباره دلبستگیها و تعاملات فیلمبازهایی که قصد کارگردانی دارند، صحبت کرد.
او درباره ادامه روند راهیابی فیلم بازگشت به جشنوارههای داخلی و خارجی گفت: منتظر جواب چند جشنوارهٔ دیگر هستم ولی تقریباً میشود گفت که پخش فیلم کوتاه بازگشت به پایان رسیده و در آیندهٔ نزدیک قصد دارم که فیلم را بر روی یکی از پلتفرمهای رایگان در دسترس عموم بگذارم. «بازگشت» در داخل کشور در جشنوارهٔ فیلم کوتاه تهران (دورهی ۳۸ ام) شرکت داشت. همچنین در جشنواره فیلم دانشجویی نهال نیز داراب داداشزاده برای بازی در این فیلم کاندیدای دریافت بهترین بازیگر مرد شد و فیلم در جوایز آکادمی ایسفا هم حضور داشت. فیلم در جشنوارههای خارجی، در چهاردهمین جشنوارهٔ ROFIFE ترکیه و یک جشنوارهٔ دانشجویی در سوئد اکران شد.
موتیفهای بصری و روایی آثار وودی آلن در فیلم «بازگشت» مشهود است، مقیمی در پاسخ به این پرسش که چگونه وودی آلن و سینمای او را تصور میکند، گفت: برای من، وودی آلن یکی از معدود انسانهایی است که در زمان حال، صاحب تفکری شخصی و اورجینال میباشد؛ لزوما او را کارگردان خوبی نمیدانم بلکه نویسندهٔ فوقالعادهای است. وودی آلن داستانهایی را که به ذهنش میرسد، مینویسد ولی چون همواره با خودش صادق است، فیلمهایش همیشه اِلمانهایی روایی از تفکرات او را حمل میکنند، تفکراتی که بهشدت به من نزدیک است و با آنها حس سمپاتی دارم، مثل جهانبینی، عقایدش درباره روابط و زناشویی، مرگ و پوچی زندگی انسانها بر روی زمین و…
پوستر Annie Hall بر روی دیوار و زیرنویس تفکر کاراکتر سام با فونت زرد، فقط دو نمونه ادای احترام یا شیطنت بچگانه بود برای پالایش ذهنی علاقهمند به وودی الن. شاید تنها توجه مستقیمی که در راه ساخت «بازگشت» به سینمای وودی آلن داشتم، این بود که شخصیت اصلی فیلم بتواند همان صمیمیت و نزدیکی را به مخاطب منتقل کند که کاراکترهای اصلی آلن انتقال میدهند.
مقیمی تصریح کرد: دوستانم میگویند که دُگم و سختگیر هستم، بنابراین طبیعتاً مشکلاتی با رویکردی که از اطرافیانم (سینماگران جوان و سینهفیلیاها) نسبت به تاریخ سینما و سینماگران بزرگ میبینم دارم، مشکلاتی که اساساً همه از نقص در نگاه به یک مسئله اساسی نشأت میگیرد. سینما مثل هر هنر دیگری بهشدت وابسته به تکنیک و یقیناً آموختنی است و تاریخ سینما و آثاری که کارگردانهای بزرگ بهجاگذاشتهاند، ابزاری هستند برای بیتجربگانی چون من. مشکل از آنجایی شروع میشود که نقاشی، موسیقی، مجسمهسازی، رقص و… را یادگرفتنی میدانیم ولی برای ساخت یک فیلم ناخودآگاه غنی، ذوق و قریحه هنری خود را کافی میدانیم.
او افزود: کاری که در راستای امرار معاش از سینما میکنم، عکاسی فیلم است که متاسفانه در حال حاضر پروژههای زیادی در حال ساخت نیست و در نتیجه کاری نیست، ولی منباب فیلمسازی، درحال تکمیل فیلمنامهای هستم که قصد ساختش را دارم؛ البته اینکه سرمایهای برای تولید پیدا خواهم کرد یا خیر، یا اینکه در شرایط فعلی روحیهای برای ساخت فیلم باقی خواهد ماند یا خیر نیز از نکات قابل تأملاند.
There are no comments yet