پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال (گرانترین جایزه ادبی ایران) در حالی حدود یک هفته پیش برگزیدگان خود را شناخت که شوربختانه مطابق روال عجیب و نادرستی که از آوان تاسیس این جایزه (زمستان ۱۳۸۷) تا کنون برآن حاکم بوده، هیات داوران بخشهای مجموعه داستان و رمان، هیچ اثری را درخور برگزیده شدن و دریافت جایزه نقدی ۲۵۰ میلیون تومانی ندانست.
«جاده جنگ» نخستین مسیری که به جایزه کامل جلال رسید
جایزه ادبی جلال که از بدو تاسیسش از آن با پسوند گرانترین جایزه ادبی ایران یاد میشد در چند دوره ابتدایی برای برگزیدگان خود ۱۱۰ سکه تمام بهار آزادی در نظر میگرفت. در نخستین دوره این جایزه و در بخش رمان و داستان، مجموعه داستان «اژدهاکشان» نوشته یوسف علیخانی و رمان «قاعده بازی» به قلم زندهنام فیروز زنوزی جلالی را به عنوان آثار شایسته تقدیر شناساند. البته نخستین دوره جایزه جلال به آثار منتشر شده طی ۳ سال اختصاص داشت و با وجود این هیات داورانی که هیچگاه نام اعضای آن فاش نشد، هیچ اثری را درخور کسب ۱۱۰ سکه ندانست. این روند در دو دوره دیگر نیز ادامه داشت. در دوره دوم این ماجرا تشدید شد و حتی هیات داوران هیچ اثری را شایسته تقدیر هم ندانست! در سومین دوره اما رمان «نامیرا» به قلم صادق کرمیار و «تالار پذیرایی پایتخت» اثر محمدعلی گودینی آثار شایسته تقدیر شدند. سرانجام زمستان ۱۳۹۰ تالار وحدت نخستین برگزیده داستان و رمان گرانترین جایزه ادبی کشور را به خود دید. منصور انوری با رمان پیوسته ۱۲ جلدی «جاده جنگ» برنده ۱۱۰ سکه بهار آزادی شد. رمانی که بنمایهاش تاریخ ۵۰ ساله جنگ بود و از یورش قشون روسیه تزاری در سال ۱۳۲۰ آغاز میشد.
انوری سکه نگرفت!
هرچند بنا بود خانه کتاب (خانه کتاب و ادبیات فعلی) که نهادی زیرمجموعه معاونت فرهنگی وزارت ارشاد بود ۱۱۰ سکه تمام بهار آزادی به منصور انوری اهدا کند و خبر آن هم آن سال رسانهای شد اما دبیرخانه جشنواره جای این تعداد سکه، وجه نقدی آن را به انوری پرداخت. در توضیح این اتفاق البته گفته شد به دلیل امنیت بیشتر دریافتکننده جایزه چکی معادل مبلغ روز ۱۱۰ سکه بهار آزادی در سال ۱۳۹۰ به منصور انوری اعطا شد.
تغییر برگزارکننده و پدیده «برگزیده مشترک»!
پس از دوره چهارم و برگزیده شدن «جاده جنگ» در دوره پنجم رمان «حافظ هفت» نوشته اکبر صحرایی که ماجرای به ترور نافرجام مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای را در تاریخ ۶ تیر ماه ۶۰ در مسجد ابوذر تهران را روایت میکرد، شایسته تقدیر شناخته شد. در دوره ششم اما نه خبری از اثر برگزیده بود، نه شایسته تقدیر! هفتمین دوره برگزاری جایزه جلال شاهد دو رویداد مهم بود. نخست تغییر متولی برگزاری جایزه از خانه کتاب به بنیاد شعر و ادبیات داستانی و دومی برگزیده شدن مشترک رمانهای «ملکان عذاب» نوشته ابوتراب خسروی و «آه باشین» نوشته محمدکاظم مزینانی بود. ملکان عذاب ماجرای زندگی سه نسل از یک خانواده را روایت میکرد و آه باشین، به شازده قجری اختصاص داشت که در روزهای واپسین زندگیاش و پس از سکتهای که کرده به مرور خاطراتش میپردازد. برای نخستین بار این دو اثر مشترکا برگزیده شدند و بالطبع، خسروی و مزینانی جایزه جلال را نصف کردند!
پربارترین دوره
هشتمین دوره جایزه جلال از حیث تعدد آثار برگزیده و شایسته تقدیر در بخش رمان و داستان کوتاه، پربارترین دوره این جایزه محسوب میشود. در این دوره که سال ۱۳۹۴ برگزار شد، در بخش رمان، «پاییز فصل آخر سال است» نوشته نسیم مرعشی و داستان بلند «دختر لوتی» از شهریارعباسی مشترکاً آثار برگزیده و مجموعه داستانهای «نگهبان تاریکی» به قلم مجید قیصری و «آیا بچههای خزانه رستگار میشوند» اثر مهدی اسدزاده آثار شایسته تقدیر شناخته شدند.
«رهش» آخرین اثر برگزیده
دوره یازدهم جایز ادبی جلال، سال ۱۳۹۷ با برگزیدن رمان «رهش» نوشته رضا امیرخانی با موضوع تاثیر توسعه شهری بر وجوه گوناگون زندگی بشری از زاویه دید زنی میانسال به نام لیا، آخرین برگزیده در بخش ادبیات داستانی (رمان یا داستان کوتاه و بلند) را معرفی کرد و پس از آن هرگز اثری برگزیده نشد. هرچند از جایزه سیزدهم جلال، خانه کتاب و ادبیات دوباره متولی برگزاری آن شد اما روند داوریها تغییر نکرد.
منطق عجیب مخدومی!
رحیم مخدومی، از داوران بخش رمان و داستان بلند پانزدهمین جایزه جلال به تازگی در گفتوگویی با دفاع از برگزیده نداشتن جایزه جلال اظهار کرده:« اثر برگزیده نباید از لحاظ ساختاری و محتوایی ضعف فاحشی داشته باشد. نمیشود چون این اثر در مقایسه با آثار آن سال برتری دارد، برگزیده اعلامش کنیم. نباید لباسی تنش کنیم که برایش گشاد باشد!» این منطق که تفکر غالب اکثرهیاتهای داوری جوایز ادبی جلال از بدو تاسیس تا کنون بوده، مانند این است که داور یک مسابقه دوومیدانی به کسی که زودتر از دیگران از خط پایان عبور کرده، بگوید چون دویدن تو ضعف فاحشی داشت پس از مدال و جام قهرمانی خبری نیست و فقط تقدیر میشوی! شوربختانه طی ۱۵ دوره برگزاری جایزه جلال، جایزهای که با عنوان پرطمطراقش بیشتر جنبه تبلیغاتی برای وزارت ارشاد دولتها را داشته و دارد، داوران جای قضاوت بین آثار، به قضاوت محتوایی پرداختهاند. باید این را در نظر داشت که یک مسابقه، با تعدادی شرکت کننده شکل میگیرد که در رقابت با یکدیگر برای دریافت یک جایزه تلاش میکنند. خدا را شکر که هیات داوران جایزه جلال توانایی تغییر محتوای داستانها، قصهها و افسانهها را ندارند، وگرنه ممکن بود قصه خواب خرگوشی را تغییر دهند و لاکپشت نگون بخت را به دلیل آینکه اصلا در مسابقه ندویده بود و راه رفتنش هم ضعفهای فاحشی داشت برنده مسابقه با خرگوش اعلام نمیکردند و لباسی را که خیلی به تن لاکپشت گشاد بود، تنش نمیکردند! و از این به بعد هر خرگوشی با هر لاکپشتی مسابقه میداد میتوانست یک فصل کامل بخوابد!!