به گزارش خبرنگار سینمایی صبا، قسمت اول مجموعه «آکتور» اثر نیما جاویدی بعد از مدتها انتظار در شبکههای نمایش خانگی منتشر شد. به راه و رسم تحلیل و بررسی مدیوم سریال نمیتوان با نگاه به یک قسمت تمامیت اثر را کنکاش و به درونمایههای آن دست یافت. لکن آنچه با انتشار قسمت اول در معرض دید میماند، ایده اولیه داستان و چگونگی نگاه کارگردان به آن ایده است.
نیما جاویدی با فیلم «سرخپوست» طیف عظیمی از مخاطبان سینما را با الگوهای داستانی، کلاسیک و ژانریک در این مدیوم آشتی داد. او ثابت کرد که سینما ورای مباحث اجتماعی و فراساختاری کارخانهای است که تماشاگر را به رویابافی دعوت میکند. توجه او به «نما» و «میزانسن» از ترفندهای به اصطلاح مدرن امروزی به دور است. جاویدی به میزانسنهایی ایستا در جهت فهم مخاطب از فضا و مکان اعتقاد دارد. همین روش زبان کلاسیک و نسبتا مینیمالِ جاویدی را برملا میکند. از این رو اگر به رهیافتهای فیلم سرخپوست در سریال «آکتور» نگاهی بیندازیم به شاخصههایی تمام سینمایی میرسیم.
آکتور قصه دو بازیگر تئاتر است که به سفارش اشخاص مختلف -به سانِ مهمانیهای ناخوانده- وارد موقعیتهایی از زندگی دیگران میشوند تا آنها را هیجانزده و یا بترسانند. سپس از دل آن موقعیت شخص سفارش دهنده میتواند سایرین را دست بیندازد. تیپاژی که از این دو بازیگر گفتهشد دارای جذابیتهایی قابل تامل است. اما قصه در این نقطه تمام نمیشود. شخصیت پردازی نوید محمدزاده و احمد مهرانفر در زندگی خصوصی آنها و معضلاتی که دارند انجام میشود. لازم به ذکر است که شخصیتپردازی یک پله قبل از شکلگیری شخصیت است و شخصیتها با تصمیمهایی که هنگام موقعیتهای بغرنج میگیرند سنجیده میشوند.
به این جهت نمیتوان با قاطعیت به حضور کاراکتر را در سریال «آکتور» اذعان کرد.
از دیگر آتراکسیونها (عناصر جذاب) در سریال آکتور موسیقی است. که بار دیگر نگارنده را به یاد فیلم سرخپوست میاندازد. توجه جاویدی به نغمههای کالت و نوستالژیک همواره اتمسفری نغز و دلنشین به بار آورده و در دل التهابات لبخندی نرم بر چهره مخاطب مینشاند.
در پایان مجموعه «آکتور» با شروعی امیدوارکننده توانسته -به اصطلاح- مخاطب را قلابگیر کرده و توجه وی را جلب کند. به طوری که تا رسیدن قسمت بعدی چیزی جز انتظار نمانده باشد.
محراب توکلی
There are no comments yet