به گزارش خبرنگار سینما صبا، فیلم «سرهنگ ثریا» به کارگردانی لیلی عاج قصه مادران و پدرانی را روایت میکند که در انتظار ملاقات فرزندانشان مقابل اردوگاه مجاهدین خلق تجمع کردهاند. آنها با بوق و کرنا نام فرزندانشان را فریاد میزنند تا بلکه بتوانند جگرگوشههایشان را ملاقات کنند.
لیلی عاج برای ترسیم شکوه مادرانگی و خاصیت ایستادگی تقابل خانوادههای منتظر و ذهن آلوده فرزندانشان از هیبت گریه، شعار و فریاد استفاده میکند. شخصیت ژاله صامتی در این مسیر به عنوان مادری دلشکسته حضور همراهانش را مدیریت و از تسلیم شدن آنها جلوگیری میکند.
کارگردان با افکت تعلیق مسیر دراماتیک فیلم را میسازد. اما آنچه همچون حفره در ساختارهای نمایشی اثر هویداست، یکدست بودن و تکبُعدی بودنِ تعلیق مذکور است. کاراکتر ثریا برای رهایی از انتظار فریاد میزند. گریه و شیون میکند. تمام پلات بیرونی داستان در چنین اکتهای خلاصه میشود. حفره مذکور که به شخصیت ثریا و ارتباط مادرانه او با امیرعلی مربوط است، الگوهای دراماتیک را از کار میاندازد. و مسیری به نام پلات درونی ساخته نمیشود. شاید بتوان از ایدیولوژیهای اجتماعی و سیاسی برداشتی محتوایی داشت. اما مِن جمله همه چیز در سطح مانده و به مطلع مضمون نمیرسد. در نتیجه میتوانیم از سرهنگ ثریا چندین نمای درست و تاثیرگذار، با فغانهای از ته دل ببینیم که قابل توجه است.
There are no comments yet