به گزارش خبرنگار سینما صبا، همیشه این سوال مطرح بود که بنیاد سینمایی فارابی باید فیلم بسازد یا باید تسهیلگر باشد؟
باید خودش فیلم تولید کند یا بودجه سازمان سینمایی را به طور عادلانه !؟ بین هر کس که از ساختمان قدیمی قوام در سی تیر عبور میکند، پخش کند؟
خیلیها میگفتند شوراهای فارابی ناکارامد هستند و ریتم کندی در این بنیاد به وجود آمده و سبب شده تا در این بنیاد فیلم تولید نشود.
از آن سو، در مقابل کسانی که عقیده داشتند فارابی کمپانی نیست و نباید فیلم تولید کند، عدهای هم مدام به مدیران وقت فارابی حمله میکردند که خروجی این بنیاد عریض و طویل چیست؟
جشنواره چهل و یکم، شاید پاسخ به همه آنهایی باشد که از جهات مختلف منتقد فارابی بودند.
وقتی در یک روز و دو سانس، دو فیلم با لوگوی بنیاد سینمایی فارابی در سینمای رسانه جشنواره چهل و یکم روی پرده میرود، این یک اتفاق قابل تحلیل است گرچه شاید بهخودی خود ویژگی نباشد.
وقتی این اتفاق به یک شاخصه بدل میشود که جدای از کمیت، کیفیت [ولو به طور نسبی] مورد قبول مخاطبان قرار گیرد.
وقتی از دو فیلم به نمایش درآمده در یک روز سینمای رسانه، یکی از وجه دستاوردهنری باشگاه فیلم اولیها و دیگری از بعد جذابیت و گیشه حرفهایی برای گفتن دارند، میشود نتیجه گرفت حذف شوراهای عریض و طویل و سیاستگذاری جدید این بنیاد، خروجی مطلوبی داشته است.
پیشتر منتقدان عملکرد فارابی عقیده داشتند این بنیاد روی فیلمهایی سرمایه میگذارد که نمیفروشند. مثال و مصداق هم میآوردند و در فضای مجازی پخش میکردند، اما امسال اتفاقا مصادیق زیادی در باغ خیابان سی تیر میشود یافت که خلاف آن جریان مورد انتقاد باشد.
امسال در یک سکوت خبری عجیب، در سالی که از زمین و زمان به سیدمهدی جوادی حمله میشد که در بنیاد سینمایی فارابی خبری نیست و جوادی بعد از جشنواره به دلیل کمکاری کنار گذاشته می شود، ۹ فیلم این تشکل در بخش مسابقه پذیرفته شد و چندین و چند فیلم دیگر هم یا آماده نشدند یا مورد قبول قرار نگرفتند.
فیلمهایی که اهالی رسانه به عنوان خروجی فارابی در نیمه نخست جشنواره دیدهاند اتفاقا فیلمهای بدی نبودهاند و یکی دوتایشان مثل اولین فیلمهای آرمان خوانساریان و رضا نجاتی جزو بهترین کارهای این دوره محسوب میشوند و یا آثار حسین میرزامحمدی و حمید زرگرنژاد که طرفداران خود را داشتهاند.
برخلاف پیشبینیها، به نظر میرسد فارابی ولو این که وزیر ارشاد دائم درباره محصولات آن حرف بزند ودر یک قاب با مدیر جوانش قرار بگیرد، بیش از آن که یک مجموعه سفارشدهنده دولتی باشد، به مثابه یک تشکل خصولتی و البته رویکردمحور به سینما ورود کرده است.
به عبارتی دیگر، فارابی ۱۴۰۱ به عنوان یک نهاد ملی سینما بیشتر شبیه یک کمپانی فیلمسازی عمل کرده تا یک ارگان سفارشدهنده و با این تحلیل، به نظر میرسد صف خود را از تشکلهایی چون سوره، اوج، روایت فتح، تلویزیون و… جدا کرده است.