به گزارش خبرنگار سینما صبا، اگر بتوان اعلام نامزدها و کلیت داوریهای دوره چهل و یکم و اجرای اختتامیه این دوره را نقاط قوت آن دانست، حواشی مختلفی که پیرامون به خط پایان رسیدن چهل و یکمین جشنواره به وجود آمد، آن را در سال آرام جشنواره، پرحاشیه ساخت.
٭٭٭ غریب در دو بخش ملی و بینالمللی سرجمع ۷ جایزه برد که پنجتایش سیمرغ بود. بعد از غریب، سینمامتروپل، شماره ۱۰ و اتاقک گلی با ۴ جایزه و یادگار جنوب و گلهای باوارده با ۳ و هوک و سرهنگ ثریا و در آغوش درخت قرار گرفتند و استاد و هفت بهارنارنج و کت چرمی و عطرآلود و آه سرد و چرا گریه نمیکنی با یک جایزه.
٭٭٭ وقتی گفته شد به پیشنهاد وزیر، به غریب جایزه سیمرغ گوهرشاد- بهترین فیلم ساخته شده توسط یک زن داده میشود، ناخودآگاه ذهن همه به سمت ایجاد جایزه برای خوشایند این و آن رفت. طبیعتا وقتی جشنواره با جوایز غریب شروع میشود، خود ایجاد ذهنیت میکند. گویی امدادهای غیبی آمده باشند و …
٭٭٭ حضور ابراهیم حاتمیکیا مصادف با برتری سینمامتروپل شد و این اتفاق را باید به فال نیک گرفت.
٭٭٭ علیرضا زرین دست پس از سالها برای گرفتن جایزه با ابراهیم حاتمیکیا در یک مراسم رسمی چهره به چهره شد و سیمرغ بهترین فیلمبرداری را از دستان کسی گرفت که سر بوی پیرهن یوسف، نتوانست با او کارکند و عزیزساعتی از نو کار حاتمیکیای جوان آن سالها را جمع کرد.
٭٭٭ با آن که کارگردانی مراسم، کلیپها و ریتم آن و البته اجرای محمدرضا شهیدیفر در این مراسم جالب توجه بود، اشتباهات (تپقها) در «از رو خواندن متن» توسط یک مدیر در حالی که مهمانهای خارجی گاه بهتر تسلط به فارسی حرف زدن داشتند، توی ذوق میزد.
٭٭٭ اهدای جایزه به خانواده شهدا، حرکت خوبی بود اما کاش بهتر اجرا میشد که جایزه بین خانواده شهید و جایزه گیرنده پاس داده نشود.
٭٭٭ محمد خزاعی که از حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن و تعداد حاضران در مرکز همایشها، هیجانزده شده بود، نتوانست سخنان خود را ادامه دهد.
٭٭٭ اتفاقات فراآئیننامهای به اهدای جایزه گوهرشاد ختم نشد. اهدای دو سیمرغ در یک رشته یا جایزه شهردار تهران! هم از بدعتهای این مراسم بود. این در حالی است که دوروز دیگر بخش تجلی اراده ملی برگزار خواهد شد.
٭٭٭ اختتامیه فجر۴۱ در حالی برپا شد که جز یک کلیپ برای درگذشتگان، نکوداشت و بزرگداشتی نداشت!
٭٭٭ ترجمه همزمان بخش بینالملل اتفاق مثبتی بود به شرط آنکه دنبال کردن سینمای فرهادی و کیارستمی از سوی فیلمساز جوان هندی به اهدای جایزه او به فیلمسازان مطرح ایرانی ترجمه نمیشد.
٭٭٭ حضور سنگین و طراحی لباس سارا حاتمی و پردیس پورعابدینی حین دریافت سیمرغ، جالب توجه بود.
٭٭٭ مجید صالحی تلاش کرد در سخنانش روی سن، از فشار موجود بر بازیگران سینمای ایران در ماه اخیر بگوید و همدلانه صحبت کند.
٭٭٭ محمدرضا شهیدیفر در مجموع نسبت به سالهای اخیرفجر، جز شوخیهای زیاد از حدش با داوران، اجرای مسلط و هوشمندانهای داشت. او فقط یک گاف داشت و پویان شعلهور تدوینگر زن سینمای ایران را آقا خطاب کرد.
٭٭٭ ستاد خبری جشنواره با ارائه کیفی و سریع محتوا و تصویر، شب موفقی را پشت سرگذاشت.
٭٭٭ ابوالفضل پورعرب وقتی از ابراهیم حاتمیکیا گفت و گفت او بارها گفته یک فیلمساز دولتی است و این را نشانه صداقت او و روشن بودن تکلیفش با خودش دانست، چهره خالق آژانس شیشهای دیدنی بود چرا که حاتمیکیا بارها خود را فیلمساز نظام دانسته بود نه دولت.
٭٭٭ دست آخر باید به سخنان محمدعلی باشه آهنگر اشاره کرد که صداقت و احساس موجود در آن، اتفاقا از جنس پرداختن به موضوع سانسور در فیلم سینما متروپل بود.گزنده اما درست و غیرکاسبکارانه. باشهآهنگر به همکارانش فهماند که میشود سیمرغ هم گرفت اما با صداقت، تندترین انتقادها را هم داشت.
او در سخنانش هر آنچه در فیلم سینمامتروپل تصویر کرده بود، در اختتامیه فجر۴۱ اجرا کرد و گفت: بعد از فاجعه متروپل، معیشت مردم آبادان مدتها دچار مشکل شد و این بیتوجهی در تمام بزنگاهها دیده میشود.
باشهآهنگر با اشاره به حوادث اجتماعی سالهای اخیر افزود: بیتوجهی در بزنگاهها سبب شد بسیاری از جوانان ما و همینطور نیروهای امنیتی در کف خیابان دچار مساله بشوند. در حالی که با یک دلجویی و عذرخواهی میشد جلوی این اتفاقات را گرفت.
باشهآهنگر تاکید کرد: به هر حال باید مقتدایی داشته باشیم. اگر قرار است به حاج قاسم سلیمانی اقتدا کنیم ایشان میگفت همه این دختران و پسران فرزندان ما هستند. آنها همه ایرانی و مسلمانند. اما وقتی اتفاقاتی نظیر اتفاقات چند ماه اخیر میافتد، ما کجا باید دستگیری کنیم. اگر دیر شود دیگر هیچ کاری فایدهای نخواهد داشت. ما خیلی جاها قصور کردیم.
او با تاکید بر اینکه باید از مردم کشورمان عذرخواهی کنیم، تاکید کرد: من در گام اول از تکتک خانوادههایی که فرزندان خود را از دست دادهاند عذرخواهی میکنم. این کشور مال همه ماست. اگر دیر شود صدماتی که به آن وارد شده، جبرانشدنی نیست.
او به سیاق فیلمش از حضور دشمنان نفوذی گفت و گفت: خاطره کوچکی میگویم امیدوارم برداشت ناصواب از آن نشود. در زمان جنگ گاهی گردانی میخواست به عملیات برود میدان مینی در برابرش دیده میشد که با وجود شناسایی قبلاً دیده نشده بود. بچهها آن موقع نمیدانستند با این میدان مین چه کنند؟ از این اتفاقات زیاد افتاده است. خدا رحمت کند شهید پازوکی که میگفت گاهی میدان مین درست میکنیم و بعد نقشه در اختیار نداریم که آن را خنثی کنیم.میدانهای مینی که عراقیها میگذاشتند نقشه خاصی داشت که بچههای تخریب چی میدانستند.
وی ادامه داد: ما امسال دچار این میدانهای مین شده بودیم. گاهی متوجه آن نشده بودیم گاهی خودمان چیده بودیم و گاهی دشمن زرنگی کرده بود و از آن استفاده میکرد. امسال با حادثه متروپل شروع شد که نماد بیتوجهی به ساخت و ساز بود. که ماهها آبادان گرفتارش شد. بیتوجهی در بزنگاهها دردسرساز است. بچههای ما در خیابان گرفتار شدند. گاهی میشد جلوی آن را گرفت، با دلجویی و با عذرخواهی. بالاخره باید به یکی اقتدا کنیم. سردار سلیمانی میگوید همه اینها بچههای ما هستند. ایرانی و مسلمان هستند. اتفاقی میافتاد کجا باید دستی بگیریم. دیر بشود فایدهای ندارد. معلوم است سرویسهای بیگانه استفاده میکنند.
این کارگردان تأکید کرد: باید از تمام مردم ایران عذرخواهی کرد. اژ تک تک مردم ایران که بچههای آنها روی زمین افتادند، از نیروهای امنیتی عذرخواهی میکنم که این کشور برای همه است اگر دیر شود جمع شدنی نیست. نکته دوم این است که وقتی آبادان گرفتار جنگ بودند آذربایجانیها مهدی باکریهای کمک کردند الان آذربایجان گرفتار زلزله است من چیزی به جز این جایزه ندارم که تقدیم کنم آنهایی که جنگیدند و هنوز منطقه را نگه داشتند… امیدوارم زنده باشم و درباره قفقاز فیلم بسازم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است