به گزارش صبا، پرونده کارناوال موسیقی ایران در سی و هشتمین ایستگاه خود در تالار وحدت بسته شد. ما ماندیم در حسرت دستهایی که نزده و اشک وآههایی که سرازیر نکردیم، ما ماندیم در شگفت از رازی که قصد افشای اسرار خود را ندارد. به قول سهراب زندگی عادتی نبود که لب طاقچه از یاد برود، اما رفت. به راحتی لمسهای پرتکرار کلمه دانلود در فضای مجازی، موسیقی فاخر و اصیل را لب طاقچه گذاشتیم که برای خود و تنهاییاش مهجورانه بنوازد و به سالن های کنسرت خوانندههای پاپ حمله کردیم. نمیدانم و نمیخواهم بدانم که چه بلایی سرمان آمده است فقط همین را بگویم از روزی که گوشهایمان بد عادت شدند روح مان هم بدقلقی میکند و هر شب دست چینی از رنجها و مرارتها را برایمان ردیف می کنند. فاجعه هجرت موسیقی علمی از زندگی ایرانیان در زمانی بیشتر خود را نشان داد که در جشنواره موسیقی صندلیهای خالی و بلیطهای سرگردان ارکسترهای سمفونیک و شبهای موسیقی ایرانی در میان هنردوستان دستبهدست می شدند در حالی که حتی یک بلیط و صندلی خالی در سالن ۱۰۰۰ نفره میلاد که اختصاصی سالنهای اجرایی موسیقی پاپ بود یافت نمیشد. اندکی تفکر! حال که چند صباحی از خاتمه جشنواره موسیقی فجر گذشته است به بهانه این رویداد بزرگ فرهنگی و هنری ایران خبرنگار صبا با جاوید عسگری خواننده ارکستر سمفونیک صدا و سیما به گپ و گفت نشسته که در ادامه میخوانید.
ارکستر سمفونیک صداوسیما را به مخاطبان هنر دوست روزنامه صبا معرفی بفرمایید؟
ارکستر سمفونیک صداو سیما ۶۰ نفر نوازنده دارد که این نوازندهها شامل ارکستر زهی، ارکستر بادی چوبی، بادی برنجی و سازهای کوبه ای می شوند علاوه بر آن ۲۰ نفر هم را در گروه کر داریم که این ۲۰ نفر شامل صدای سوپرانو، آلتو، تنور و باس می شود که تلفیقی از صدای خانمها و آقایان در این مجموعه است.
در جشنواره چه اثری را ارائه کردید؟
از مهم ترین آنها اجرای سوئیت سمفونی حضور از ساختههای علیاکبر قربانی و شهرام توکلی، با شعری از دکترمحمد عبدالحسینی بود که برای اجرای این برنامه حدود ۲ ماه به مدت ۸ الی ۱۰ جلسه تمرین گروهی داشتیم.
از سوئیت سمفونی ایی که بیشترین استقبال و خوشایند مخاطب را به همراه داشته است نام می برید؟
سمفونی حضور که در جشنواره موسیقی فجر هم اجرا شد، بیشترین استقبال را در پی داشته است و البته قطعه نیایش از مرحوم حشمتسنجری نیز از نمونه کارهای موفق این گروه بود که موزیسینها نیز به این قطعه اردات خاصی داشتند. اما عموما قطعات تولیدی که با خط و مشی های سازمان تولید و تبیین می شود، ممکن است خیلی موسیقی مردم پسندی نداشته باشند.
متاسفانه عموم مردم شناختی از ماهیت و کارکرد ارکستر سمفونی ندارند و مخاطب این هنر نیستند.
بله، در این زمینه هیچ فرهنگ سازیای انجام نشده است. یکی از ارگانهایی که مستقیما میتواند در فرهنگ سازی و ایجاد بستر تاثیرگذار باشد سازمان صدا و سیما است که تا به حال هیچ اقدام عملیای برای این منظور انجام نداده است که برای ما هم بسیار تعجب آور است.
آیا به این خاطر نیست که طبق ضوابط سازمان اجازه نمایش سازهای موسیقی را در قاب تلویزیون ندارند؟
بله این هم میتواند موثر باشد، اما حتما برای این مشکل هم راهکاری هست. ما در وضعیتی به سر می بریم که حتی خود کارمندان سازمان هم از وجود گروه ارکستر سمفونیک صداو سیما بی اطلاعند.
حال موسیقی ایران چطور است؟
حال موسیقی خوب نیست، شرایط سخت اقتصادی مردم را منزجر کرده است. موسیقی روح جامعه است و در این شرایط نمیتواند کارکرد اصیل و آرامش بخش خود را حفظ کند، چرا که مردم زمان فارغالبالی را برای اختصاص دادن به هنر فاخر و علمی ندارند.
باتوجه به اینکه جوانان علاقه من زیادی تازه به این حوزه وارد شده اند چشم انداز آینده موسیقی ایران را چگونه میبینید؟
خیلی بد، بنده در حال حاضر در آموزشگاههای سطح تهران هم تدریس میکنم. هیچ فرهنگسازی و بسترسازی برای پذیرش موسیقی حرفهای نشده است. آموزشوپرورش و صداو سیما به شدت در این حوزه غافل بودهاند و نتیجهاش این علاقهمندی نوجوانان و جوانان به موسیقیهایی ناردیف و ناکوک است که ثمرهای جز عادتهای بد شنوایی ندارد. بخش بزرگی از این مسئله به این دلیل است که نگاه ما با نگاه مدیران فرهنگی فرق میکند، ما به دنبال اشاعه موسیقی فاخر، علمی وخوب کردن حال مردم هستیم اما این بزرگواران حال خوب مردم را در موسیقی سخیف میدانند.
برای اینکه عموم مردم باب آشنایی و غرابتشان با گروه های موسیقی اصیل بیشتر شود، چه پیشنهادی دارید؟
باید به موسیقی بها داده و در این زمینه فرهنگ سازی شود، مدیران کاملا به راهکارهای این امور مسلط هستند و نیازی به پیشنهاد من ندارند، کمااینکه تا به حال روی هر چه که خواسته و متمرکز شده اند، از پس آن برآمده اند. اما نمی دانم چرا این مسئله در دستور کارشان نیست و سال هاست از آن غفلت کردهاند.
آیا رویکرد سازمان صداوسیما در دوره جدید با گروه ارکستر سمفونیک تغییر کرده است؟
تنها نارضایتی من این است که سازمانی که خود پایه گذار این نهاد و گروه در سازمان است، چرا در شبکه ۴ سیما که به امور فرهنگی و هنری اختصاص دارد یک برنامه تلویزیونی را به این اجراها تخصیص نداده است؟ حتی در حد هفتهای یک بار در قالب یک برنامه دو ساعته! تنها انتقاد من همین است و درکل سپاسگزار مدیران سازمان هستم که در طول این ۲۵ سال حضور مستمر این نهاد را حمایت کرده و پای آن نشستهاند. بخشی از این انتقاد من از روی دلسوزی است چرا که استودیوهای بسیار بزرگی در اختیار ماست که نظیر آن در خاورمیانه وجود ندارد. اما هیچ وقت نفهمیدم که چرا این ارزشها مبسوط تنها در میان حلقههای خاص و هنری شناخته شده است. گاهی فکر می کنم برخی از مدیران فرهنگی در تصمیمگیری از هر چه که باعث ترویج هنر فاخر و علمی شود هراسان هستند.
منبع: روزنامه صبا- سمیه نجفی خاتونی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است