«ارسلان امیری» فیلمنامهنویس، و کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار سینما صبا، در پی بازخوردهای موفق فیلم سینمایی «زالاوا» در بین مردم و کارشناسان و ادامه فعالیت در حال و هوای آن اثر، گفت: «زالاوا» برای خودم تجربه بسیار خوبی بود. با توجه به اینکه ژانر و فضای آن با سینمای ما متفاوت بود و با وجود اکران محدودش، بازخورد خیلی خوبی داشت طوریکه من را به ادامه این مسیر بسیار امیدوار کرد. راستش من خیلی دوست دارم این ژانر را ادامه دهم، اما تقریبا ۷سال طول کشید تا بتوانم شوراهای مختلف پروانه ساخت را در (تقریبا) سه دولت راضی کنم که «نترسید! این فیلم، فیلم خیلی خطرناکی نیست»
او ادامه داد: «زالاوا» بالاخره بعد از ۷سال پروانه ساخت گرفت و واقعا این مدت، خیلی از من انرژی گرفته شد. به عبارتی باید بگویم، در واقع تا «زالاوا» از پارانویای شوراهای مختلف پروانه ساخت عبور کند و ساخته شود ۷سال از عمر من زمان برد و الان دیگر انرژی ۷سال زمان گذاشتن برای فیلم بعدی در چنین ژانری را ندارم!
این کارگردان در خصوص شورای پروانه ساخت فیلم گفت: شورای پروانه ساخت فعلی، به لحاظ نگاه یکدست هستند و همگی ارادهای برای ساخت فیلم متفاوت ندارند. گروههای قبلی شوراهای پروانه ساخت در بنیاد سینمایی فارابی و شورای پروانه ساخت در ارشاد معمولا ترکیب ۷نفره بودند که در بینشان حداقل ۳ نفر اهل سینما به معنای واقعی وجود داشت و دست کم آن ۳نفر به تنوع و تکثر در ژانر و موضوع باور داشتند. درست است که این اعضا در اقلیت بودند اما بالاخره توانستند بعد از ۷سال، دستکم یک نفر از آن ۴نفر دیگر گروه را راضی به ساخت فیلم زالاوا کنند. اما الان متاسفانه هر ۷نفر شورای پروانه ساخت فعلی بنیاد فارابی و ارشاد، ارادهشان این است که فیلمی که آنها دوست دارند ساخته شود نه فیلمی که فیلمساز دوست دارد.
امیری در ادامه گفت: در یکسال گذشته دو فیلمنامهای که برای دوستان فیلمساز دیگری نوشته بودم و اتفاقا خیلی خیلی محافظهکارانهتر از «زالاوا» بود، به اتفاق آرا توسط این شورای پروانه ساخت رد شد. بنابراین به این نتیجه رسیدم که دیگرامیدی به شورای پروانه ساخت ارشاد برای تصویب فیلمهایی مانند «زالاوا» نیست. یکی از مدیران ارشاد هم به طور ضمنی به من گفت که دیگر دوران ساخت زالاواها تمام شده است! البته به صورت مستقیم به من گفتند ما موضوعاتی مثل زالاوا را دوست نداریم. نمیخواهیم چنین فیلمهایی ساخته شود…
فیلمنامهنویس «تی تی» در پایان گفت: این رفتار نشان میدهد سینما برای وزارت ارشاد فعلی در درجه سوم اهمیت قرار دارد. آنها در درجه اول، یک تصوری از امنیت ملی و امنیت فرهنگی دارند که نگاه اقلیت جامعه است و میخواهند این نگاه اقلیتی را به اکثریت هنرمندان تحمیل کنند. به همین دلیل میشود گفت سینما به مثابه یک هنر- صنعت، اساسا دغدغه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت کنونی نیست و هدف اولشان در واقع این است که چطور بتوانند سینما را خنثی کنند که اقلیت «دوستانشان» بتوانند امنیت روانی داشته باشند. به عبارتی دیگر در دوره فعلی وزارت ارشاد اسلامی، اراده بر این است که «درام» را «رام» کنند!
There are no comments yet