امین پاکپرور کارگردان مستند «میر و مار» در گفتوگو با خبرنگار سینما صبا از انگیزههای اسطورهشناسانه و انتقادیِ به کار رفته در فیلم خود توضیحاتی داد.
مستند «میر و مار» با نگاهی استعاری سعی دارد، معضل کمبود آب در تهران را برای مخاطب برجسته کرده و زنگ خطری در این رابطه به او بدهد. «میر و مار» با مشاهدات تاریخی خود از دوره پهلوی تاکنون عناصری را که به بحران آب دامن زدهاند را دستچین کرده و بیننده را در این زمینه آگاه میسازد.
مستند «میر و مار» در چندین جشنواره داخلی از جمله سینماحقیقت، نهال، امید و فیلمکوتاه تهران و همچنین در یک جشنواره به آمریکایی به نام سینماوِرده موفق به دریافت جایزه شد. لیست جوایز این مستند در این لینک قابل مشاهده است.
«میر و مار» هنگام اکران در جشنوارههای متفاوت بر روی استریمهایی همچون نماوا و فیلیمو به نمایش درآمد.
امین پاکپرور از مسیری که برای ساخت «میر و مار» طی کرده توضیحاتی داد: میتوانم بگویم که تقریباً دو سال صرف ساخت این مستند شد. دو سالی که بخش اعظم آن به پژوهش و تحقیق گذشت. این فیلم نیازمند جمعآوری اطلاعات آن هم به شکل گسترده بود. به عنوان مثال من طی ماههای متمادی آرشیوهای صدا و سیما و فیلمخانه ملی را همراه با تهیهکننده و تدوینگر مشاهده میکردم. بخش دیگر کار به ساخت انیمیشن گذشت. کانسپتهایی که برای انیمیشن این کار در نظر بود را با مهدی شیری پرورش میدادیم.
وی افزود: چالش اصلی من در این فیلم پیوندِ یک گزاره تاریخی به اسطورهشناسی بود. قصد داشتم که با یک روایت اسطورهای بر عاطفه و درک مخاطب اثر بگذارم. نمیخواستم صرفا از دادههای تاریخی استفاده کنم تا آگاهیبخشی رخ دهد. قصد من درگیری عاطفی و ادراکی مخاطب با اثر بود.
پاکپرور در رابطه با انگیزههای اسطورهشناسانه در فیلم خود گفت: مستند مدیومی است که در آن فیلمساز میتواند آزادانه از فضاهای متنوعی برای اطلاعرسانی و آگاهی استفاده کند. با نگاهی به مستندهای شاخص میتوانیم به این امر پی ببریم. از ورنر هرتسوک تا پاتریشیا گوزمان هستند مستندسازانی که برای بیان فضای ذهنی خود از انیمیشن، انگیزههای اسطورهشناسانه و شاعرانگی استفاده میکنند.
امین پاکپرور پیرامون موضعگیری یک مستندساز در نسبت با سیاست گفت: امکان ندارد که یک مستندساز نگاه سیاسی نداشته باشد. او پس از انجام مشاهدات خود دست به انتخاب میزند. هرآنچه در تاریخ، جغرافیا و ادبیات مطالعه کرده را با دیدگاه خود درک و دریافت میکند. سپس روایتی را میسازد که در محدوده ذهن خودش است. انتخابهای این مستندساز طبیعتاً بر مبنای ایدئولوژی خودش است. او سعی میکند دادههایی را که به زعم خودش درستتر و دقیقتر است را برای مخاطب برجسته کرده و به گوش او برساند. در ادامه قوه ادراک مخاطب را نیز برانگیخته سازد. ترجیح من در مستندسازی به همین سمت سوق دارد. اینکه قوه ادراک مخاطب آثارم به بازی گرفته شود. یکی از مستندسازان مورد علاقه من که این کار را به خوبی انجام میدهد، کریس مارکر است. او در مستند «بیخورشید» بر قوه درک مخاطب اثر میگذارد و تخیل او را گسترش میدهد. این مستند آنقدر درخشان است که نمیتوان به آسانی به آن سطح رسید.
او در ادامه تصریح کرد: در حال حاضر با یکی از همکاران بر روی مستندی کار میکنیم که لوکشین آن در بلوچستان است. ترجیح میدهم تا وقتی که فیلم به نتیجه نرسیده است، اطلاعات زیادی از آن درز نکند.
پاکپرور به مسیری که در پیش رویش دارد، اشاره کرد و گفت: باز هم دوست دارم که به مصائب و مسائل زیستمحیطی بپردازم. اما نمیخواهم صرفا در این فضا محدود شوم.