مردم فکر می‌کردند دلار فروشم!/ رئیس کلانتری گفت چرا به استاد مشایخی چاقو زدی؟! | پایگاه خبری صبا
امروز ۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۴۶
بیوک میرزایی در گفت‌وگو با صبا؛

مردم فکر می‌کردند دلار فروشم!/ رئیس کلانتری گفت چرا به استاد مشایخی چاقو زدی؟!

بیوک میرزایی که سریال «آتش و باد» را روی آنتن دارد، با اشاره به نقش آفرینی خود در سریال قدیمی «آقای دلار» گفت: این سریال جزو نقش‌های دوران جوانی‌ام است و دوستش دارم. آن نقش جزو نقش‌هایی بود که در خاطره مخاطبان هم ماند. خاطرم است آن زمان یک عده واقعا فکر می‌کردند من دلارفروشم!

به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون صبا، گوینده رادیو و بازیگر سینما و تلویزیون ایران ۳۴ سال پس از بازی در مجموعه تلویزیونی «آقای دلار» از اتفاقاتی که طی بازی در این سریال برایش رخ داد گفت و تصریح کرد مردم آنقدر این سریال را باور کرده بودند که برخی گمان می‌کردند او واقعاً دلارفروش است.

بیوک میرزایی درباره سریال «آقای دلار» که این روزها با سریال «آتش و باد» مجتبی راعی او را می‌بینیم، خاطراتی از سریال قدیمی‌اش را بازگو کرد.

او در گفت‌وگو با صبا درباره پخش سریال آقای دلار، در اواخر دهه ۶۰ اظهار کرد: مجموعه تلویزیونی «آقای دلار» محصول ۱۳۶۸ شبکه یک سیما و کاری از گروه اقتصادی این شبکه بود که البته سازمان صدا و سیما نام آن را به «خیالاتی» تغییر داد. این مجموعه در زمان خود بازتاب خوب و وسیعی داشت. البته یکی از دلایلش نیز این بود که آن دوره هم نرخ ارز خارجی در نوسان بود. نوسانی که به هیچ‌وجه نمی‌توان آن را با فراز و فرود بهای ارز در بازار ایران طی یک و نیم دهه گذشته مقایسه کرد. آن زمان هم این نوسانات مشکلاتی بوجود ‌آورد که در نتیجه‌ زندگی عده‌ای نابود شد و عده‌ای هم به قول معروف بارشان را بستند. به همین دلیل این سریال برای مخاطبان خیلی ملموس و قابل باور بود و با آن همذات پنداری می‌کردند. در واقع رسالت هنر همین است، سریال باید پیام داشته باشد. بعضی سریال‌ها زمان دارند. اما سریال «آقای دلار» اینطور نیست، زمانش نگذشته و کهنه نیست. اگر درحال حاضر هم پخش شود قابل باور و حتی ملموس‌تر است. با وجود اینکه بیشتر از ۳۰ سال گذشته حتی الان هم اگر آن سریال پخش شود همچنان وصف الحال شرایط فعلی است.

میرزایی با اشاره به نوسانات دلار در این روزها ادامه داد: خیلی از اتفاقات این روزها من را یاد سریال «آقای دلار» می‌اندازد. وقتی می‌بینم دلار مثل قضیه بورس شده است و گاه آدم‌های ساده‌ای را می‌بینم که می‌گویند کاش پول زیادی داشتیم دلار می‌خریدیم و نگه می‌داشتیم… درست مثل شخصیت زنده‌نام اسماعیل داورفر در سریال آقای دلار. کما اینکه یک عده واقعا این کار را می‌کنند، به موقع دلار می‌خرند و به موقع هم می‌فروشند. در واقع شرایط الان حادتر از دوران پخش این سریال شده است. آن موقع دلار ۱۰۰ الی ۱۲۰ تومان بود! بود. اواخر سال ۱۴۰۱ مرز ۶۰ هزار تومان را هم رد کرد! و این قضیه واقعا اذیت کننده است.

بیوک میرزایی با اشاره به نقش آفرینی خود در «آقای دلار» ساخته مجید بهشتی گفت: بازی در این سریال جزو نقش‌های دوران جوانی‌ام است و دوستش دارم. آن نقش جزو نقش‌هایی بود که در خاطره مخاطبان هم ماند. خاطرم هست آن زمان یک عده واقعا فکر می‌کردند من دلارفروشم! حتی برخی با من تماس می‌گرفتند، یا وقتی من را می‌دیدند می‌پرسیدند: «آقای میرزایی دلار الان چند است؟! یا الان دلار داری؟!» این اتفاق در مورد خیلی از نقش آفرینی‌های من پیش می‌آمد. مثلا نقشی که در سریال «سایه همسایه‌» بازی کردم. آن سریال، اولین سریالی است که بازی کردم اما هنوز که هنوز است خیلی‌ها وقتی من را می‌بینند، می‌پرسند: «چطوری آقای تیموری؟!» این یعنی آن نقش در ذهن مخاطب نشسته و برای بازیگر قشنگ است. بازیگر دوست دارد نقش‌هایی بازی کند که در ذهن تماشاگران بنشیند. یا مثلا من سریالی بازی کرده بودم به نام «باغ گیلاس» که از شبکه دو پخش می‌شد. در آن سریال من نقش «قدیر» را بازی می‌کردم و در یک قسمتش، خدا بیامرز جمشید مشایخی را با چاقو می‌زنم. خاطرم است که دو سه روز بعد از پخش آن قسمت، برای ضمانت شخصی به کلانتری رفتم. رئیس کلانتری به محض دیدن من گفت : «اِ هنوز تو رو نگرفتن؟! تو استاد رو چاقو زدی» حالا هرچه من توضیح می‌دادم که آن فیلم بوده، قانع نمی‌شد و می‌گفت «تو اصلا کارِت خلافه، برای چی اینجا اومدی؟!» خلاصه من برای ضمانت رفته بودم اما داشتند خودم را می‌گرفتند!
میرزایی درباره سریال‌هایی که اخیرا ساخته می‌شوند گفت: الان شاید درطول روز سه چهار سریال پخش شود اما متاسفانه اغلبشان بازتاب ندارند. در گذشته ما دلی و عاشقانه کار می‌کردیم. در «آقای دلار» هم همینطور بود. تک تک بچه‌ها کارشان را خوب ارائه دادند، فیلمنامه و کارگردانی کار هم خوب بود و در نتیجه همه این‌ها سریال خوبی ساخته شد که به دل مخاطبان نشست. اما الان اینگونه نیست و دیگر کارها دلی و عاشقانه انجام نمی‌شود اغلب به این دلیل است که صرفا حرفه مان را انجام دهیم، درعین این‌که وقتی سه دو یک را می‌شنویم تحت هر شرایطی تمام تلاشمان را می‌کنیم که نقش خوب ارائه دهیم. در اغلب سریال‌های اخیر، یک یا دو بازیگر حرفه‌ای بیشتر حضور ندارند و بقیه بازیگران ناشناس‌اند. البته من معتقدم که نیروهای جوان حتما باید حضور داشته باشند. ما بازیگران جوان تئاتری زیادی داریم که آنها هم درحال حاضر بیکارند. در فیلم‌های خارجی، هنرمندان قدیمی جای درستی قرار دارند. از پیشکسوتان این‌گونه استفاده می‌کنند که مخاطب می‌رود تا بازی آل پاچینو را ببیند یکباره کنارش جوانی را می‌بیند که خوب بازی می‌کند. به این شکل به معروفیت آن بازیگر جوان هم کمک می‌شود. متاسفانه در فیلم‌های ما این‌گونه نیست. گاه می‌بینیم که اغلب نقش‌های ضعیفی را بازی می‌کنند و نقش‌های پررنگ مختص کسی است که برای بازی پول داده است! به همین دلیل فیلم برای مخاطب باورپذیر نیست.
او در ادامه گفت: روزهای بدی ‌است. روزهایی است که مردم دیگر کمتر تلویزیون نگاه می‌کنند. سریال‌هایی که پخش می‌شود، سریال‌های ملموسی نیست که مخاطب با دیدن آن بگوید «این اتفاق برای من یا مثلا برای دوست من هم افتاده است» مردم سریالی را دنبال می‌کنند که مشابه آن را در زندگی روزمره خود دیده‌ باشند. اغلب سریال‌ها هم به گونه‌ای ‌است که مخاطب بعد از دیدن دو قسمت آن متوجه می‌شود که آخرش چه خواهد شد. تعلیقی در آن‌ها دیده نمی‌شود و گاه از افرادی که برای بازی در سریال‌ها پول می‌دهند استفاده می‌شود. پس آن‌طور که باید هنری هم در فیلم دیده نمی‌شود. وجود این خلاءها موجب می‌شود که دلچسبی و باورپذیری سریال کم شود.

بازیگر نقش «ماشاالله» در سریال «کلاه پهلوی» با اشاره به کم کار شدن بازیگران حرفه‌ای در ادامه گفت: در سریال‌های اخیر، بازیگر حرفه‌ای کمتر دیده می‌شوند، در صورتی که سریال‌های قدیمی اغلب بازیگران حرفه‌ای حضور داشتند. به طور مثال سریال «آقای دلار» بازیگرانی چون خانم صفا آقاجانی، دانیال حکیمی، علی عمرانی و زنده‌نام اسماعیل داورفر را داشت و چیدمان اصلی سریال درست بود. الان به خیلی از هنرمندان نویسنده و کارگردان ما توجهی نمی‌شود تا آنجا که می‌دانم بعضی از این افراد در اسنپ کار می‌کنند یا نویسنده‌ای حرفه‌ای را می‌شناسم که الان گوشه خانه نشسته، در صورتی که نباید این هنرمندان را رها کنند. باید سراغ‌شان بروند، آنها را به کار دعوت کنند و از آنها متن بخواهند.


بازیگر نقش «اصلان» در مجموعه تلویزیونی «پهلوانان نمی‌میرند» اضافه کرد: ما واقعا دلی و عاشقانه کار می‌کنیم و وقتی کار نمی‌کنیم مریض و افسرده می‌‍شویم. مثلا من درحال حاضر سریال تاریخی «آتش و باد» را روی آنتن دارم… در یکی از صحنه‌های این سریال حین بازی، اسب من را طوری زمین زد که تا ساعت‌ها نمی‌توانستم از درد پا درست راه بروم، ولی با شنیدن سه دو یک پادرد را فراموش می‌کردم. کار کردن ما را سرحال و توانمند می‌کند.
میرزایی در پایان افزود: الان خیلی از هنرپیشه‌ها بیکار و در نتیجه مریض و افسرده شده‌اند و هیچ کسی توجه نمی‌کند که باید یک ارزشی برایشان قائل شد. خیلی از آنها نه استخدام هستند و نه بیمه، حیف است که یک مملکت توجه به کار فرهنگی و هنری نکند مگر اینکه وقتی که هنرمند فوت کند، آن موقع شروع می‌کنند به نشان دادن او که دیگر فایده‌ای ندارد. تا وقتی هنرمندان زنده و سلامت هستند باید به آنها کار بدهند و تشویقشان کنند.


ندا روزبه -یاسر سماوات

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۶۹/۶۹۳/۰۲۰/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۳/۶۲۰/۱۵۶/۵۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۷/۸۶۸/۱۴۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۵/۸۴۱/۳۳۹/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۹۹۳/۸۸۰/۰۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۷۶/۰۳۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۲/۰۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۷۹/۹۶۰/۰۰۰