ناصر امین کارگردان فیلم کوتاه «بیداری» در گفتوگو با خبرنگار سینما صبا به الگوهای ساختاری و روایی در ایت فیلم پرداخت که آن را به همراه امیرحسین کلاته ساخته است.
ناصر امین در ابتدا با اشاره به روایت فیلم خود به جشنوارههایی که این فیلم در آنها حضور داشته پرداخت و گفت: «بیداری» داستان یک دختریست به نام «خاطره» که به دلیلی نامعلوم قصد دارد خودکشی کند. او برای تهیه قرص مرگش نزد شخصی میرود که با دیگران متفاوت است و رابطهی گرمی با او برقرار میکند. در نهایت اتفاقات آنگونه که میخواهد پیش نمیرود و به کلی در زندگی و تصمیمش تغییر ایجاد میشود. «بیداری» اولین بار در جشنواره فیلم کوتاه سایه ۱۳ اکران و نامزد چهار رشته بهترین فیلم داستانی، فیلمنامه، صدا و بازیگر زن شد که از این چهار رشته، جایزه صدا را کسب کرد. بعد از سایه ۱۳، در جشنواره فیلم کوتاه نهال ۱۸ هم حضور داشت که آنجا هم نامزد بهترین بازیگر مرد و زن شد که جایزه بهترین بازیگر مرد هم کسب کرد. دربارهی جشنوارههای خارجی هم همچنان چندین جشنواره هستند که فیلم ارسال شده و منتظر پاسخشان هستیم. البته «بیداری» در جشنواره فیلم کوتاه دانشجویی تفلیس گرجستان سال ۲۰۲۲ و همچنین شورت شات روسیه هم اکران داشته است.
امین در پاسخ به این پرسش که آیا سبک نوآر نسبتی با روایت در فیلم شما دارد یا خیر گفت: این سوال برای من بسیار غیرمنتظره بود چون تا به حال کسی اشارهای به این مشخصههای شکلی نکرده بود! درباره «بیداری» مهمترین نزدیکیای که با فیلم نوآر میتوانم اشاره کنم، فضاسازی و اتمسفر فیلم است که به هیچ عنوان هم این نزدیک شدن مستقیما به سبک نوآر، که شما اشاره کردید، عمدی نبود. البته قاعدتا فیلمبرداری در شب بارانی و و پرکنتراست، خلوت، مردگی و سیاهی شهر، که از مولفههای ظاهری نوآر هم هست و جدا از زیباییهای بصریای که دارد، برای ایجاد حس تنهایی و «شب آخر زندگی» یک انسان که قرار است خودکشی کند، برای ما از مهمترین ویژگیهایی بود که باید در فیلم در میآمد تا قصد برای عملی کردن این تصمیم بزرگ که «خاطره» گرفته است، یعنی خودکشی، بیشتر در مرکز توجه باشد، به نوعی این استفاده از شب و شهر، که شبیه به فیلم نوآرها هم هست، تلاشیست در حذف شلوغیهای روز یک شهر که عملا داستان آدمها در آن شلوغی گم میشود و شاید در روشنایی روز بهقدر کافی تاثیرگذار نباشد.
امین در پاسخ به این پرسش که آیا در فیلم کوتاه سویههای تعلیق کارایی بیشتر دارد یا کنجکاوی گفت: بستگی دارد. به داستان، فیلمنامه و کارگردانیای که در فیلم انجام شده است بستگی دارد که کدام شیوه و رویکردی که نام بردید میتواند گزینهی بهتری باشد. هرچند که باز هم همه اینها به هدف فیلمساز بستگی دارند. به عنوان مثال آنچه در «بیداری» باید اتفاق بیوفتد همان روایت کنجکاویبرانگیز است. قاعدتا هدف ما از ساخت «بیداری» ایجاد دلهره نبوده و قصد این بوده است که مخاطب جذب این شود که برای این دختر چه اتفاقی در حال رخ دادن است، اصلا به چه دلیل میخواهد خودکشی کند؟ دلیلش را هم دقیق نمیفهمد، هرچند در چند دیالوگ چندین سرنخ برای ایجاد پیشزمینه شخصیت وجود دارد که هر مخاطبی میتواند حدس خودش را از این شخصیت داشته باشد. به نوعی برای ما، نگاه فیلم نگاهیست براساس عدم قطعیت. یک نگاه گذرا به یک رهگذر در یک شب خلوت که ما بیش از حد وارد زندگی و جزئیات او نمیشویم و مطمئن نیستیم که «خاطره» واقعا در انتها تغییر کرد یا فروشنده واقعا به او کمک کرد یا خیر. این نگاه از نظر من نگاهیست که روایت کنجکاویبرانگیز که اشاره کردید، بهتر بیانش میکند.
وی در پایان افزود: بهتازگی فیلم کوتاه بعدیام را فیلمبرداری کردهام و الان در مرحله پستولید است. عنوانش «دیکته» است و درباره یک موقعیت کوتاه بین یک پدر و پسر است که با یکدیگر رابطهی خوبی ندارند. به نوعی سلطهگری پدری را میبینیم که قاعدتا خودش قربانی همین رفتار پدرش است و انگار که ما با سرنوشتی مواجه هستیم که از پدر به پسرش انتقال پیدا کرده است.
There are no comments yet