«مهمونی» را به هم نزنیم

به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون صبا، گفته‌اند چرا  دختران معترض در خیابان در یک آیتم از سری جدید «مهمونی» سوژه شده‌اند و «ایرج طهماسب»  با آنچه موجب داغدار شدن مردم در سال 1401 شد، «شوخی» کرده است.

خبرآنلاین نوشت: «شوخی ایرج طهماسب با سهیل رهبرزارع بازیگر نقش سیروس در قسمت اول فصل دوم «مهمونی» با عبارت «خواهرم را گرفتن» انتقاداتی را در فضای مجازی برانگیخت. انتشار خبر آغاز پخش فصل دوم «مهمونی» کاری از ایرج طهماسب همزمان با سال نو پس از اتفاقات شش ماهه دوم سال گذشته، چیزی نبود که با استقبال همگان مواجه شود و نظرات متفاوتی را در فضای مجازی برانگیخت. این انتقادات با شروع «مهمونی» که از آغاز فروردین ۱۴۰۲ هر روز از پلتفرم‌های فیلیمو و نماوا پخش می‌شود بیشتر شد. از جمله این موارد، انتقاد از شوخی ایرج طهماسب با جمله «خواهرم را گرفتن» بود. در بخشی از قسمت اول «مهمونی» سیروس با بازی سهیل رهبرزارع در پاسخ به طهماسب که پرسید سال ۱۴۰۱ چه طور بود؟ گفت خوب بود، خواهرم را گرفتند. طهماسب که متعجب شده بود پرسید خواهرت را گرفتند؟! توی خیابان رفته بود؟! و سیروس جواب داد توی خیابان هم می‌رفت، سر کار هم می‌رفت. طهماسب پرسید کی گرفتش؟! و سیروس گفت پسری پیدا شد و گرفتنش! (منظور این که ازدواج کرد) این شوخی با توجه به آن‌چه در شش‌ماهه دوم سال ۱۴۰۱ در خیابان‌ها گذشت بازی با عباراتی به شمار آمد که در واقعیت نه تنها خنده‌دار که بسیار هم غمبار بودند.»

در شرایطی که «حمله» و «ضدحمله» رفتار امروز طیف‌های مختلف اجتماعی شده، یک «شوخی»، در جایگاه یکی از دو سوی ماجرا به یک «بحران فجازی» بدل می‌شود و…

آنها که می‌گویند «طهماسب» را قبل از این «شوخی» دوست داشته‌اند و بعد از آن، نه و خالق مهم‌ترین کاراکترهای عروسکی دوران معاصر را به قبل و بعد از این «شوخی» تقسیم می‌کنند، احتمالا «ایرج طهماسب» را اساسا دنبال نکرده‌اند، که بدانند او آنقدر خود را مقید به اخلاق می‌داند که قرار نباشد برای دل این و آن را به دست آوردن، تن به یک بازی بدهد.

او قبلا هم در قالب برنامه‌های نمایشی خود، از ایده‌های مختلف در برخورد با هزار و یک رفتار و هنجار و ناهنجاری استفاده کرده است.

شاید برای طهماسب، اینجا هم مطرح کردن یک موضوع حساس و خط‌قرمزی، مهم‌تر از شوخی کردن با آن موضوع بوده باشد و شاید هم برای او، دعوت به زندگی، بر یادآوری ببند و بگیر و مرگ‌ و مرگ‌ها، ارجحیت داشته باشد… اما…

نقد یک اثر و نقد هنرمند به جای خود. هر کس می‌تواند نسبت به یک اثر هنری یا رفتار یک هنرمند نقد خود را ارائه دهد اما حکم صادر کردن برای افراد، عادت بدی است که به رویه و کلیشه بدل شده است و هیچگونه تحلیل منطقی نمی‌توان درباره این طرز برخورد به کار برد.

فعلا که راه فالوور جمع کردن، حمله‌ فجازی به افرادی‌ست که طرفدار دارند. این خود ایجاد یک خفقان است که فضای رسانه و هنر را در یک لوپ خطرناک اسیر می‌کند. دایره‌ای که در آن خیلی‌ها از ترس وارد نشدند، برخی حذف شدند و آنها که آمده‌اند هم به بیرون هل داده می‌شوند!