شما دلتان برای چه کسی تنگ شده که دیگر نیست یا نمیتوانید او را ببینید…..من دلم تنگ لحن مادربزرگم شده، در آغوشاش بگیرم و بگم برایم دعا کن. من برای برادر و خواهر از دست رفتهام و بازی های کودکانه با آنها تنگ شده…..برای کسی که عاشقش بودم و نیست اما هوایش، عطرش هنوز هست. دلتنگی زیر مجموعهای از انتظار است. انتظاری ملالآور. چه کسی یا کسانی جای آنها را میگیرد و میگیرند. من دلم برای خیلی چیزها تنگ شده. برای حس حضورِ تو…..و این تو فقط خودم میدانم که کیست….دلم تنگ شده…..
دمی شعر امروز داریم با شاعر معاصر علیرضا روشن، بخوانیم باهم، شاید مرهمی باشد این شعر، به قول عباس کیارستمی پناه بر شعر…..شاید گریهای جاری شد….شاید بغضی فروپاشید….به راستی چه چیز جای دلتنگی را میگیرد؟
*
فصل عوض میشود
جای آلو را
خرمالو میگیرد
جای دلتنگی را
دلتنگی
***************
دلتنگی خیابان شلوغیست
که تو در میانهاش ایستاده باشی
ببینی میآیند
ببینی میروند
و تو همچنان ایستاده باشی.
*************************
عطر توست در هوا…
میآیی
یا رفتهای؟؟؟
*********************
دریا و کوه و آسمان را نه
جایِ خالیِ تو را تماشا می کنم
**************************
کسی که نشسته است همیشه خسته نیست
شاید جایی برای رفتن نداشته باشد
کسی که نشسته است
شاید خسته باشد
شاید همه جا را گشته باشد و خسته باشد
کسی که نشسته است
حتما گم کرده ای دارد….
**********************************
علیرضا روشن
آه….خدایا…..کی برمیگردی پیشم؟؟ چه ساعتی و کجا دوباره هم را میبینیم؟
There are no comments yet