به گزارش صبا، نقل قولهای زیر بر اساس مطالب منتشره در رسانههای مختلف در روز یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ گردآوری شدهاند.
***محمد ابهری (بازیگر):در طول ساخت مجموعه «سر بهداران» ما همیشه روی اسب بودیم، روی اسب زندگی می کردیم و ساخت این سریال یک سال و نیم طول کشید؛ زمان ناهار که می شد برای ما عذاب بود چون گریممان سنگین بود و ریشی که روی صورت ما چسبانده بودند امکان غذا خوردن را از ما می گرفت چراکه با حرکت آن لب و صورت گریم ما جدا می شد و وسط بیابان و روی اسب گریمور نداشتیم در نتیجه بقیه می نشستند جلوکباب میخوردند و ما مجبور بودیم سوپ بخوریم. من و فیروز بهجت محمدی بسیار آرام سوپ می خوردیم که از گرسنگی توان روی اسب ماندن را داشته باشیم؛ در نتیجه این گونه شد که در این مدت یک سال و نیم من ۱۳ کیلو لاغر شده بودم./ایرنا
*** نادر فلاح (کارگردان تئاتر و بازیگر): «کابوس های آنکه نمیمیرد» در واقع کابوسهای علی اکبر دهخدا را به تصویر میکشد و به نوعی مرور تاریخ و زندگی این شخصیت فرهیخته را در حالت کابوس و وهم روایت میکند. /مهر
***اصغر سمسارزاده (بازیگر و گوینده): رادیو و تلویزیون باید وضعیت درستی داشته باشد، دستمزد رادیو به اندازه ۵ عدد نان هم نیست و این شرمآور است. من فقط به خاطر مردم کار میکنم و همچنان به کارم ادامه خواهم داد. پولی که از رادیو میگیرم شرمآور است. در رادیو، هنرپیشهها، گویندهها و تمام عوامل به غیر از عدهای خاص که برنامهساز هستند، بقیه وضعیت خوبی از نظر درآمدی ندارند./ایرنا
***منوچهر علیپور (بازیگر): زندهیاد کریم اکبری مبارکه شخصیتی والا و برجسته داشت. او برای اجرای «میراب» در مناطق جنگی از جان مایه گذاشت. خاطرم هست که هیچکدام از ما برای این نمایش دستمزدی دریافت نکردیم چون کریم معتقد بود رزمندگان برای دفاع از کشور هزینهای دریافت نمیکنند؛ ما نیز از روی عشق و علاقه به وطن و آنها برایشان رایگان اجرا میکنیم. البته که این خواسته قلبی اکثر ما بود. از آنجا که جنگ هشت سال ادامه داشت، چندسال بعد هم نمایش «بازرس» نوشته زندهیاد رضا کرمرضایی را با کارگردانی زندهیاد خسرو شجاعزاده با همراهی مجید مظفری، محمد شیری و چند نفر دیگر از همکارانمان در مناطق جنگی مثل سرپل ذهاب، گیلان غرب و .. اجرا کردیم. گیلانغرب منطقه خطرناکی بود و همگی در معرض خطر بودیم اما خدا را شکر به هیچکس صدمه و آسیبی نرسید./ایران تئاتر
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است