به گزارش صبا، قسمت سوم سریال «سیاهچاله» جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ در پلتفرم فیلمنت منتشر شد. در این قسمت شاهد ادامه تلاش شخصیتهای اصلی برای رسیدن به نفت در خانه پدری هستیم.
در نگاه اول میتوان سه نکته را بهعنوان ویژگیهای برجسته قسمت سوم «سیاهچاله» مطرح کرد:
۱) همانطور که در قسمتهای قبلی «سیاهچاله» هم مشاهده کردیم، داستان سریال دارد آرام و باطمأنینه پیش میرود. شاید این ویژگی را در نگاه اول بتوان یکی از نقاط ضعف «سیاهچاله» دانست اما میتوان ماجرا را از جنبه دیگری نیز بررسی کرد. نکته این است که سازندگان «سیاهچاله» سعی میکنند با مکث روی هر کدام از موقعیتهای داستان، حداکثر ایدههای کمیک ممکن را از دل آن موقعیت بیرون بکشند. بهعنوان مثال در قسمت دوم شاهد این بودیم که بخش مهمی از داستان در یک مراسم عروسی میگذرد. از نظر داستانی بهنظر میرسد که میشد سریعتر از این سکانس گذر کرد. اما حسین نمازی (کارگردان «سیاهچاله») و نویسندگان این سریال، سکانس را از ایدهها و لحظات متعددی پر کردهاند که قرار است تماشاگر را بخنداند. عبور سریعتر از چنین سکانسی احتمالا منجر به عقیمماندن برخی از این ایدهها میشد.
با وجود تمام این بحثها، دست قسمت سوم «سیاهچاله» از نظر داستانی پُرتر از قسمت قبل است. رنگدادن به شخصیتهای فرخ (مجید نوروزی) و خورشید (الناز حبیبی) با اشاره بیشتر به احساساتی که نسبت به هم دارند، اشاره به تبعات عروسی نافرجام قسمت قبل و ورود نیروی اماکن به عروسی تازه، از جمله ایدههایی است که در این قسمت مورد اشاره قرار گرفتهاند.
۲) تلاش برای پیچیدهتر کردن لحن کلّی سریال یکی از نکات جدیدی است که در قسمت سوم «سیاهچاله» به چشم میخورد. بهطور ویژه میتوان به تمرکز سریال (لااقل در نیمه اول) بر رابطه عاطفی خورشید و فرخ اشاره کرد که حالوهوای ملودراماتیک کار را برجسته میکند و ربط چندانی به لحن غالب کمیک سریال ندارد. هرچند در نیمه دوم این قسمت شاهد بازگشت به همان لحن پیشین هستیم اما بهنظر میرسد که خطوط داستانی طراحیشده در «سیاهچاله» پتانسیل این را دارند که شرایط را برای رفتوآمد میان لحنهای مختلف فراهم کنند. باید منتظر ماند و دید آیا در قسمتهای بعدی این اتفاق رخ خواهد داد یا مسائلی همچون علاقه فرخ به خورشید قرار است فرصتهایی را برای خلق لحظات کمیک بعدی فراهم کنند.
۳) اما شاید مهمترین و امیدوارکنندهترین ویژگی قسمت سوم «سیاهچاله»، توجه بیشتر به استعارههای اجتماعی باشد. از زمان انتشار اولین اخبار در مورد سریال «سیاهچاله» از این مجموعه با عنوان یک «کمدی اجتماعی» نام برده شد. اشاره به مسائلی چون بیکاری، اجارهنشینی و نفت در خط داستانی «سیاهچاله» هم انتظار مواجهه با طنزی همراه با اشارههای صریح اجتماعی را ایجاد کرد. در دو قسمت اول وجه کمیک کار غالب بهنظر میرسید هرچند در هر دو قسمت با اشارههایی به مسائل اجتماعی هم روبهرو بودیم. اما در قسمت سوم شاهد جانگرفتن استعارههایی هستیم که میتوانند معنای دیگری به کار ببخشند. شاید هوشمندانهترین استعاره این قسمت، نفتی باشد که از لوله بیرون زده و عروس سفیدپوش را سیاهپوش میکند. آیا این استعارهها میتوانند گسترش پیدا کرده و به خلق یک جهانبینی جدی و قابل بحث منجر شوند؟ حالا این امکان بیش از گذشته وجود دارد. بنابراین باید منتظر قسمتهای بعدی «سیاهچاله» بمانیم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است