به گزارش صبا، او در این ویدئو که در فضای مجازی وایرال شد ضمن برشمردن تجربه سالها فعالیت خود عنوان کرد هجمه علیه این سریال سازمان یافته بوده است. او میگوید: عدهای دست به تلفن شدند، توییت زدند، اینها شفاف نیستند، منتقد نیستند، بدون اینکه سریال رادیده باشند، بر اساس قضاوت روی یک دیالوگ سریال را مورد هجمه قرار میدهند…
او در این ویدئو اعلام میکند که اگر بحث اشتباه وعذرخواهی باشد این کار را انجام میدهد چنانکه پیشتر سر سریال بانوی عمارت هم این اتفاق افتاده بود.
مولایی یک جمله کلیدی هم دارد: سریال من هزینه دعوای صداوسیما و ارشاد را میدهد یا دعوای ساترا و نمایش خانگی؟
تهیهکننده سریال «رهایم کن» همچنین در گفتوگوی تازهای با خبرآنلاین درباره مسیر دریافت مجوز از ساترا میگوید: «مسیر پروانه نمایش که باید از ساترا دریافت میکردیم اینگونه بود که ما یازده قسمت از سریال را که تدوین و مونتاژ شده بود، خدمت دوستان در ساترا ارائه کردیم و چندینبار هم با ریاست ساترا و معاونت پالایش آنجا نامهنگاری انجام شد و خواهش کردم که اگر مورد اصلاحی دارند به ما ابلاغ کنند تا اعمال کنیم. ساترا به ما گفت قاعده ما این است که کارهایی که مجوز تولید ندارند را باید کامل ببینیم، من به آنها گفتم که ما بنا داریم این سریال را در قالب دو فصل ده قسمتی پخش کنیم، فصل اول سریال خدمت شما باشد و نظرتان را اعلام کنید و در این حد فاصل فصل دوم را هم آماده میکنیم تا نظرتان را اعلام کنید، بعد از یک فاصله آن را پخش میکنیم.»
او ادامه میدهد: «من حتی جلسهای با آقای پور محمدی، مسئول شورای پروانه نمایش برگزار کردم و نامهای هم به ایشان نوشتم تا جلسهای برگزار شود و در نهایت بعد از اینکه یازده قسمت را دیدند، عنوان کردند که چون ما نمیدانیم ادامه قصه چیست، باید تمام مجموعه دست ما برسد تا بتوانیم نظر دهیم که قابل پخش هست یا نه، یعنی در این یازده قسمتی که ما به آنها داده بودیم، هیچ مورد اصلاحی به ما اعلام نشد و حالا اینکه بعدش چه مکاتباتی بین فیلیمو و ساترا انجام شد را نمیدانم.»
این تهیهکننده درباره موارد اصلاحی درباره سریال میگوید: «بعد هم مواردی که ساترا اعلام کرده بود که به این دلایل به «رهایم کن» مجوز نمایش نمیدهیم پنج مورد بود که یکی از آنها این بود که چرا در سریال ظلم ستمشاهی به نمایش گذاشته نشده، نکته بعد این بود که چرا خانواده نایب سرخی شئونات اسلامی را رعایت نمیکنند، چرا مشروب میخورند و این موارد.»
او در پاسخ به این سوال که مگر شما سریال تاریخی ساختید، میگوید: «من سریال تاریخی نساختم که بخواهم به این موارد اشاره کنم، نه هدف سیاسی داشتم که بخواهم فعالیت انقلابی را به نمایش بگذاریم و داستان سریال ما این بود که یک پلتفرم خصوصی به ما سفارش داده که یک قصه سرگرم کننده بسازیم. چون هنگام ساخت سریال «میخواهم زنده بمانم» هم من سرپرست متن بودم و دهه شصت را تجربه کردم، به نظرم آمد که این داستان میتواند در دهه پنجاه رخ دهد. اشکالاتی که به ما گرفتند این است که چرا این موارد را نشان ندادید. نشان ندادن و بیان نکردن، دلیلی برای مجوز ندادن است؟»
مولایی در پاسخ به اینکه زمانی که سریال «میخواهم زنده بمانم» ساخته شد، ساترا تازه شروع به فعالیت کرده بود، بازهم چنین ایراداتی وجود داشت، میگوید: «در زمان آن سریال ساترا تازه به راه افتاده بود به همین دلیل ما مجوز پخش سریالمان را از هم از ارشاد میگرفتیم هم از ساترا؛ اما چون آن زمان این سیستم فعلی حاکم نبود و یک مدیریت دیگر بر ساترا حاکم بود، شرایط اینگونه بود که ما سر «میخواهم زنده بمانم» بسیار کمتر دچار چالش شدیم ولی الان مورادی هست که نمیدانیم با آن چه کار کنیم.»
او ادامه میدهد: «ما قرار بود یک قصه سرگرم کننده از یک تعداد آدم معمولی را روایت کنیم و تا جایی که قصه هم اجازه میداد، بد بودنشان را نشان دادیم.»
مولایی در پاسخ به این سوال که «پایتخت» شش فصل کامل روی آنتن تلویزیون رفت حالا مشکل تنابنده چیست که در شبکه نمایش خانگی تصویرش نمیتواند روی بیلبورد باشد؟ توضیح میدهد: «مشکل محسن تنابنده را هم نمیدانم و چون بخش تبلیغات و ساز و کار آن دست فیلیمو است من علت را نمیدانم ولی قطعا دلایل عجیب است چون تصویر محسن تنابنده برای «جنگ جهانی سوم» روی بیلبورد است.»
امروز ایسنا به نقل از یک مقام مرتبط با موضوع که تمایل نداشت نامش درج شود، در این باره گفت: در ماههای اخیر تولیدات سریالی پلتفرمهای اینترنتی به دلیل ناهنجاریهای اخلاقی و فرهنگی مستمرا مورد انتقاد آحاد مردم خصوصا نخبگان فرهنگی قرار گرفته که ضعف صداوسیما در نظارت، مهمترین دلیل این مشکل عنوان میشود.
بحث این روزها بر سر سریال نمایش خانگی رهایم کن، لایه رویی ماجراست و دعوای حقوقی پلتفرمها با ساترا رویه دیگر ماجراست.
یک خبرگزاری رسمی مدتهاست علیه محصولات شبکه خانگی، جو منفی میسازد و میسازد تا کجا؟ تا جایی که دیگر شبکه خانگی هم شبکه خانگی نباشد و بشود همین رسانههایی که میگوییم چیزی در چنته ندارند.
ترویج بی بندوباری و تصویرسازی بر مبنای عشق مثلثی، خشونت، مافیا و قصه نافرجام و… برچسبهایی که این روزها به بهانه یکی از سریالها باردیگر متولد شده تا از اساس، هویت شبکه نمایش خانگی را زیر سوال ببرند. خب طبیعی است که نمیتوان در این شرایط گفتوگوهای بیمنبعی را که درباره توقف تبلیغات و پخش یک سریال به گوش میرسد، به مثابه اهرمهای تبلیغاتی دانست. ظاهرا قرار است صورت مسالهها با همین جوسازیها در قالب کمپین ومطالبه اجتماعی پاک شوند! اما باید دید قرار است این سریالهای خانگی پخش نشوند که بعد چه اتفاقی بیفتد؟
مجید مولایی تهیهکننده «رهایم کن» در اولین واکنش به هجمههای مجازی علیه این سریال، گفته سریال من هزینه دعوای صداوسیما و ارشاد را میدهد یا دعوای ساترا و نمایش خانگی را… واقعا یافتن پاسخ این پرسش چقدر مهم است؟ این فضا، جنس تعامل ندارد. در رو همه اهل تعامل به نظر میرسند اما نشانی از تعامل دیده نمیشود. تازگی حتی به سریالهای پرمخاطبی چون «شهرزاد» هم حمله میکنند! آنچه بیش از هر چیز دیگر حس می شود، تغییر ریلگذاری است. حال این که این قطار قرار است کجا برود، دقیقا مشخص نیست…
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است