به گزارش خبرنگار سینما صبا، هماکنون که این یادداشت را میخوانید یک روز از حضور تاکشی کیتانو برای اکران آخرین فیلم خود در فتوکال فستیوال کن گذشته است. سینهفیلهایی که اوقات درخشانی را با «سوناتین» یا «آتشبازی» گذارندهاند، لحظه به لحظه این فتوکال را دنبال میکنند. چرا که کیتانو دیگر تصمیم به فیلم ساختن ندارد!
یکی دیگر از فیلمهای کیتانو «یک صحنه در دریا» است. یک عاشقانه ساده و بیتکلف که از عشق به دریا و موجسواری آغاز شده و با مرگ در دریا پایان میگیرد. این فیلم قصه یک پسر ناشنوا را روایت میکند که دوست دارد موجسوار شود. در این با دختری که او هم از قضا ناشنواست آشنا میشود. عشق این دو بسیار آرام و دوستداشتنی در ساحل یک دریا دنبال میشود. دخترک با لبخندی ملیح پسر را در حال موجسواری تماشا میکند. هیچ نمیگوید. هیچ ریاکشنی هم ندارد. تنها لبخندی ساده بر چهره دارد. او تنها یک صحنه در دریا را میشناسد. آن هم موجسواری معشوقهاش است.
این فیلم سرشار از لحظات دلنشین است. لحظاتی که در آن زندگی، انسان و عواطف انسانی معنا پیدا میکند. تاکشی کیتانو برای آنکه به اهمیت نیاز و خواستههای انسان تاکید کند از موقعیتها و رخدادهای دراماتیک فاصله گرفته و زندگی روزمره این دو کاراکتر را زیر ذرهبین میگیرد. همه چیز از خرید یک تخته موجسواری تا سوار شدن بر موج دریا اهمیت پیدا میکند.
پس از سپری شدن تمام لحظات دلنشین کیتانو حقیقت زندگی را برای مخاطب برملا میکند. حقیقتی که همه انسانها به آن دچار خواهند بود؛ مرگ. بنابراین فیلم «صحنهای در دریا» کاملا صادقانه و خالصانه عشق به زندگی و سپس سینما را نمایش میدهد.
There are no comments yet