نتیجه معکوس ممیزی | پایگاه خبری صبا
امروز ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۲۷
معمای استقبال مخاطب/ 3

نتیجه معکوس ممیزی

علیرضا اخلاقی | نتیجه دستور حک و اصلاح فیلم و فیلمنامه، بدون توجه به میزان تأثیرگذاری آن­ها­ بر «ساختار» و «ماجرای دراماتیک» اثر، «قهر تماشاگر» است؛ تا جایی که رکوردشکنی فروش یک فیلم، به جای این­ که حاصل «موضوع موردپسند نهادهای نظارتی» و «ساختار ارزشمند» اثر باشد؛ وابسته به همان عناصری است که سال­‌های سال ناظران و ارزشیابان برای حذف آن­ها تلاش کرده‌اند!

همان­گونه که در بخش یک و بخش دو سلسله نوشتار «معمای استقبال مخاطب» به آن اشاره شد؛ وجود شوراها و قوانین نظارت بر آثار سینمایی و تلویزیونی، در اصل با دیدگاه مثبت فرهنگی و اجتماعی پدید آمده‌اند؛ اما آنچه از همان آغاز مانع استقلال فیلمساز و ضعف آثار در جلب مخاطب شده؛ سوءتفاهم در مورد خط قرمزها و قضاوت نادرست در مورد میزان تأثیرگذاری فیلم و سریال بر تماشاگر امروزی ­است که دهه­‌ها بدون پویایی در دست اجراست و تحقق اهداف­ فرهنگی قانون­‌گذار و نیت خیر دست­‌اندرکاران امور فرهنگی را با مشکل مواجه کرده است.

این­که تعداد محدودی کارشناس، به اعتبار اختیار نظارت، برداشت شخصی خود را مبنای تفسیر مقررات و آیین‌­نامه بدانند و بر اساس آن، بدون توجه به شرایط اجتماعی، گسترش رسانه­‌ها و پیشرفت سرسام­‌آور فناوری اطلاعات و ارتباطات، بر عملکرد خود اصرار بورزند؛ کاری هم‌­راستا با اهداف نظارت و ارزشیابی نیست و میزان تأثیرگذاری آن بر فرهنگ جامعه را زیر سئوال می‌­برد.

از سوی دیگر، اصولأ آثار هنری، بدون مخاطب هویت پیدا نمی­‌کنند؛ زیرا آثار خلق‌­شده هر اندازه کامل، قوی و خوش­‌ساخت باشند؛ باز هم بدون مخاطب راه به جایی نمی‌­برند.

با اندکی دقت، می‌­توان نشانه‌­هایی از آثار پدید آمده توسط هنرمندان دوره‌­های گذشته را جست‌وجو کرد که بدون قرارگرفتن در معرض دید مخاطب، چیزی از آن­ها باقی نمانده و در بهترین حالت، در گنجه­ غبار گرفته خانه هنرمند، یا بخشی از ­یک موزه بدون تماشاگر، به فراموشی سپرده شده­‌اند.

نکته مهم دیگر این است که برای هر اثر ادبی و هنری به ازای هر مخاطب، بر پایه برداشت شخصی او، یک نقد یا نظر وجود دارد. به­‌ویژه در زمان‌ه­ایی که فضای مجازی و شبکه­‌های ماهواره‌­ای با توسعه­ کمّی آثار متنوع، علاوه بر تغییر ذائقه و سلیقه­، سطح درک و پسند مخاطبان را به شدت بالا برده‌­اند؛ تصمیم‌­گیری به جای میلیون­‌ها نفر روش ثمربخشی نیست.

از این دیدگاه، طبقه­‌بندی آثار ادبی و هنری به‌­عنوان آثار «آموزنده» یا «بد آموز» از دید چند ناظر یا حتی کارشناس هنری، نگاهی کهنه و غیرکارشناسی است که در درازمدت با بی‌­خاصیت کردن دستاوردها، رسانه را از نعمت استقبال مخاطب محروم می­‌کند.

طی چند دهه اخیر، دستور حک و اصلاح فیلم و فیلمنامه، از «موضوع»، «شخصیت‌‌پردازی»، «پوشش بازیگران»، «اندازه­ نما» و «دیالوگ» فراتر رفته و به «نام شخصیت‌ها» و حتی «نام فیلم و سریال» هم سرایت پیدا کرده است.

این اصلاحات، بدون توجه به میزان تأثیرگذاری آن­ها­ بر «ساختار» و «ماجرای دراماتیک» اثر، به تولید فیلم‌­ها و سریال‌­هایی منجر می‌­شود که نه متناسب با دلمشغولی­‌های کارگردان است و نه جذابیتی برای تماشاگر دارد؛ بلکه تنها سندی­ است برای حسرت فیلمنامه‌­نویسی که به سبب ابتر شدن موضوع فیلمنامه، ناقص­‌شدن شخصیت‌­ها و بی‌خاصیت شدن ماجراهای فیلمنامه­‌اش، اسیر پشیمانی می­‌شود.

نتیجه نهایی این عملکرد، قهر تماشاگر ایرانی با سینما و ریزش مداوم مخاطب سیمای جمهوری اسلامی ایران است؛ تا جایی که رکوردشکنی فروش یک فیلم، به جای این­ که حاصل موضوع موردپسند نهادهای نظارتی و ساختار ارزشمند اثر باشد؛ وابسته­ توسل به همان عناصری می­‌شود که سال­‌های سال ناظران و ارزشیابان برای حذف آن­ها در تعداد زیادی از آثار سینمایی تلاش کرده‌­اند!

جالب این است که وجود این عناصر هم به تنهایی پاسخگو نیست و برای شکستن رکورد تماشاگر، به بودجه‌­ای معادل هزینه تولید دو فیلم سینمایی برای پرداخت هزینه تبلیغ در شبکه ماهواره‌­ای پرمخاطبی نیاز است که همه فیلمسازان و دست‌اندر کاران سینما از تبلیغ آثارشان در آن منع شده­‌اند.

کاش از همان آغاز وجود مخاطب به‌­عنوان عنصر اصلی بقای هنر به رسمیت شناخته می‌­شد و تأثیرگذاری بر سلیقه مخاطب با تولید فیلم و سریال‌­های جذاب و با کیفیت مورد توجه قرار می‌­گرفت؛ زیرا بدون مخاطب، نه تحقق اهداف فرهنگی مسئولان راه به جایی می‌­برد و نه فرصتی برای تولید اثر باقی می‌­ماند.

با اندکی توجه درمی­‌یابیم؛ کم­ترین دستاورد سریال­‌های جذاب جدید در پلتفرم‌­­ها این بوده که شبکه­‌های ماهواره­ای  فارسی‌­زبان مجبور شده‌­اند؛ با توجه به پسند مخاطب، «پخش قانونی و غیرقانونی فیلم و سریال‌­های تولید داخل» را جایگزین «سریال­‌های ترکی با مضمون و ساختارهای آنچنانی» کنند؛ کاری که مسئولان فرهنگی کشور در بیش از یک دهه تلاش موفق به انجام آن نشده‌­اند. این دستاورد، نتیجه غیرمستقیم روندی است که خواسته یا ناخواسته به تولید و پخش آثار پرمخاطبی چون «شهرزاد»، «جیران»، «خاتون»، «آکتور»، «پوست شیر» و … چند اثر دیگر منجر شده ­است.

توجه به این نکته نیز ضروری است که این روند را دو خطر بالقوه تهدید می‌­کند؛ مورد اول این­که؛ صدور شتاب­زده مجوز برای ۱۲ پلتفرم جدید و تولید ۲۰ «سریال»، «شو» و «مسابقه» در خلأ حاصل از شکاف میان دو نهاد نظارتی، می­‌تواند همه رشته­‌ها را پنبه کند و در نهایت این پدیده را نیز به سرنوشتی چون سرنوشت «شبکه نمایش خانگی»، «سینمای بی‌­تماشاگر» و «سیمای بی­‌مخاطب» دچار کند.

خطر دوم هم این است که؛ مسئولان نظارت و ارزشیابی برای این رسانه نیز آزموده­‌های خود را دوباره بیازمایند و انتظار نتیجه متفاوتی داشته باشند.

باید بپذیریم که جذابیت برای تماشاگر امروزی در مقایسه با مخاطب دهه­‌های گذشته، معنای متفاوتی دارد.

شاید پرداختن به جزئیاتی از چند سریال پرمخاطب پخش­ شده در پلتفرم‌­ها بتواند بخشی از نشانه­‌های کیفیت و دلایل موفقیت این آثار  در جذب مخاطب را بهتر آشکار کند.

 

[ادامه دارد]

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تمساح خونی
    122/039/668/000
  • بی‌بدن
    31/159/220/500
  • سال گربه
    27/468/929/500
  • مست عشق
    16/428/078/500
  • آپاراتچی
    4/731/691/500
  • آسمان غرب
    4/086/239/500
  • ایلیاجست‌وجوی قهرمان
    4/017/155/500
  • پرویزخان
    3/349/494/500
  • نوروز
    3/326/111/000