ما چنان در میان اشیا، قوانین، اخلاق و بروکراسی احاطه گشتهایم که گویی چیدمانی از پیش طراحی شده را زندگی میکنیم. جهان صحنه آرایی شده برای حضور یک شهروند از طلوعی که خود را در آینه مینگرد تا فروگذاشتن پلک. فزونی تولید انواع کالا که زیست ما را به خود وابسته میکنند و جلوه ای از ملزومات حیاتی را برای ما ایجاد میکنند بسیاری از موقعیت های انسانی را مشابه، قابل پیش بینی و به نوع از قبل طراحی شده مینماید.
«میزانسن»، صحنهای است که بر اساس سناریو فیلم یا تئاتر با نظارت بر تمام امور فنی و هنری طراحی شده است. نحوه ورود، قرار گیری و ایفای نقش بازیگران در صحنه جاگذاری میشود.
عنوان این نمایشگاه کنایه بر زیست ما به مثابه بازیگران عرصه حیات با نقشهایی نسبتا تکراری است اگرچه هر فرد خود را متمایز و تجربیاتش را فردی و بی همتا میداند اما در حقیقت ما در میزانسنهای معینی قرار میگیریم مانند خانواده، دوستان، محیط کار و حتی روابط عاشقانه…
انسان آزاد، روح سرکش و غریزه بیولوژیکاش را نفس میکشد در حالی که فرمهای خودساخته ماهیت مصنوعی و آمرانه دارند چناچه حضور در تضادی میان حقیقت وجودی و مقتضیات موضعی سرگردان خواهد بود. بسط مفهوم میزانسن در بسیاری از ابعاد زندگی امکان پذیر است.
نمایشگاه آثار نقاشی شهرزاد قاضی زاهدی با عنوان میزانسن شامل ۱۲ تابلو نقاشی اکریلیک روی بوم بود که کوچکترین آن ۴۰*۴۰ و بزرگترینشان ۱۵۰* ۱۹۰ و از تاریخ ۵ تا ۱۹ خرداد در گالری نیان برگزار شد.
۴ پرتره و باقی موقعیتهای دو یا چند نفره ی انسانی را نشان میدهد. شیوه رنگگذاری آزادانه، غلیظ و بی مرز او بیننده را به سوی اکسپرسیونیسم انتزاعی سوق میدهد چناچه هنرمند حقیقتا اکسپرسیو و جسورانه فرمهای بدن و صورت ایجاد کرده است. بیشتر چهرهها به نوعی مخدوش، نقاب وار و یادآور آثار جیمز انسور است. پالت رنگی این هنرمند در این مجموعه طیفی از رنگ های گرم است که بر بستری کرم رنگ پوشانده شده است و لکه های نارنجی و سبز در اغلب آثار تکرار شده است. رنگگذاریهای غلیظ هنرمند بر روی بوم نوعی بافت ایجاد کرده است که لحن دیگری از سایه و رنگها را به بیننده القا می کند و بر میزان گیرایی اثر میافزاید.
با توجه به عنوان نمایشگاه و اشاراتی که در استیتمنت به آنها پرداخته شده است، میزانسن اشاره به زیست مصنوعی انسانها دارد، هنرمند چهرهها را در موقعیتهایی تصویر کرده است که به نقش آفرینی در روایتی ساختاری و از پیش تعیین شده مشغولاند، صورتهای ماسکگونه و لبخندهای تصنعی شاید خود کنایه ای بر همین مضمون است. چشمها بی نگاه و خالی در حالی که حالت لبها دقیق ترسیم شده است.
شهرزاد قاضی زاهدی در میزانسن که چندمین نمایشگاه انفرادی او بود به سراغ سوژههای انسانی و فیگورهایی رفت که گویای روایتی قابل حدس و رویت هستند و شاید حتی نمایی از تجربه زیستی هر یک از ما باشند.