به گزارش خبرنگار موسیقی صبا، در این نشست علاوه بر پورناظری و قمصری، رضا موسوی کارگردان هنری این کنسرت و رضا امامی مدیر مارکتینگ داریا همراه نیز حاضر بودند.
در ابتدای این نشست سهراب پور ناظری با توجه به اهمیت برگزاری نشست خبری گفت این امر اتفاق سازنده و دو سویهای میان هنرمندان و اهالی رسانه است.
علی قمصری نیز با ابراز خوشحالی از اینکه پس از سالها توانسته مجدد با پورناظری همکاری کند گفت: برگزاری نشست خبری زخداد مهمی است چراکه هنرمندان و اهالی رسانه بدون حواشی موجود در فضای مجازی میتوانند با یکدیگر ارتباطی سازنده داشته باشند.
رضا موسوی کارگردات هنری این نشست نیز در ابتدای صحبتهای خود با اشاره به اهمیت حضور اهالی رسانه گفت: در برگزاری کنسرت عوامل اجرا در کنار مخاطبان و رسانهها سه ضلع یک مثلث را تشکیل میدهند.
رضا امامی مدیر مترکتینگ داریا همراه نیز گفت: مجموعه ما در تلاش است در کنار فعالیتهای تخصصی خود از آثار هنری ویژه حمایت کند و این افتخار را داریم که این بار در کنار این دو عزیز باشیم.
علی قمصری در ادامه ٱظهار داشت: من و سهراب پور ناظری تجربه نزدیک به ۱۵ سال همکاری مشترک داریم و در کنار هنرمندانی چون علیرضا قربانی، محمد معتمدی و همایون شجریان فعالیت کردهایم. در مدت ۱۵ سال به دلیل اختلاف سلیقه از یکدیگر دور ماندیم اما این اتفاق مثبت مجددا رخ داد تا در یک شرایط احتماعی ویژه دوباره در کنار هم باشیم. در این دوره بیش از زمان دیگری وقت آن است تا نوازندگان خصوصا در خصوص آثار ملی در کنار یکدیگر قرار بگیرند خصوصا که بسیاری از هنزمندان فعال در این زمینه در سکوت هستند و ما باید با فعالیت خود رفتاری مطالبه گر داشته باشیم.
بخشی از این کنسرت مبتنی بر موسیقی دستگاهی و بخشی بداهه و بخش دیگر مبتنی بر آهنگسازی است و نکته جالب این است که من و سهراب به نقطه نظر مشترکی رسیدیم و این درهم تنیدگی در آثار اتفاق افتاده است.نکته مثبت دیگر این است که در سنی به یکدیگر رسیدیم که هنوز جوانیم و در پختگی میتوانیم برای موسیقی این کشور مفید باشیم و الان تنها به مفید بودن برای موسیقی کشور فکر میکنیم…
پورناظری نیز در این نشست گفت: در فضای کنونی ایران هیچ چیز مهمتر از همبستگی و آشتی ملی نیست. پدرم روزی گفت ابتدا خود را آباد کن و بعد به فکر سرزمین باش. ما تلاش کردیم در این مسیر حرکت کنیم. برای من انگیزه مضاعفی وجود دارد که در کنار علی قمصری این اتفاق را رقم بزنیم. امیدوارم بتوانیم در سالهای متمادی به این فعالیت ادامه دهیم. خیلی مواقع نسلهای پیشین درس آشتی به ما ندادند و من از خیلی از پیشکسوتان این احساس را نگرفتم و امیدوارم ما بتوانیم در این زمینه دست به عمل بزنیم.
او اظهار داشت: در این مجموعه یک گروه عمل میکنند و هیچکس بر فردیت خود تاکید ندارد و من تو علی قمصری در تلاشیم با یکدیگر اتفاق مثبتی برای موسیقی ایرانی رقم بزنیم. در سالهای نوجوانی ما گروههای زیادی فعال بودند اما امروز اینگونه نیست و به سهم خود در تلاشیم این اتفاق را رقم بزنیم.
او در ادامه گفت: در این اجرا، در بخش اول در حدود سی دقیقه دو نوازی سه تار به صورت بداهه داریم، بخش دیگر دو نوازی دیوان و تنبور است که با آواز همراه است و در نهایت موسیقی با تار و کمانچه به پایان میرسد. همچنین برای این کنسرت و برای تک تک قطعات طراحی پرفورمنس انجام شده است.همچنین سازهایی چون عود و چنگ نیز در این کنسرت مورد استفاده قرار میگیرند.
پورناظری در ادامه گفت: در ماههای گذشته حوادث تلخی در این سرزمین شکل گرفت و هر روح و قلب بیداری، دچار اندوه شد. دورهای بود که نمیشد به کار فکر کرد اما فعالیت ما از جنس راهگشایی است. زمانی که کودک بودم پدرم وقتی به خیابان میرفت، کارتی را که برای حمل ساز بود، با خود همراه داشت. از آن فضا به امروز رسیدهایم که شبی دویست کنسرت تنها در تهران به روی صحنه میرود و زنان هنرمندی به عنوان نوازنده بر روی صحنه حضور دارند. این سنگر نباید خالی بماند چراکه دود آن ابتدا به چشم سرزمین میرود و ما باید این چراغ را روز به روز درخشانتر کنیم.
در شرایط فعلی میلیونها نوازنده در کشور داریم و این شگفتانگیز است. این جنس از موسیقی مثبت، شریان هویتی این سرزمین است. سکوت خیانت است و به دلیل محدودیتها نباید صحنه را خالی کرد.
وی ادامه داد: در پروژه سی و سیصد زنان نقش فعال تری از مردان داشتند و این افتخاری برای ما بود. تمام قد پشت حضور زنان روی صحنه میایستیم و این رسالت هنری ما است. من به حکم وظیفه و عشقم این کار را انجام میدهم.
او اظهار داشت: موسیقی سنتی و تنبور در خون من است و با آن بزرگ شدهام. علی قمصری سال گذشته پروژه تاثیر گذار و سازندهای به نام تار ایرانی را به ثمر رساند و پیوندی با موسیقی کل ایران به وجود آورد که اتفاقی شگفت انگیز است.
قمصری در ادامه گفت: در سفری در پروژه تار ایرانی پیشکسوتی را دیدم که فعالیت نمیکرد و گفت حرف بسیار است اما دیگر صدا ندارم. در این سفرها با استعدادهای درخشانی رو به رو شدم که با دست خالی تلاش میکنند و با عشق پیش میروند. پروژه تار ابرانی برای من مثل یک سلوک بود. رسالت من این است که توجهات را به این نوع از موسیقی جلب کنم و در بند سودجویی شخصی نیستم.
او گفت: شرایط سیاسی و اجتماعی که در آن هستیم برای ما خفقان ایجاد کرد و ماههای دشواری را سپری کزدیم و راحت روی صحنه حضور پیدا نکردهایم. تلاش میکنیم به هر قیمت روی صحنه نرویم و دغدغه فعالیت برای مردم را داریم و امیدوارم بتوانیم به سوی این مسیر حرکت کنیم و سربلند شویم.
قمصری در بخش دیگری از این نشست گفت: در سفرهایی که داشتم و در معاشرت با سهراب در حال یادگیری این موسیقی هستم چراکه سهراب عمیقا این جنس از موسیقی را میشناسد. ما دو موسیقی اکادمیک در ایران داریم که باید در دانشگاه تدریس شود؛ یکی موسیقی کلاسبک و دیگری موسیقی مقامی غرب کشور که در این کنسرتها، روی آنها تمرکز خواهیم کرد.
پورناظری نیز در ادامه درباره همزمانی اجرا با کنسرت جدید علیرضا قربانی گفت: رقابتی در کار نیست و پیش از این پروژههایی نظیر سیصد را در سعد آباد اجرا کرده بودیم. از موفقیت آقای قربانی خوشحالم چراکه همگی در توفیق و شکست یکدیگر سهیم هستیم… ما با تیم آقای قربانی نیز در ارتباط هستیم. کاخ سعد آباد برای من بهترین فضای اجرا است و در ایوان عطار که فضای دنجی برای این نوع موسیقی است، تجهیز توسط مجموعه داریا صورت گرفته است.
او گفت: این کنسرت، بی کلام نیست و دکلمه متون کهنی را داریم و من ِو علی به صورت آوازی قطعاتی را اجرا میکنیم. به جز کیهان کلهر در سالهای اخیر کنسرتی نداشتیم که تمرکزش روی ساز باشد و از استقبال بی نظیر این کنسرت بسیار خوشحالیم.
علی قمصری نیز گفت: درباره قوانینی که درباره حضور خانمها روی صحنه هست، در شهرهای مختلف اختلاف نظر وجود دارد. من و سهراب هفت ماه است ارکستری با حضور استعدادهای هر شهر که در هر نقطه از کشور یک ارکستر مجزا تشکیل دادهایم. در شهرهای مختلف نوازندگان خانم و مرد با استعدادی وجود دارند. در تمام شهرها بدون تفکیک جنسیت در تلاشیم کنسرتی با ارکستر همان شهر روی صحنه ببریم. در اصفهان متاسفانه هنوز خانمها اجازه حضور روی صحنه را ندارند.
او تاکید کرد: در این کنسرت نیز از تمام ظرفیت جهت همآوایی و نوازندگی خانمها استفاده کردیم و مخاطبان با غافلگیریهای جالبی رو به رو خواهند شد.
پورناظری در این بخش اظهار داشت: آنچه که برای باز کردن راه برای زنان ایران انجام میدهیم بر حسب وظیفه است، چراکه در طول تاریخ، همواره به زنان بدهکار هستیم و در تلاشیم این مسئله را جبران کنیم. سعی میکنیم در این مسیر حرکت کنیم. تا امروز مسیری طولانی طی شده است در برپایی این کنسرت. در زمینه فعالیت خانمها مشکل شرعی وجود ندارد تا آواز محلی ایرانی را ارائه دهد. در کشور ما به دلیلی شرایط حساس موسیقی، کسی به دنبال ریسک در این زمینه نیست و همه آرامش را ترجیح میدهند.
او متذکر شد: هنر یا مبتذل است یا نیست. در گوشه گوشه این سرزمین موسیقی مبتذل به گوش میرسد. اگر حرام و حلالی است، همین است. خانم مهدیه محمدخانی و دیگران، موسیقی درجه یکی اجرا میکنند و سرمایههای این سرزمین هستند و در محتوای کار آنها شبههای وجود ندارد. راهی طولانی از دهه شصت تاکنون طی شده. ما این راه را ادامه میدهیم تا عرصه باز شود. سکوت به نفع افراد افراطی است و این کنسرت نمایندهای از افراطیها را در خود ندارد. این کنسرت نماینده انسانهایی است که به فکر منافع این سرزمین هستند.
رضا امامی مدیر هنری پروژه نیز درباره گزیدهکارکردن گروه گفت: ما استانداردی در نظر داریم که این استاندارد در حوزه موسیقی پاپ وجود ندارد. داریا همراه فرهنگ و موسیقی این سرزمین است. در کشور ما برندهایی هستند که از موسیقی پاپ طبق استاندارد خود حمایت میکنند اما در حوزه ما هنوز استانداردی در این جنس از موسیقی یافت نشده است. داریا با فعالیت تجاری خود، به فکر جریانی است که برای این سرزمین ماندگار باشد و این جسارتی است که در کنار برندهای مطرح دنیا، در تلاش برای تولید هستیم و در حوزه هنر موسیقی، نزدیکترین مدل به روحیات خود را تاکنون در این عزیزان یافتهایم.
پورناظری در ادامه این نشست عنوان کرد: عنوان این کار از یکی از نثرهای بایزید بسطامی گرفته شده است. فرازهایی از نثرهای کهن در این برنامه خواهد بود. روز اولی که با علی ساز زدیم، تجربه ویژهای بود چراکه ده سال در کنار یکدیگر ساز نزده بودیم. بسیازی از لحظات از ساز علی صدای خود را میشنیدم و این یگانگی با وجود دور بودن از بعد مسافت میان ما وجود داشت. با وجود فضای ناخوشایند میان ما روح هایمان در کنار یکدیگر به حیات خود ادامه داده بودند و این تجربه لذت بخشی برای من بود که در کنار علی قمصری قرار بگیرم.
علی قمصری نیز اظهار داشت: ساز تخصصی من سه تار نیست و در هیچ کنسرتی سه تار ننواخته ام اما با این ساز درد و دل میکنم. وقتی پس از سال ها با سهراب دیدار داشتم سه تار نواختیم و حرفهای خود را بدون گفتن حتی یک کلمه به هم زدیم و ارتباط دوستانه تازهای در همان لحظه میان ما مجددا شکل گرفت. در تمام این سالها نظیر بداهه نوازیهایی که کنار سهراب تجریه کردهام، نتوانسته بودم تجربه کنم و این اتفاق در زمان خوبی رخ داد و فرصت مغتنمی است. در این کسنرت ناخوداگاه به سراغ سازهایی رفته ایم که دیگر کشورها تلاش داشته اند هویت آن را تغییر دهند مثل دیوان، تار و کمانچه و بربط که در زمان ساسانیان نوازندههای درخشانی داشتهایم و در کشورهای دیگر با عنوان عود به بلوغ رسیده و امروز در کشور ما به همین نام شناخته میشوند. سراغ سازهایی رفتهایم که با هویت ملی ما گره خورده اند. یکی از درخشانترین تجربه های ما در کنار سهراب این است که بداهههای ما به شکلی است که گویی از قبل تنظیم شدهاند و مرز بین بداهه و کار کمپوزیسون شده مشخص نیست.
قمصری گفت: در بخش ابتدایی روی دو سه تار و سازهای کوبهای متمرکز هستیم و خلاقیتهای بصری وجود دارد. بخشهایی بداهه هستند و یک تصنیف اجرا میکنیم که نیمه اول با صدای سهراب و نیمه دوم با صدای من است و با هم همخوانی داریم. تصنیف نای و نوا با شعر یابه و تصنیفی از حافظ را داریم. بخش دوم بر ساز تنبور و دیوان متمرکز است و بر موسیقی کردی تامل داریم و قطعهای از سهراب و قطعهای از من اجرا میشود. بخش سوم تمرکز بر تار و کمانچه است که با آواز بیات اصفهان آعاز شده و تصنیفی از صائب تبریزی اجرا شده و با تصنیفی از ایران این کنسرت به پایان میرسد.
رضا موسوی در ادامه اظهار داشت: شیوه همکاری این دو هنرمند و هماهنگی آن دو بسیار برای من جالب است. ابن پروژه باز پس گیری سازهای قطعات موسیقی ایرانی است و بر آن تاکید داشتهایم.
پورناظری در ادامه اظهار داشت: قابهایی از پیش تعیین شده در شکل اجرا در نظر گرفتهایم و بسته به حال و هوای هر شب محتوای هر شب در آن نقش میبندد و پنجاه درصد این کنسرت به صورت بداهه در نظر گرفته شده است و در ترجیعبندهایی به یکدیگر میرسیم.بداههها در دل یک ساختار از پیش تعیینشده شکل گرفته است
قمصری نیز گفت: موسیقی بداهه کاملا برای شرق به رسمیت شناخته شده و این هنر اوج هنرمندی در شرق به شمار میرود. باید هنرمند در فرم و ملودی پردازی ماهر باشد و به هیچ عنوان به عنوان حرفهای خودمانی میان دو نفر مطرح نیست.
پورناظری در این بخش گفت: درباره اینکه چرا نسل جوان موسیقی فاخر را شنونده نیستند، مسئولان باید پاسخگو باشند. وقتی در تلویزیون ساز نشان داده نمیشود وضعیت بهتر از این نخواهد بود. سیاستگذاران باید در قبال این پرسشهای اساسی پاسخگو باشند. من و خانوادهام عمرمان را پای موسیقی گذاشتیم اما همواره به جای تشویق مواخذه شدیم. عرصه فرهنگ دچار تشویش است و برای مثال شاعرانی چون شهریار و حسین منزوی و سایه در این عصر غایب هستند.
او ادامه داد: دغدغه ما سرزمین و فرهنگ آن است و اگر از استعداد نسلها استفاده نشود، به شرایط بد کنونی مبتلا میشویم و این امری طبیعی است. سیاستگذاریها غلط بوده است و اگر فروغی هم وجود دارد برای خون دل خوردن نسل گذشته است.
در ادامه نشست علی قمصری گفت: راه برونرفت از شرایط کنونی مدیریت درست، هدایت و برنامهریزی کلان عرصه فرهنگ است. من نباید از خواندن مصاحبه مدیر برخورد او را با خودم حدس بزنم و این یعنی برنامهریزی کلانی وجود ندارد. باید مدیریت به گونهای صورت گیرد که کودکان در مدارس با موسیقی ملی آشنا شود. کودکان و نوجوانان ما در تلویزیون ساز ملی را نمیبینند اما در معرض انواع موسیقی مبتذل قرار دارند. گاهی در شهرهای مختلف ساز ایرانی من را از روی کاور گیتار مینامند و این اتفاقی ناراحت کننده است. من تلاش کردهام جمع بیشتری با ساز تار آشنا شوند اما تلاش فردی من کافی نیست. عنان موسیقی دست موسیقیدان نیست و تهیهکنندگان که نزد متولیان و مدیران محبوب هستند عنان موسیقی را در دست دارند پس طبیعی است موسیقی بی کلام فراموش شود. اگر در مدارس آموزش درست وجود داشته باشد مردم متوجه موسیقی زنده و پلیبک میشوند، اتفاقی که این روزها در کنسرتها رایج است و مردم متوجه آن نمیشوند. ریشه همه اینها در آموزش صحیح نسل جوان است.در مبحث موسیقی کودک آموزشگاهها با متد غربی جلو میروند. چرا موسیقی ملی ما برای کودکان ناشناخته است؟
امامی سرمایهگذار پروژه نیز در این بخش گفت: سطح قیمت بلیتها از ۱۰۰ تا ۴۵۰ هزار تومان است و همگی این جایگاهها در دسترس هستند. اگر فضا مهیا شود آمادگی این را داریم که اجراهای ۲۰۰۰ نفره را به صورت رایگان برگزار کنیم به شرطی که فضای لازم در اختیار ما قرار بگیرد و این قول را از سمت مجموعه داریا همراه میدهم.
موسوی نیز اظهار داشت: در این مجموعه امکانات برای نورپردازی اندک است. سعی کردهایم مشکلات را با کمک عزیزان فعال در سعد آباد حل کنیم. با همه محدویت فضای صحنه عطار تلاش کردهایم اتفاق جذابی را رقم بزنیم. کار با پور ناظری و قمصری یک ویژگی مهم دارد و آن این است که هر دو خلاق هستند و هر روز با ایده جدیدی حاضر میشدند. تلاش کردهایم امکانات صوتی به طریقی به کار گرفته شوند که سمت بناها نباشند تا آسیبی به بناها وارد نشود، به علاوه ما در بناهای مدرنتر این مجموعه فعالیت داریم و اینها مربوط به دوران قاجار نیستند و ارزش تاریخی کمتری دارند.
پورناظری در این بخش گفت: ما دغدغه آثار کهن و باستانی را داریم و میخواهیم مردم به این مکانها وارد شوند. این مکانها بدون حضور مردم مردهاند. آنچه را که از مکانهای تاریخی داریم، بدون نگهبان هستند. علی قمصری در ۱۰۰ مکان باستانی ساز زده است و باعث شده مردم از آنجا بازدید کنند.
او همچنین در موضوع حضور هنرمندان زن در عرصه موسیقی باردیگر تصریح کرد: حذف کردن زن از صحنه و کنسرت در این کشور اقدام اشتباهی است و این فقط هنر و زن توانمند ایرانی است که آسیب میبیند.