به گزارش خبرنگار سینما صبا، جین کمپیون از پافشاری وسترن در پیروی از فرهنگ خود سود می‌جوید و آن را به منزله کلیدی راه‌گشا برای فهم شخصیت اصلی (فیل) در پیرنگ اثر قرار می‌دهد.

فیل که تابع غرب وحشی است، آنچنان با جدیت این امور را به جا می‌آورد که گویی تنها برای آن زاده شده و وظیفه جز کابوی بودن بر دوش ندارد‌. بنابراین فیل به تیپاژی درست در این عرصه نائل می‌گردد‌ و همه چیز برای پذیرش «کاراکتر» وی فراهم می‌شود. گذشته و آینده او به طرزی دغدغه‌مند پلات اثر را فرا می‌گیرد و کنش‌هایش در کلیت درام منطق می‌یابد‌. استحاله فیل در رفتار با پسرک و در آمدن به قامت یک آموزگار، بیننده را وارد روابط علت و معلولی در فیلم‌نامه می‌کند. در ادامه رستگاری فیل و مرگ او ماهیتی دراماتیک پیدا کرده و به سبب نسبتی که ژانر وسترن با وی برقرار کرده و شناخت بیننده از او و سرنوشتش قابل لمس می‌شود.

فیلم‌ساز در برداشت خود از این گونه سینمایی، شخصیت را از بطن تیپاژ استخراج کرده و آن را در ردای یک مولفه در می‌آورد. کمپیون در این فرایند نسل تازه‌ای از قهرمان‌های گاوچران را ترسیم می‌کند. سرآخر صیانت وسترن از آداب و رسوم خود نقش یک مدخل را برای مخاطب بازی کرده و ارتباط وی را با کاراکتر اصلی فیلم تسهیل می‌کند.

امروزه در سیاست‌های سینمای ایران کلمه «ژانر» بارها و بارها بازگو‌ می‌شود. بی‌آنکه طرز مواجهه با آن مطرح شود‌. تماشای فیلم «قدرت سگ» می‌تواند تعامل ژانر وسترن با ریشه‌های خود را ترسیم کند. از این رو اثر جین کمپیون‌ فرصت خوبی برای گرته‌برداری از امر ژانر و ارتباط آن با ساختارهای دیگر همچون شخصیت است.