به گزارش خبرنگار سینما صبا، «علیرضا برازنده» جزو سینماگران جوانی است که بعد از یک دهه کار در سینما به مرز پختگی و تکامل رسیده است. این فیلمبردار در سالهایدهه نود با «شیفت شب» به کارگردانی نیکی کریمی، «بوفالو» به کارگردانی کاوه سجادی حسینی، «تگرگ و آفتاب» به کارگردانی رضا کریمی، «مبارک» به کارگردانی محمدرضا نجفی امامی، «آرایش غلیظ» حمید نعمتالله دوران پرکاری را تجربه کرد و برای «دوران عاشقی» ساخته علیرضا رئیسیان برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری از جشنواره فیلم فجر شد. پیلوت، دوزیست، عادت میکنیم، هجوم، شهرک و… از جمله دیگر آثار مهم کارنامه کاری برازنده محسوب میشوند. برازنده در کار با یک فیلمساز جوان به نام علی بهراد در فیلم «تصور» که با نام «هرمان» جلوی دوربین رفت، در یک فیلم شبانه با لوکشین محدود داخل ماشین کاری متفاوت خلق کرده است. فیلم «تصور» داستان شبی در تهران است که یک راننده تاکسی خیالپرداز عاشق زنی میشود که نمیتواند داشته باشد…
با برازنده درباره فیلمبرداری «تصور» و روند کاریاش گفتوگویی انجام دادهایم.
احمد محمد اسماعیلی
***فیلمنامه فیلم «تصور» چقدر برایتان جذاب بود؟
-فیلمنامه «تصور» را دوست داشتم و البته اغلب فیلمنامههایی که کارگردان فیلماولی نوشته بودند و من با آنها همکاری داشتم، آثار خوبی بودهاند. فیلمنامههایی جذاب با کارگردانهایی که روحیه مشارکت داشتند و در پروسه فیلمبرداری آنها از کار لذت میبردم…
***چه بخشی از فیلمنامه «تصور» برایتان دارای جذابیت بیشتری بود؟
-فیلمنامهای که داستانش کلا در شب و درون ماشین بود و به لحاظ فیلمبرداری پر از چالش بود.
***فیلمبرداری داخل ماشین با توجه به بضاعتهای تکنیکی سینما کار سختی به نظر میرسد…
-ابتدا قرار بود کل فیلم در استودیو و پرده کروماکی (پرده سبز) فیلمبرداری شود، اما به مرور با صحبتهایی که انجام شد، قرار شد کل فیلم در خیابان فیلمبرداری شود و این کار، ما را به لحاظ طولانی شدن زمان فیلمبرداری و مخاطرات رانندگی و فیلمبرداری در شهر سخت میکرد.
***برای جانمایی صدابردار چه تهمیداتی اندیشیدید؟
-حضور صدابردار و نورپرداز در کنار کار و جانمایی دشوار و زمانبر بود. گروهی با ما همکاری کرد که با همدلی و همراهی کار را به سرانجام رسانید.
***آیا از فیلم رو استفاده کردید؟
نه، همه پلان ها را با دوربینی که به ماشین وصل کرده بودیم فیلمبرداری کردیم.
***با این شرایط زمان فیلمبرداری از ساعت ۱۲ نیمه شب به بعد برای خلوتی خیابانها بود؟
– بله، اما همه عوامل یکدل بودند که در شرایط سخت فیلم به سرانجام برسد. در زمان شروع فیلمبرداری برای صرفه جویی چراغ خیابانها خاموش میشد و مجبور بودیم همان نورهای طبیعی خیابان را بازسازی کنیم. با توجه به شرایطی که گروه آماده میکردند ما موقعی که سر صحنه میرفتیم فیلمبرداری سریع آغاز میشد.
***آیا با استوریبورد سر صحنه حضور پیدا میکردید؟
-بله، بخشی از فیلم استوری بورد شده بود.
***«لیلا حاتمی» به عنوان بازیگر اصلی فیلم با توجه به فیلمهایی که در همین حال و هوا کار کرده است، در حین کار چقدر با شما مشارکت داشت؟
– خانم حاتمی یک بازیگر حرفهای است و با شرایط این نوع فیلمبرداری در شب و داخل ماشین آشنا بود… دو بازیگر اصلی ضمن توجه به همین مسائل حسهای لازم و مورد نظر کارگردان را در بازی ارائه کردند.
***برای انجام فیلمبرداری استاندارد و خوب چه عواملی مهم هستند؟
-به جزئیات وارد نمیشوم اما مطمئن باشید موقعی که یک گروه، خوب و حرفه ای نباشد، هر چقدر من تلاش کنم ماحصل کار خوب و موفق نمیشود. فیلمسازی یک کار گروهی و تیمی است و با همدلی و اتحاد همه عوامل است که ماحصل یک فیلم خوب میشود. باید عنوان کنم که من برای خیلی از فیلمهای کارنامه کاریام زحمات زیادی کشیدهام. به عنوان نمونه فیلم «مبارک» اولین رئال – انیمیشن در سینمای ایران بود و از لحاظ تکنیکال و داستانی کاری نو در سینمای ایران محسوب میشد. فیلمبرداری آن فیلم بهشدت سخت و دشوار بود و نیاز به بیش از دو ماه تحقیق اولیه داشت. من برای رسیدن به کیفیت کاری بهتر، تعداد زیادی فیلمهای مشابه را تماشا کردم؛ اکثر تصاویر در این فیلم میبایست انیمیت میشد و باید در تمامی حرکات دوربین و نورپردازی به این مسئله مهم دقت میکردیم و تابع قواعد سینمای انیمیشن میبودیم. همین کار را بهشدت دشوار میساخت. قواعد خاصی دارد و همانطوری که اشاره کردم، شما باید بدانید انیمه کردن در آخر چه خواهند شد و درفیلمبرداریاش باید مثل ریاضیات از یکسری فرمول پیروی کنید. در واقع این کار با فیلمبرداری فیلم رئال تفاوت دارد و کوچکترین حرکت دوربین چه افقی و چه عمودی باید حساب شده باشد. خوشبختانه آقای امامی کارگردان آن فیلم، دانش لازم را داشت و از این تجربه راضی بودم.
***نکتهای که کارنامه کاری شما را متمایز میکند، این است که در اغلب ژانرها کار کردهاید. این تنوع ژانری چه ویژگیهایی دارد و چه ملاکهایی برای انتخاب دارید؟
-ملاکهایی نظیر فیلمنامه و اعتبار و نام کارگردان بسیار مهم است. در هر صورت هیچوقت آن ایدهالی که میخواهید انجام بدهید، پیشنهاد نمیشود. در برخی از کارها قصه جذاب نیست، اما برخی از فیلمنامهها آدم را درگیر خودش میکند… من همانطور که اشاره کردید دوست دارم در تمام ژانرهای سینمایی فعالیت داشته باشم، اما پیشنهادات کمتری داشتهام و اگرهم پیشنهادی بوده، کارهای درخشانی نبودهاند و طبیعی است که همکاری در آن کارها را نپذیرفتهام. این افتخار را داشتم که به عنوان فیلمبردار در «روز رستاخیز» کار کنم که تجربه خوبی بود. فیلمبرداری فیلمهای تاریخی و جنگی جذابیتهای خاص خودش را دارد.
***به نظر میرسد کارگردانهای جوان نسبت به فیلمسازان با سابقه انگیزه بیشتری برای تعامل با فیلمبردار دارند…
-نمیشود اینگونه به قضیه نگاه کرد، اما میتوان این را گفت که چون فیلمساز جوان بیشتر به دنبال خلق و ارائه کار نوآورانه است، فیلمهای نوگراتر و جذابتری را ارائه میدهد و البته کارگردانهای با تجربهای هم وجود دارند که نگاهشان ویژه و نو است. به عنوان نمونه «شهرام مکری» جزو این دسته کارگردانها است. با او دو تجربه موفق دارم و همین ماجرا در مورد حمید نعمتالله و علی مصفا مصداق دارد و کارگردانهای درجه یکی هستند.
***تجربه موفقی با حمید نعمتالله در «آرایش غلیظ» داشتید. کارگردانی که نگاه کمالگرایانهای دارد…
-دقیقا… حمید نعمتالله جزو کارگردانیهایی است که بر طبق سبک خاص خودش کار میکند و مدل کاری او را در سایر فیلمسازان ایرانی ندیدهام. کارهایش امضای شخصی دارند و در حین فیلمبرداری حساسیتهای زیادی به خرج میدهد و موشکافانه هر نما و پلان را کارگردانی میکند. رنگ، نور، حرکت و فیلمبرداری و سایر اموری که در ساخته شدن یک فیلم نقش دارد، برایش مهم و جدی است. در سر صحنه هم موقعی که دوربین آماده فیلمبرداری میشود، با هم حرف میزنیم، نظرات و خواستههایش را بیان میکند، در ذهنش میداند که چه چیزی میخواهد و من هم همه مسائل را برایش درباره اکسپوز رنگ و انتخاب لنزها توضیح میدهم. «حمید نعمتالله» به همه چیز مسلط است و کار کردن با او بسیار لذت بخش است.
There are no comments yet