این سریال بر اساس رمان You Should Have Known اثر ژان هانف کورلیتز (۲۰۱۴) ساخته شده و به نوعی ترکیب مجموعههایی نظیر Big Little Lies و Bonfire of the Vanities محسوب میشود. «فروپاشی» در ابتدای مسیر حال و هوای سریال Gossip Girl (دختر سخنچین) را به مخاطب القا میکند و بعد به آرامی هویت اصلی و شگفتانگیز خود را مییابد.
*
نیکول کیدمن و هیو گرانت در این سریال به ترتیب نقشهای گریس و جاناتان فریزر را ایفا میکنند و یک زوج نیویورکی درجه یک را تشکیل دادهاند. گریس یک تراپیست و درمانگر مشهور مخصوص زوجها است و جاناتان یک سرطانشناس کودکان. خیلی زود متوجه میشوید که این خانواده کوچک (شامل گریس، جاناتان و پسرشان هنری) غرق ثروت و نعمت بیپایان هستند و سبک زندگیشان با اکثریت جامعه متفاوت است.
گریس و جاناتان انسانهای پرمشغلهای هستند و با توجه به شرایط کلی مشکل خاصی در بزرگ کردن فرزندشان ندارند. گریس علاوه بر کمدهای پر از لباس و خانهای مجلل یک همسر جذاب، شوخطبع و باهوش بریتانیایی هم دارد و هر زنی میتواند به او حسادت بورزد.
*
گرچه این زندگی بینقص یک لکه سیاه و عجیب در خود میبیند: مدرسه Reardon. این یک مدرسه گرانقیمت و خصوصی است که شامل خانوادههایی شبیه به فریزرها میشود. گریس عضو والدین بانفوذ و تاثیرگذار مدرسه است و به جهت موقعیت شغلیاش ثبات و استقلال شخصیتی بالایی دارد.
موضوع از جایی متفاوت میشود که مادر جوان یکی از دانشآموزان مدرسه (النا آلوز) حباب فریزرها را میترکاند. او جوانتر از بقیه والدین است و برخلاف همه، موقعیت مالی و اجتماعی آنچنانی ندارد. همین تفاوت اجتماعی موجب میشود والدین بقیه دانشآموزان النا را از خود برانند و دیواری نامرئی بین خود و او بکشند.
*
سوزان بیر (کارگردان) و دیوید ای کلی (نویسنده) سقوط پنهان زوج اصلی سریال را با زیبایی و ظرافت هرچه تمامتر به تصویر کشیدهاند. دیوید ای کلی که سازنده سریال Big Little Lies هم بود توانسته جنبههای مثبتی را از پروژه قبلی خود به The Undoing بیاورد. با این حال، این درخشش فوقالعاده بازیگران است که سریال را از یک اثر درجه ۲ به اثری تحسینبرانگیز و عالی تبدیل میکند.
عناصر رمزآلود و هیجانانگیز در The Undoing به خوبی پیادهسازی شده و علاوه بر دو بازیگر اصلی، دونالد ساترلند، نوآ جوپ، ادگار رامیرز، لی لی ریب، مالتیده د آنجلیس و نوما دومزونی هم به شکلی کمنقص از پس نقشهای متمایز خود برآمدهاند.
در نهایت باید گفت سریال The Undoing میتواند حسابی توجه شما را به خود جلب کند و در این شرایط پر تنش، بد نیست به صندلی تکیه دهید و اجازه دهید HBO یک بار دیگر شما را شگفتزده کند.
داستان این سریال متداولتر از دروغهای کوچک بزرگ است، و به فیلمنامه بیش از شخصیتها پرداخته شده است. داستان حول معمای قتلی میچرخد که فراز و فرودهای زیادی دارد. این سریال اگر به لحاظ احساسی پیچیدهتر از دروغهای کوچک بزرگ نباشد، قطعا جذابتر از آن است و با سرعتی نفسگیر و نقشآفرینیهایی گیرا مخاطب را میخکوب میکند.
فروپاشی The Undoing حال و هوایی عصبی و دمدمی را به مخاطب منتقل میکند که یادآور نیویورک قبل از همهگیری کروناست (این سریال در سال ۲۰۱۹ فیلمبرداری شده است)، و بازیهای زیبا و معمایی مجذوبکننده میتوانند حتی مخاطبانی که سعی دارند در برابر آن مقاومت کنند را وسوسه کند.
فروپاشی The Undoing سریالی زیباست — مخصوصا آدمها، لوکیشنها و کتها! — و ما همگی از چیزهای زیبا استقبال میکنیم و کاستیهای آنرا نادیده میگیریم. بر خلاف پیچشهای غیر ضروری، تصمیمهای نابخردانهی شخصیتها، و جادهخاکیهای آن، فروپاشی The Undoing ما را کنجکاو نگه میدارد.
منبع: نوشتهای از سارا کمالی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است