حضور خون آشام‌ها در تهران! | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۵ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۱
نگاهی به «عقرب عاشق» جدیدترین اثر حسین سهیلی زاده در شبکه نمایش خانگی

حضور خون آشام‌ها در تهران!

«عقرب عاشق» نسبت به عمده آثار ساخته شده در ایران، فضای متفاوتی داشته و در گونه علمی- تخیلی و ترسناک ساخته شده است. ژانری که در سرتاسر دنیا بسیار محبوب است و هر ساله فیلم‌ها و سریال‌های پربیننده‌ای در سطح جهان و در این گونه سینمایی به تولید می‌رسند.

حسین سهیلی زاده تا کنون سریال‌های بسیاری را کارگردانی کرده است که در میان آن‌ها آثار پرمخاطبی دیده می‌شود. مجموعه‌هایی چون «رستوران خانوادگی»، «رانت خوار کوچک»، «ترانه مادری»، «دلنوازان»، «فاصله ها»، «آوای باران» و…
او با کارگردانی «عقرب عاشق» سومین اثر خود در شبکه نمایش خانگی پس از مجموعه‌های «مانکن» و «ملکه گدایان» را مقابل دوربین برده است. «عقرب عاشق» نسبت به عمده آثار ساخته شده در ایران، فضای متفاوتی داشته و در گونه علمی- تخیلی و ترسناک ساخته شده است. ژانری که در سرتاسر دنیا بسیار محبوب است و هر ساله فیلم‌ها و سریال‌های پربیننده‌ای در سطح جهان و در این گونه سینمایی به تولید می‌رسند. به علاوه این مجموعه به صورت توامان از ویژگی‌های غالب در ژانر ملودرام هم بهره می‌برد که فیلمساز پیش از این توانایی خود را در بهره گیری از مولفه‌های این گونه پرطرفدار به خوبی نشان داده است.
زمانی که صحبت از ژانری خاص به میان می‌آید، ناخوداگاه مولفه‌های تکرار شونده آن را به خاطر می آوریم و این مقوله به واسطه استفاده‌های مکرر از همین المان‌ها است که شکل می‌گیرد. با وجود ژنریک بودن کلیت این مجموعه، «عقرب عاشق» در فیلمنامه و کارگردانی نتوانسته از الگوهای رایج این گونه استفاده کند. ژانر علمی تخیلی نیاز به فضاسازی ویژه‌ای دارد تا از جهان واقعی که مخاطب خود به صورت مستقیم با آن درگیر است، آشنایی زدایی صورت گیرد و عناصر فراواقعی را با آن تلفیق کند. رویکردی که بروز و ظهور آن در این سریال جلوه‌ای کم رمق دارد. توجه اصلی نوسیندگان اثر به پیشرفت سیر وقایع است و توجه چندانی به بهره گیری از مولفه‌های ژنریک ندارند. در کارگردانی هم این خلا وجود دارد و به جز بهره گیری از تم رنگی خاص و تک سکانس‌هایی که به واسطه استفاده از جلوه‌های ویژه بصری تا حدی شکل ظاهری متفاوتی پیدا کرده‌اند، نشانه دیگری از حضور المان‌های مختص به ژانر در آن یافت نمی‌شود.


«عقرب عاشق» تلاش می‌کند از همان آغاز راه و در پایان قسمت اول شخصت‌های اصلی را معرفی کند و مقدمه‌ای گیرا برای روایت خود خلق کند، اما معضل اصلی آن به مانند بسیاری دیگر از مجموعه‌های ایرانی در این است که موفق نمی‌شود در پردازش شخصیت‌ها بیانی پرچزئیات داشته باشد و برای هر کاراکتر وجوه شخصیتی چند بعدی بیافریند. تنها اطلاعاتی درباره نسبت میان پرسوناژ‌ها و شغل برخی از آن‌ها به مخاطب ارائه می‌شود حال آنکه این رو‌زها درام مدرن بیش از قصه به شخصت متکی است و در هم آمیزی ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری چندگانه و متضاد در چنین آثاری، خود سبب ایجاد گره‌های داستانی متعدد می‌شود و اشتیاق بیننده را برای دنبال کردن سیر داستان در یک اثر بر می‌انگیزد. اتفاقی که معمولا در سریال‌های ایرانی لحاظ نشده و همین نکته سبب می‌شود مخاطبی که در مواجهه مستقیم با سریال‌های روز دنیا قرار دارد، به سبب تغییر ذائقه سینمایی‌اش، فضای غالب در مجموعه‌های داخلی را تکراری دانسته و نسبت به آن دافعه داشته باشد.
«عقرب عاشق» در ترسیم جهان واقعی و تخیلی مرزبندی قائل می‌شود. شروع گیرای این مجموعه با فرود آمدن سفینه فضایی در ناکجا آباد و خروج شخصیت اصلی با ظاهری غریب و نامانوس از آن همراه است. موضوعی که در سایر دقایق این قسمت ادامه نمی‌یابد. به علاوه در قسمت‌های بعدی نیز جوهره عالم تخیل به دنیای واقعی راه پیدا نمی‌کند و برای هر بخش سکانس‌هایی مجزا طراحی شده است. هر چند احتمال در هم آمیزی این دو بخش در ادامه این مجموعه وجود دارد، اما شاید بهتر این بود که فیلمساز از همان ابتدا این بستر جذاب را نقطه آغاز شکل دهی به درام قرار می‌داد.

نقش‌های اصلی مجموعه تازه سهیلی زاده را محمدرضا فروتن و آرمان درویش ایفا می‌کنند و بازی هر دو بازیگر از نقاط قوت این اثر است. فروتن و درویش نقش شخصیت‌هایی فرازمینی را بازی می‌کنند اما نقطه افتراق آن‌ها در این است که یکی سال‌ها است در زمین مستقر شده و دیگری به تازگی قدم به آن گذاشته است. دو بازیگری که مرور کارنامه کاری هر دو نشان از هوشمندی آن‌ها در انتخاب نقش و مواجه با آن دارد. آرمان درویش که در مجموعه پیشین سهیلی زاده هم نقش اصلی را برعهده داشت، به خوبی توانسته در قالب شخصیت پولاریس یا بهداد آزادی قرار بگیرد. . کاراکتری که به سبب غیر واقعی بودن و وجود نداشتن هیچ پیش فرضی نسبت به آن، چالشی دشوار پیش روی بازیگر قرار می‌دهد. اما درویش با تسلط کافی بر نقش و به کارگیری ریزه کاری‌هایی چون بازی با چشم‌ها و شیوه نگاه کردن وهمینطور اکت‌های ظریف بدنی، موفق می‌شود اجرایی استاندارد ارائه دهد.
برگ برنده دیگر این مجموعه، موسیقی متن آن است. آریا عظیمی نژاد تلاش کرده با نوشتن نوع خاصی از موسیقی، به فضاسازی «عقرب عاشق» کمک کند و نوعی موسیقی روایی ارائه دهد که البته به سبب ضعف‌های اشاره شده در این مجموعه، موسیقی هم نمی‌تواند کارکرد اصلی خود را در این اثر پیدا کند.

با توجه به آنچه که تا کنون از این مجموعه دیده‌ایم، به نظر می‌رسد در ادامه وجوه ملودراماتیک بر این اثر غلبه بیشتری هم پیدا کند و ماجرهای خانوادگی و عاشقانه بر کیلت درام سایه اندازد و بدین ترتیب بستر مناسبی که می‌توانست برای شکل گیری یکی از متفاوت‌ترین آثار شبکه نمایش خانگی وجود داشته باشد، به سادگی از دست برود.
شاید بهتر باشد ساترا در کنار پرداختن به مسائل مربوط به ممیزی آثار شبکه نمایش حانگی و محدود کردن آن ها، بخشی از انرژی خود را بر بررسی کیفیت آثار شبکه نمایش خانگی متمرکز کند و از این طریق از حقوق مخاطبینی که با پرداخت هزینه و تهیه اشتراک آثار پلتفرم ها را رصد می کند، صیانت کند.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۷/۳۴۱/۲۱۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • زودپز
    ۱۲۳/۴۱۱/۱۲۲/۰۰۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۸۹/۵۳۶/۲۱۹/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۳۶/۲۹۰/۰۲۳/۰۰۰
  • قیف
    ۲۶/۲۷۷/۸۱۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۰۶۲/۴۵۱/۱۰۰
  • صبحانه‌با‌زرافه‌ها
    ۱۸/۸۷۰/۸۶۶/۵۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • ملاقات با جادوگر
    ۱۱/۴۰۱/۰۰۷/۵۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۰/۷۷۱/۸۶۳/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۵۳۲/۴۴۳/۵۰۰
  • آغوش باز
    ۲/۵۲۲/۲۱۵/۰۰۰
  • باغ کیانوش
    ۱/۰۹۹/۰۲۸/۰۰۰
  • استاد
    ۶۸۷/۷۲۵/۰۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۲۶۷/۸۳۲/۰۰۰
  • شبگرد
    ۴۱/۷۴۰/۰۰۰