به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، نمایش «جریان» را بیشتر یک کار اتوبیوگرافی فرمال در باره یکی از بزرگترین تئوریسنهای هنر انقلاب (شهید مرتضی آوینی) است که در آن، نویسنده و کارگردان با توجه به استباط شخصی خودش سعی در ترسیم چهرهای روشنفکرانه و احساساتی و برونگرایانه از او داشته است. استباطی که شاید خیلی با قرائت رسمی از حقیقت وجودی و منش رفتاری و فکری رسمی او همخوان نباشد.علیرضا معروفی در سالهای اخیر حضور موثری در تئاتر با نمایشهایی نظیر «عقیم»، «شکم»، «تنها» و «تلفات» با وجوهات اجتماعی پر رنگ داشته است. داستان نمایش «جریان» درباره مصطفی، سردبیر مجلهای است که در آن علیه یک جریان مینویسد و در پی این اتفاق ماجراهایی پیش میآید، انگار همیشه یک جریان روبهرویت ایستاده، یا باید روبهرویش بایستی یا باید بگذاری از روی تو رد بشود.روزبه حصاری، وحید نفر، الهه شهپرست، صالح لواسانی، مازیار مهرگان، محمد نیازی، مهدی رحیمیسده، فرزاد تجلی، محمدحسین ثمری، ضحی رجاییفر، خسرو احمدی بازیگران ، محمد کاظمتبار مجری طرح و حسن جودکی مدیر تولید، میترا رضایی، نگار امیری و علی کیهانی گروه رسانه، روابط عمومی و تبلیغات ، پرهام بزاز آهنگساز و حمید رضا قاسمی طراح گریم نمایش جریان هستند که تا اواخر مرداد درسالن اصلی مجموعه تئاتر روی صحنه است. با علیرضا معروفی در اره اجرای نمایش گفتوگویی انجام دادهام.
احمد محمداسماعیلی
٭٭٭ آیا نمایش جریان یک پرتره اجتماعی است؟
– نمایش جریان وجوهات اجتماعی و سیاسی دارد و نمیشود آن را به سیاسی صرف و یا اجتماعی صرف تقسیم کرد.
٭٭٭ آیا مختصاتی که از شخصیت مصطفی در نمایش جریان ارائه می شود برشی از شخصیت مرتصی آوینی است؟
– گرتهبرداری از نام و شخصیت مرتضی آوینی انجام شده است.
اگر بخواهیم بررسی اجمالی از شخصیت مصطفی نمایش جریان با شخصیت واقعی و در دسترس شهید آوینی داشته باشیم، به تفاوتهای زیادی میرسیم. مرتضی آوینی در دو دهه شصت و هفتاد با فعالیتها و نظریاتش جزو تئوریسنهای فرهنگی بود، اما مصطفی در این نمایش، آدمی احساساتی، برونگرا و عدالتخواه با سویههای پررنگ روشنفکری است…
– من برداشتی از شخصیت مرتضی آوینی را در شخصیتپردازی مصطفی در کارم مورد استفاده قرار دادم. شخصیت مصطفی شاید به تعبیری خود من نویسنده و کارگردان است. شاید مخاطب نمایش باشد. مصطفی باید کسی باشد که مخاطب خودش را در درونش ببیند. شاید شما هم باشید. شاید هر هنرمند دیگر این مملکت باشد.
***یک قهرمان است…
– قهرمان است و سمپاتی دارد.
***برای ایفای نقش مصطفی به سراغ «روزبه حضاری» رفتید. آیا حضاری گزینه اصلیتان برای این نقش بود؟
– بله، روزبه حصاری انتخاب اولم بود.
***با توجه به مختصات و فضای نمایش و عدم استفاده از دکور، از ابتدا اجرای «جریان» بیشتر مناسب سالنهای بلکباکسی به نظر میرسد؟ چگونه به اجرای صحنهای این ایده در تئاتر شهر رسیدید؟
-از همان ابتدای نوشتن متن به صحنه اجرا فکر کرده بودم اما میخواستم به دور از کلیشههایی که معمولا اجراها در سالن اصلی تئاتر شهر و تالار وحدت (با دکور حجبم و عجیب و غریب) دارند، کار را روی صحنه ببرم و به نوعی متفاوت عمل کنم.
***مدتی است که (گفته میشود) به دلائل شرایط اقتصادی و سایر مسائل، در چند ماه اخیر اجراهای سالن اصلی مثل نمایش ابراهیم پشت کوهی بدون دکور روی صحنه اجرا شده است…
-من کار ابراهیم پشت کوهی را ندیدهام و عدم استفاده از دکور هم ربطی به مسائل اقتصادی و گرانی ساخت دکور ندارد. در کارهای قبلی من هم خبری از دکور نبود.
***تئاتر بی چیز را دنبال می کنید…
– بله، اجراهایم در گونه تئاتر بی چیز قابل ارزیابی است.
***آیا به لحاظ مالی برای اجرای نمایش «جریان» حمایتگر مالی داشتید؟
-حمایتگر مالی نداشتیم و البته نبود دکور ربطی به مسائل مالی ندارد.
*** یکی از نقاط قوت «جریان» نورپردازی نمایش است که ضمن همراهی با فضای نمایش و رفت و برگشت زمانی در رخدادهای نمایش هم موثر است…
-طراحی نور نمایش «جریان» را رضا خضرایی انجام میدهد. ما تلاش کردیم از نورپردازی عمودی با توجه به مختصات سالن اصلی تئاتر فاصله بگیریم و بیشتر دوست داشتیم نورها به صورت افقی باشند و فضایی را که مد نظر داریم در این نورپردازی بازتعریف داشته باشد. از رنگ استفاده کردیم تا حالت زیباییشناسی نمایش حفظ شود.
***آیا آدم های نمایش را میتوانیم به دو طیف «کت و شلوار پوش» و «پیراهن روی شلوار انداز» تقسیم کنیم؟!
-هم میشود اینگونه نگاه کرد و هم میشود از زاویه دیگری به آن توجه کرد. بیشتر در بخش مفهومشناسی رنگ در لباسهای آدمهای نمایش تمرکز داشتم.
***آیا ارجاعات سیاسی را که در نمایش مطرح میشود، باید به مقطع خاصی نسبت داد؟
– زمان نمایش «جریان» در سال ۱۳۷۲ است. چهار سالی بعد از خاتمه جنگ… و این در متن به صراحت قید شده. تعابیر دیگری که آیا به این دوره زمانه ربطی دارد و یا میشود تعمیمش داد و یا مسائل دیگر، همگی بسته به برداشت مخاطب است. من مشکلی برای استباط و درک مخاطب از ارجاعات و یا سایر مسائل طرح شده در نمایش «جریان» ندارم و میتوان محدودیتی در این زمینه در نظر نگرفت. به هرحال هدف این بود که اشاراتی به زمانه فعلیمان داشته باشیم و هر اثر هنری باید فرزند زمانه خودش باشد.
***آیا کودکی که در فضاهای سورئال نمایش مصطفی به دنبالش میدود، بخشی از وجود و شخصیت مصطفی است که با شهادتش به آرامش میرسد؟
-کودک مظهر شهادت است و در طول نمایش هم میبینیم که مدام مصطفی به دنبالش میدود و البته مخاطب میتواند این درک را داشته باشد که کودک بخشی از شخصیت خود مصطفی است یا کودک درون او، یا رسیدنش به کمال، یا رسیدن به نور و… جای این دست تعابیر باز است و قابل تفسیر و تاویل.
***درباره تکنیک و میزانسن کارگردانی و این که از فضا و راه پله بین صندلیهای سالن برای بازی بازیگران استفاده کردید، بگوئید…
-همیشه از تکنیک فاصلهگذاری در نمایشهایم استفاده کردهام و در نمایش «جریان» هم نیاز بود از فاصلهگذاری استفاده کنم تا مخاطب ارتباط نزدیک و ملموستری با فضای نمایش به دست بیاورد.
***در صحنهای بازیگر مصطفی با شروع اذان چند دقیقهای سکوت میکند، آیا این مسئله هم به فاصلهگذاری مرتبط است؟
-نه، در اجرایی که دیدید، در این صحنه قرار بود مصطفی آوازی بخواند و روزبه حصاری فیالبداهه با صدای اذانی که از محوطه بیرونی تئاتر شهر شنید، چند دقیقهای به احترام اذان سکوت کرد.
***آیا در هر شب اجرا چنین مسئله ای رخ میدهد؟
– نه، امشب چنین اتفاقی رخ داد.
***دست روزبه حصاری برای این نوع کارهای بداهه باز بود…
بله ، چنین اجازه داشت.
***آیا سایر بازیگران هم چنین اجازهای دارند؟
– بله، همه بازیگران هم چنین اجازهای دارند.
*** درباره انتخاب بازیگران بگوئید؟
-مهمترین مسئله در انتخاب بازیگر مناسب، همخوانیاش با نقش بود و انتخاب روزبه حصاری هم به این دلیل بود که به نقش نزدیک است. بحث محبوبیتاش هم مطرح بود.
***به چه دلیل در ساختار اجرایی نمایش از شکست زمان استفاده کردید؟
– از شکست زمان در اکثر کارهایم برای رسیدن به تعلیق استفاده میکنم و علاقهای به دیدن و اجرای نمایش خطی ندارم.
There are no comments yet