به گزارش صبا، در هفته اخیر شاهد قاچاق فیلمهایی همچون «تفریق» از مانی حقیقی، فیلم «بی رویا» اثر آرین وزیردفتری و… بودهایم که ضربه محکمی بر بدنه سینما وارد میکند.
مساله قاچاق فیلم، مساله جدیدی نیست و در طول سالهای اخیر بسیاری از فیلمها پیش از اکران عمومی در شبکههای مجازی دست به دست شدهاند.
جعفر گودرزی رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در یادداشتی به قاچاق فیلمها در هفته گذشته اشاره کرده است و درباره آینده سینما احساس نگرانی میکند.
متن این یادداشت بدین شرح است: «قصه قاچاق فیلمهای ایرانی دارد به غصه بزرگی تبدیل میشود. حالا تراژدی فقط یک ژانر نیست، بلکه تقدیر سینمای ماست. واقعیت این است که امنیت ،امید، احترام و اعتماد چهار رکن اساسیست که اگر در تار و وجود و روح و جان هنر و هنرمندان تنیده نشود، مرگ تدریجی عرصه فرهنگ و هنر رقم میخورد. متاسفانه در حال حاضر مشکل سینمای ما جدا از سو مدیریت، بحران امنیت است؛ امنیت سرمایه روحی و روانی صاحبان فیلمها. در شرایطی که سینمای کشور ما با روح و جسمی ضعیف دست و پنجه نرم میکند قاچاق اعضای بدنش را که همان تولیداتش است باید گذاشتن سنگ قبر بر روی پیکرش دانست. زدن میخ آخر بر تابوت سینما…
آقایان! قاچاق فیلمها تیر خلاص به سینمای ماست و سردرگمی سرمایهگذاران و صاحبان فیلم در سینما را رقم زده است. مدیران کم تلاش و پرتوقع به راستی برای قاچاق فیلمهای سینمای ایران میخواهید چه تمهیدی بیندیشید؟ با این حجم از قاچاق در سینمای ایران باید عطای فیلمسازی را به لقایش بخشید. این مشکل نیازمند برخورد جدی، ضربتی و عملیاتیست نه بخشنامهای و… متاسفانه وقتی فیلمهای سینمایی به این راحتی قاچاق میشوند و بعد از اکران آنلاین و یا حتی قبل از آن به بازار راه پیدا میکنند چگونه میتوانیم از تهیهکنندگان و سرمایهگذاران بخواهیم به سرمایهگذاری در سینما فکر کنند؟!
آیا بعد از سالهای متمادی وقت آن نرسیده به مقوله کپیرایت نگاه جدی بیندازیم؟
چند نفر دیگر باید ضرر کنند تا این قانون به صورت جدی اجرایی شود؟ وقتی به قانون کپیرایت وقعی نمینهیم معلوم است حدود صد و نود شبکه فارسیزبان ماهوارهای با خیالی آسوده در این عرصه تاخت و تاز میکنند. به راستی نمیشود با ایجاد نشانهگذاری و تخصیص کد امنیتی در مراحل مختلف عرضه و نمایش فیلم در مقابل این خونآشامان فرهنگی ایستاد تا صاحبان فیلمها به راحتی بتوانند محل دقیق دزدی اثر به شبکه قاچاق را پیدا کنند؟!
چرا بعد از سالها عوامل قاچاق فیلمها در سینمای ایران مشخص نیست و از آن بدتر نهادهای نظارتی و همچنین مدیران سینمایی راهکاری برای جلوگیری از قاچاق فیلمها و نابودی سرمایهها ندارند و نهایت تشکیل کمیته صیانت از آثار است که در حد نام و تشکیل جلسه تا به حال کاربردی نداشته است. وقتی عرصه برای صاحب اثر تنگ میشود و بلاتکلیفی و سردرگمی و ممیزی و توقیف بدون هیچ توضیحی ادامه مییابد آن وقت است که فیلمساز تن به انتحار هنری زده و ترجیح میدهد اثرش حتی به شکل قاچاق دیده شود، قبل از آنکه در توقیف ذبحش کنند. قاچاق فیلم، لاغر شدن این سینمای نحیف است؛ حیف سینمای ما…»
There are no comments yet