به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، مترجمان در تاریخ معاصر ایران نقش غیر قابلانکاری در رشد سینما و تئاتر و معرفی نویسندگان شاخص خارجی از قبیل پینتر، زنلر، سایمون ، بکت و….. داشتهاند. با شکلگیری ادبیات مدرن به خصوص در اروپا نسل جدیدی از مترجمان به سراغ ترجمه آثار این نویسندگان رفتند. زیبا خادمحقیقت از جمله این نویسندگان است که با ترجمه آثار نویسندگان پیشرو و آوانگاردی نظیر: انزوکرمن، ژان لوک لگرت، میشل دیانور ، فیلیپ مینیانا ، میشل دویچ ، کلتس برنارـ مری کلتس ، و … توانست نامش را به خصوص در قشر نخبه و هنری کشور مطرح کند. زیبا خادمحقیقت فارغالتحصیل رشته بازیگری و کارگردانی از دانشکده سینما و تئاتر و دانشگاه رن فرانسه است. حقیقت به واسطه مهاجرتش به فرانسه در دهه شصت وهمسر فرانسویش اغلب آثار نمایشنامهنویسان و نویسندگان بزرگ فرانسوی را به فارسی ترجمه کرده است. در دهه نود بهاره رهنما بر اساس ترجمه او از نمایشنامه کرمن، نمایش دیگری را روی صحنه برد. بارنداز غربی، یکشنبه زندگی خوب، یک زن و از کوچه بالا آمدم و از کنار اشباح گذر کردم، یکشنبه ، زندگی خوب و … از جمله آثار ترجمههای شاخص خادمحقیقت محسوب میشوند. با زیبا خادمحقیقت درباره ترجمه و کارگردانی در تئاتر گفتوگویی انجام دادهام.
احمد محمداسماعیلی
***در تئاتر به جز زلر فرانسوی زبان از کمتر نویسنده فرانسوی اقتباس انجام میشود. این در حالی است که بازار اقتباس از سایمون، پینتر، مک دونا و… گرم است…
– مسئله شناخت است. زلر جزو نویسندگان مخاطبان عامهپسند در فرانسه و داستانگو است. نمایشنامهنویسان پست مدرن و معاصر داستان را کنار گذاشتهاند…
***پیرنگ داستانی دارند…
– اتفاقا از پیرنگ استفاده نمیکنند. پیرنگ باید استدلالی باشد. زلر آثارش پیرنگ دارد.
***کرمن و برنار، لگرت و سایرین مثل جان بارت نویسندگان پست مدرن محسوب میشوند؟
-این لفاظ بیشتر به نویسندگانی اطلاق میشود که از دهه ۶۰ میلادی کارشان را شروع کردهاند.
***آلن ربگریه که علاوه بر نویسندگی فیلمسازی هم انجام داد، در این طیف قابل ارزیابی است؟
-سینمای موج نو و رمان نو در دهه ۶۰ میلادی در فرانسه پر و بال گرفت. بعدا هم تئاتر نو در کشورهای اروپایی به وجود آمد. منتهی چون رویکرد به تئاتر در کشورما مثل کشورهای اروپایی فراگیر نیست، تئاتر هنری کمتر مورد توجه میگیرد و چون عمر تئاتر در ایران کمتر از یکصد سال است، هنوز به دنبال رویه داستانگویی هستیم.
***ذائقه مخاطب ایرانی چه در تئاتر و چه در سینما با داستان گویی جور است…
-دلیلش بیشتر نا آشنا بودن با فضای پست مدرن است.
*** و این آشنا شدن زمان بر است…
-چندین سال است که این نوع آثار را ترجمه میکنم و آنها را در ایران رونمایی کردهام و البته میبینم پیشرفتهایی داشتهایم. از ابتدا هم میدانستم همراه شدن مخاطب ایرانی با چنین فضاهایی سخت است.
*** آیا مثلا سینمای اصغر فرهادی با توجه به موفقیتش در فرانسه با چنین فضایی احساس نزدیکی دارد؟
– نه، فیلمهای فرهادی همهشان داستان دارند، اما نوع روایتشان متفاوت است.
***در سینمای ایران فیلمسازی نداریم که در فضای پست مدرن کار کرده باشد؟
– زندهیاد عباس کیارستمی را چون روی فرم کار میکرد، میتوان در این ردهبندی ارزیابی کرد.
***آیا عباس کیارستمی آگاهانه به این سمت رفته بود و یا از نویسندگان پست مدرن تاثیر پذیرفته بود؟
– به عقیده من آگاهانه بود… کیارستمی هنرمند مولفی بود و نوع نگاهش به دنیا همسو با پستمدرنها بود… همه این هنرمندان به دنبال فرم خاصی هستند که بخواهند دنیایشان را ترجمه کنند. این جنس هنرمندان از داستانپردازی و بیان ایدئولوژی دوری میکنند و قصد آموزشی چیزی را هم ندارند. اعتقاد دارند که آدم امروز هستند و دنیا را اینگونه با کلمه «چرا» نقطهگذاری میکنند.
***همان چرایی که با فلسفه اگزیستانسیالیسم ارتباط دارد…
– وجودی هم میتواند باشد، این هنرمندان بیشتر سوال دارند و اهل جواب دادن نیستند.
***به سبک پوچگرا پهلو میزنند…
-من به این هنرمندان و تفکراتشان به دوران «پسابکت» اشاره میکنم و به نظرم پست مدرن واژهای است که باب شده و اینقدر جامعیت ندارد که بخواهیم درباره این نویسندگان به آن اشاره کنیم. به نظرم این نوع از نویسندگان زبانمدار هستند و روی زبان و فرم کار میکنند. بکت آمد تئاتر مدرن را به پایان رسانید. خیلیها معتقدند بعد از بکت، تئاتر مرد.
***بهاره رهنما آمد و ترجمه شما از متن دیگری / انزومن را روی صحنه برد. آیا دوستی شما با او باعث چنین همکاری شد؟
-از قبل دوستی نداشتیم. قبل ترش علی منصوری نمایشنامهخوانی از متن «دیگری» انجام داد و بهاره رهنما با این کار آشنا شد و همکاریمان بر این مبنا شکل گرفت.
***با انزو کرمن چگونه آشنا شدید؟
-حین تحصیل با کرمن و آثارش آشنا شدم. او نویسنده بزرگی است که آثارش کلمهمحور است و معتقد است تئاتر جای پرگویی نیست و اگر حرفی زده میشود، وحدت رویه دارد و تداخلی به وجود نمیآورد و یکجورهایی دیالوگ در دل مونولوگ بیان میشود و پیچیدگی این نوع کار در این مسئله است…
*** در آثار کرمن شخصیتها درونگرا هستند؟
– بله، مدام از خودشان حرف میزنند. در نمایش دیگری، یک زن چیزی میگوید و زن دوم جواب دیگری میدهد و هرکدام در دنیای خودشان سیر میکنند. بهنوعی این نوع نمایشها در حوزه کارهای ذهنی قابل ارزیابی است و نقش زبان مهم جلوه میکند. این شیوه نوشتاری در بین نویسندگان معاصر طرفداران زیادی دارد…
*** در فرانسه نویسندگان مطرح و صاحب سبکی در سالهای اخیر وارد پروسه ادبیات نمایشی شدند…
– نویسندگانی نظیر ژان لوک لگرت، میشل دیانور و کلته جزو نویسندگان مطرح معاصر فرانسه هستند. الان نویسندگان و نمایشنامهنویسان مطرح در فرانسه کارشان در مجموعه سالنهای مولیریا خانه مولیر روی صحنه میرود. سالنهایی که زیر نظر وزارت فرهنگ و هنر فرانسه و با سوبسید دولتی اداره میشود و بزرگترین نهاد تئاتری فرانسه به شمار میرود.
***چقدر تمایل دارید آثارتان در زمینه ترجمه در سینما و تئاتر مورد اقتباس قرار بگیرد؟
-به نظرم اگر کارگردان شناخت داشته باشد، کار خوبی است.
***از اقتباس بهاره رهنما راضی بودید؟
-متن سختی بود، منتهی بهاره رهنما باید شناخت بیشتری از سبک کرمن پیدا میکرد. بدی تئاتر این است که بعد از خاتمه اجرا نمایش تمام میشود و در کنارش جریان نقد درست و هدفمندی هم در بدنه تئاتر و رسانهها وجود ندارد. در همه جای دنیا کارگردان نمایشاش را روی صحنه میبرد و بعد نگران منتشر شدن نقد فلان منتقد صاحبنام است و در نتیجه کارگردان مجبور است بهترین کیفیت کاریاش را انجام بدهد. در ایران خبری از نقد کوبنده و حرفهای نیست. در نتیجه یا کارگردان فکر میکند کارش حرف ندارد و یا کارگردان دیگر از عدم نقد و دیدهشدن بازتاب کارش سرخورده میشود. متاسفانه الان همه در فضای مجازی بدون داشتن تخصص کافی عدهای تریبون نقد دارند و هنرمند و یا مخاطب تکلیفاش را در برخورد با این نوع نقدهای بدون پشتوانه و غیرعلمی روشن نیست و بلاتکلیف باقی میمانند. این کامنتها بلای جان تئاتر هستند و همهشان یا میگویند فلان نمایش خوب است و یا بد. هیچ چیز میانه و روشنگری وجود ندارد و یکسری نقطهنظر کلی ارائه میشود.
***سال قبل یک تجربه بلاتکلیف اجرای تئاتر داشتید…
-دوسال قبل با خودم تصور کردم شرایط زندگی شخصیام اجازه میدهد که نمایشی را روی صحنه ببرم. به همین دلیل نمایشنامه «بین دو در» را از میان آثار ترجمهای از میشل آزما انتخاب کردم. نمایشی تک نفره و مونولوگ با بازی نوشین حسنزاده… تمرینات شروع شد و قرار شد در مجموعه تئاتر شهر شهریور و مهر سال قبل روی صحنه اجرا شود و بعد از شب اول اجرا به دلیل شرایط اجتماعی کشور نتواستیم به اجراها ادامه بدهیم…
***و آخرین کارهای ترجمهای شما…
– یک مجموعه نمایشنامه کوتاه به نام تئاتر خانواده در نشر مات و مجموعه نمایشنامههای تک پردهای در نشر نیماژ را ترجمه کردهام.
*عکسها: سهیل صلاحیزاده- باشگاه فیلم و عکس صبا
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است