اسرار گنج، موج، مرجان، خشت و آینه… | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۰ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۰۲:۱۳
بسته تحلیل کوتاه صبا؛

اسرار گنج، موج، مرجان، خشت و آینه…

ششمین بسته تحلیل کوتاه صبا به بررسی فیلم‌هایی از ابراهیم گلستان فقید به انتخاب ۷ منتقد پرداخته است.

به گزارش خبرنگار سینما صبا، با یاری منتقدین و نویسندگان ماهنامه‌ «فیلم‌کاو»، «تجربه»، «فیلم امروز» و «دنیای تصویر» یادداشت‌هایی پیرامون ابراهیم‌ گلستان جمع‌آوری کرده‌ایم. یادداشت‌هایی که نظر بر آثار و جهان‌بینی او در ساحت سینما، ادبیات، روزنامه‌نگاری و غیره دارند.

***بهنود امینی | گنجینه‌های گوهر را ابراهیم گلستان به پیشنهاد (و نه سفارش، او از این واژه و بار معنا‌یی آن بیزار بود) مهدی سعیدی‌‌، رئیس وقت بانک مرکزی ساخت. قرار بود هبه‌ای باشد به شاه برای جشن ٢۵ سالگی سلطنت‌ش اما گفتار گلستان روی تصاویر مبهوت‌کننده‌‌ی جواهرات سلطنتی (که حالا و به لطف اصلاح و مرمت فیلم توسط سینماتک بولونیا هوش‌رباتر از همیشه به نظر می‌رسند) مستند را به نقدی بر تاریخ سیصدساله‌ی پادشاهی در ایران تبدیل می‌کند. دیدگاهی که در جملات پایانی نریشن فیلم با یک پیش‌بینی (همانطور که در «مد‌ّومه» نیز خواندیم و در «اسرار گنج‌ دره ‌جنی» تماشا کردیم) کامل می‌شود: «تاج پهلوی نقطه‌ی پایان در انتهای حکایت.»

***مهدی تیموری | ابراهیم گلستان درگذشت. بی آنکه در این باکسِ بسیار بسیار کوتاه وارد حاشیه‌های پرشمار و شگفتِ زندگی شخصی‌اش شوم، سرراست می‌گویم که همچنان «اسرار گنج درۀ جنی»اش را بهترین اثر تولیدشده‌اش در امکانِ سینما می‌دانم. اگر جدایی‌ناپذیری سیاست از مودِ کمدی را یک اصل درنظر بگیریم، اسرار… فیلمی تند، ظریف و گزنده است که با گستاخی زیرکانه‌ای روند نامطلوبِ مدرنیزاسیونِ آمرانۀ محمدرضا پهلوی را به سخره می‌گیرد و از این رو، این اصلِ اساسی را بدرستی بجا می‌اورد. نماد و نمادپردازی‌هایی که در خوانشی چندباره در همۀ این سال‌ها از فیلم صورت گرفته هم با وجود لحنِ گروتسک و فضای صحرایی و میزانسن‌های نامتعارفِ گلستان، شایستۀ توجه است که به قولِ معروف «بیرون نمی‌زند».

***امین هوشمند | برای من بهترین پلان‌های گلستان که بعد از ۷۰ سال همچنان زنده و واگویه هستند، عکس‌های او از دادگاه محمد مصدق در ۱۷ آبان ۱۳۳۲ است. پلان‌هایی که زمان را منجمد کرده‌اند و تاریخ را بی‌پروا به نمایش گذاشته‌اند. آن میزانسن‌هایی که گلستان بعدها از نمایش بیرونی مصدق تعریف می‌کند و او را بازیگر صحنه دادگاه می‌داند. کسی که گویی خوب بلد بود جلوی دوربین‌ها ژست بگیرد و در نبودشان باید در میان خطوط کتاب‌ها به دنبال مصدق واقعی گشت. در کتاب «برخوردها در زمانه برخورد» گلستان در ساعت‌های حساس ملی اعلام شدن صنعت نفت، که آن روزها مسئول روزنامه نفت بود، در جدال کلامی‌اش با تیمسار کمال که دستور انتشار این خبر در صفحه اول روزنامه فردا را از مصدق و بازرگان آورده بود، با تندی می‌گوید: «با آن سپهبد امروز و آن شاه «عادل» دیروز هم‌وطن هستی؟ تعظیم‌شان می‌کنی، می‌شود فهمید، آیا هم‌وطن هستی؟ اینی تو. نبش. درد تو در نبودن در صف قاپنده‌هاست. خودت نمی‌دانی. آدم اگر بودی سعی می‌کردی بساط قاپیدن را وراندازی». گلستان همیشه همین بود، چه در روابط دوستانه‌اش، چه در مقام روزنامه‌نگار، چه نویسنده و در نهایت چه در سینما. آن قاب تاریخی‌اش از مصدق در دادگاه، که سرش را روی شانه افسر نگهبان گذاشته سینمای ابراهیم گلستان است.

***امین مبینی | هربار که به تماشای «خشت و آینه» بنشینید و به سال ساخت فیلم (۱۳۴۳) فکر کنید، دود از کله‌تان بلند می‌شود. در سینمای دهه چهل ایران که به لحاظ تکنیکی (چه از جنبه تجهیزات و چه از منظر فیلمنامه و کارگردانی) بسیار فقیر بود، ابراهیم گلستان فیلمی ساخته که امروز هم پس از شصت سال به طرز حیرت‌آوری خوش ساخت و درگیرکننده است. گذشته از فیلمبرداری سینمااسکوپ و صدابرداری سر صحنه که تا سالها بعد نیز در سینمای ایران رایج نشد، فیلم از نظر مسیر داستان، دکوپاژ و خلق میزانسن نیز بسیار مدرن است و تمام این کیفیت‌های تکنیکی، به خلق شخصیت‌هایی منجر شده که فضای اجتماعی تهران در آغاز دهه چهل را به شکلی زنده و باورپذیر به تصویر می‌کشند. آدم‌هایی محافظه‌کار و دوچهره در جامعه‌ای زندگی می‌کنند که گرچه به ظاهر در مسیر رشد و شکوفایی است، اما در واقع با مصائبی دست و پنجه نرم می‌کند که بیش از همه کرامت انسان‌هایش را پایمال می‌کنند.

***ایمان احمدیان | ابراهیم گلستان فارغ از تمام آثار ادبی‌ و داستان‌های مهم‌اش، سیر زندگی‌اش به‌عنوان یک روشنفکر و نظریات و دیدگاه‌های بحث‌برانگیزش، بیشتر برایم حکم یک فیلم‌ساز تاثیرگذار را دارد. کارگردان جریان‌سازی که «خشت و آینه» را خلق کرد و سینمای ایران را برای همیشه دگرگون ساخت. پس از یک قرن، ابراهیم گلستان هم از این جهان رخت بست تا میراث‌اش برای همیشه به کالبدِ فرهنگ و هنر این سرزمین مُهر شود.

***محراب توکلی | روایتی که ابراهیم گلستان در فیلم «ماهی جفتش» ساخته مهدی اخوان ثالث به رشته تحریر در می‌آورد. این‌همانی یک ماهی سرگردان با انسان است. این فیلم در گذری کوتاه از راز زیستن عبور می‌کند. از راز آنچه تمام لحظات انسان را درگیر خود کرده است. آیا ما تنها هستیم؟ آیا رنج، احساس، غم و شادی‌مان در تعامل با دیگران اهمیت دارد؟ پاسخی که گلستان به دو پرسش بالا می‌دهد. به ترتیب بله و خیر است…«ماهی و جفتش» به تازگی در صفحه‌ای اجتماعی منسوب به اخوان ثالث منتشر شده است.

***عرفان صدیقیان | ابراهیم گلستان نگاه ریزبین، دقیق و شاعرانه خود را حتی هنگام ساخت یک مستند صنعتی نیز در آن اثر منعکس می‌کرد. «موج و مرجان و خارا» مستند کوتاهی از گلستان به سفارش شرکت نفت بود که به عملیات گسترش حوزه نفتی در جنوب کشور می‌پرداخت. آنچه سبب ماندگاری این اثر پس از گذشت چندین دهه شده است، ایجاز و نثر شاعرانه گلستان در پیوند با تصاویری است که کاملا هوشمندانه توسط فیلمساز ضبط شده‌اند. او با خلاقیت و دغدغه مندی مثال زدنی، پس از مواجهه با این عملیات توسعه ای که در ادامه دوران مدرنیزاسیون به انجام می‌رسید، متوجه تغییرات زیست محیطی می‌شود و آن را نه در زیرمتن، بلکه به صورتی عیان و در متن فیلم مطرح می‌کند تا این مهم نیز مورد غفلت قرار نگیرد . از سوی دیگر او موفق می‌شود میان فرم و محتوا پیوند معناداری ایجاد کند و صورت ظاهری این اثر نیز معرف هدف و پیام نهایی آن چیزی است که گلستان قصد مطرح کردن آن را داشته است.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • پول و پارتی
    86/444/224/500
  • خجالت نکش 2
    86/257/789/200
  • سال گربه
    64/591/860/000
  • زودپز
    ۵۴/۶۴۷/۰۶۱/۵۰۰
  • قیف
    25/553/393/000
  • مفت بر
    20/561/320/600
  • ببعی قهرمان
    19/330/267/000
  • قلب رقه
    11/568/752/500
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شه‌سوار
    9/366/693/500
  • شهرگربه‌ها2
    9/123/296/500
  • در آغوش درخت
    6/277/201/500
  • آغوش باز
    2/293/917/500
  • استاد
    ۲۴۹/۲۵۷/۵۰۰
  • کارزار
    ۲۳۵/۷۹۲/۵۰۰
  • لختگی
    96/845/000
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۳۴/۵۰۵/۰۰۰