تلویزیون و حل معادله جذب‌مخاطب با «بازپرس» | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۵ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۵۵
ایوب آقاخانی در گفت‌وگو با صبا عنوان کرد:

تلویزیون و حل معادله جذب‌مخاطب با «بازپرس»

ایوب آقاخانی گفت: بازی‌ام در سریال «بازپرس» مرتفع‌ترین و بهترین نقش منفی من است و شکلی که مردم در کوچه و خیابان و فضای مجازی اظهار لطف می‌کنند، برایم اهمیت دارد...به نظرم تلویزیون به تولید چند سریال مشابه «بازپرس» به لحاظ کیفیت احتیاج دارد تا دوباره تعداد مخاطبان رسانه ملی افزایش پیدا کند.

به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون صبا، ایوب آقاخانی به واسطه دستاوردهای مهم و ارزشمندش به خصوص در تئاتر طی یک دهه اخیر از نام‌های اثرگذار تئاتر در بخش‌های مختلف بازی، تدریس، نویسندگی، مدیریت و نویسندگی است و از جمله کارگردان‌ها و درام‌نویسان موفق تئاتر در یک دهه اخیر به شمار می‌رود به طوری که در کارهای تئاتریش می‌توان ردپای یک مولف را جستجو کرد. او در سال‌های اخیر تمرکزش را بیشتر روی بازیگری تصویر معطوف کرده و این روزها هم توامان بازی‌هایش در سریال‌های بازپرس، بیگانه‌ای در میان ما و فیلم/سریال خائن کشی در معرض دید مخاطب قرار دارد. آقاخانی در بازپرس بازی استلیزه، منعطف ، توام با هوش و خرد و استانداردی در قالب یک شخصیت منفی و یا به تعبیری خاکستری به نام ایوب امانی ارائه می‌کند که پیش برنده خط اصلی درام در تقابل با صدرا حسینی قرار دارد. این هنرمند سوای فعالیت‌های تئاتری سابقه مدیریتی هم دارد  و مسئول تئاتر حرفه‌ای شورای نظارت و ارزشیابی مرکزهنرهای نمایشی، مدیر پروژه چهارفصل تئاتر ایران، دبیر شورای انتخاب آثار مجموعه تئاترشهر، مدیر بخش رادیوییِ دوازدهمین دوره جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی ایران بوده است. بازی و کارگردانی نمایش «گلن گری گلن راس»، نگارش و کارگردانی نمایش «روزهای زرد»، نگارش و کارگردانی نمایش «زمین مقدس»، نگارش و کارگردانی نمایش «فصل خون»، نویسندگی و کارگردانی نمایش «مرثیه‌ای برای یک سبک وزن»، بازی در نمایش «لبخند باشکوه آقای گیل»، نویسندگی و کارگردانی و بازی در نمایش «کسوف» ازجمله کارهای مهم کارنامه کاری این هنرمند پرکار است. با آقاخانی در باره حضور و بازیش در «بازپرس» به‌کارگردانی احمد معظمی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی گفت‌وگویی انجام داده‌ام.

 
٭٭٭ در چند بازی اخیرتان انگار مثل فاوست، روح‌تان را به شیطان فروخته‌اید و در قالب شخصیت‌های منفی و شیطان‌صفت جذاب به بازی می‌پردازید…
– تقریبا از سال ۱۳۸۴ که وارد بازی تصویر شدم و از همان دوران کمابیش نقش‌های منفی خوب و قابل کار کردن به من پیشنهاد می‌شد و خودم هم بدم نمی‌آید چنین نقش‌هایی را بازی کنم. اگر چه  در این مدت با نقش‌های مثبت در سریال‌هایی مثل داوران، داستان یک شهر، سلام آقای مدیر و …. حضور داشتم. در نجلا ۲، بازپرس و نجوا نقش‌های منفی خوب و جانداری بازی کردم. نقش‌هایی که هم به دلم خودم نشست و هم مخاطب هم از آنها بدش نیامد. در میان این نقش‌ها، بازی‌ام در «بازپرس» مرتفع‌ترین و بهترین نقش منفی من است و شکلی که مردم در کوچه و خیابان و فضای مجازی اظهار لطف می‌کنند برایم حائز اهمیت است. نکته مهم درباره این نقش و سریال مبتنی بر واقعی و حقیقی بودنش است و این به من کمک می‌کرد که سرسختانه روی لحظات بازی‌ام دقت و تمرکز داشته باشم و تلاش کردم اجرای آبرومند و قابل دفاعی ارائه کنم. در واقع واقعی بودن شخصیت، مسئولیت‌هایی جدای بحث بازیگری را در ذهنم به وجود آورد.

٭٭٭ مهم‌ترین دلیلی که شخصیت ایوب امانی را برای مردم جذاب کرده، این است که این آدم شناسنامه دارد و مخاطب با زیر و بم زندگی‌اش آشنا می‌شود و در جاهایی حس سمپاتی مخاطب را برمی‌انگیزاند. روالی که در اغلب آثار سینمایی و تلویزیونی در باره شخصیت‌های منفی اتفاق نمی‌افتد… ایجاد سمپاتی درباره شخصیت‌های منفی به‌شدت به جنس بازی بازیگر وابسته است. آیا در این بین، فاکتورهایی چون شخصیت‌پردازی نقش در فیلمنامه هم سهم دارد؟
– بله، هر چقدر متن درخشان باشد، نقش باورپذیرتر می‌شود و متن حسین تراب‌نژاد از نظر من از استانداردهای تلویزیون، بسیار بالاتر است. اگر همین جملات و همین لحظه‌ها را بازیگر دیگری ایفا می‌کرد که به اندازه من از خود تلاش به خرج نمی‌داد این سمپاتی را به وجود بیاورد، شاید موفق به خلق چنین فضایی نمی‌شد. معتقدم سوای پیچیدگی نقش که مهم است اما بازی این پیچیدگی‌ها بسیار اهمیت دارد. به عنوان یک کارگردان، بازیگر و نویسنده به‌اندازه کافی وجوهات اظهارنظر این گونه را کسب کرده‌ام و با قاطعیت می‌گویم استخوان‌بندی این سمپاتی را متن ایجاد می‌کند و گوشت و پوست و عضله و خون را بازی بازیگر جان می‌بخشد.

٭٭٭ نکته مهمی که شخصیت ایوب امانی را نسبت به سایر شخصیت‌های منفی قصه مثل محسن متمایز می‌کند، هوش و نبوغ‌اش است و هیچ ردی از کارهایش در پرونده‌ها دیده نمی‌شود…
– همینطور است. نحوه مدیریت بحران‌هایی که دور و برش ایجاد می‌شود، مثل برخوردش با بازپرس و سایر قضایا از این نبوغ [البته از نوع ناثوابش] می‌آید.

٭٭٭ در آثار کلاسیک اروپایی و امریکایی این نوع شخصیت‌ها معمولا آدم‌هایی تنها هستند و در متن «بازپرس» هم چنین رویکردی دنبال می‌شود و جایی که امانی با سوهانی در فرودگاه مشغول حرف زدن است، سوهانی بر این تنهایی تاکید می‌کند… در متن به ویژگی‌هایی امانی درست و دقیق پرداخته شده است؟
– واقعیت این است که دراماتیزه کردن هر واقعیتی این مسائل را با خودش همراه می‌کند. حتی اگر در واقعیت کاراکتر مورد استناد ما این تنهایی وجود نداشته باشد، نویسنده با خردمندی در ورسیون و نسخه دراماتیک‌اش از این مسئله غافل نشده است. این ویژگی بعدی است که من می‌توانم به راحتی سوار بر آن، سمپاتی دیگری به شخصیت امانی افزون کنم و رحم و عاطفه مخاطب را از این طریق جلب و جذب کنم. باز تاکید می‌کنم لحظه‌هایی در ادامه بازی در این سریال دارم که امیدوارم در مونتاژ باقی بماند و با آن پلان‌ها، شما این تنهایی و خسارات را بیشتر احساس خواهید کرد. شاخصه‌ای که باعث می‌شود قاضی‌های بی‌رحم ذهن ما – چه بسا با یک نگاه و درنگ انسانی- متوجه میزان تنبهه بر زبان نیامده این شخصیت از شرایط پیرامونش شوند و این خود به خود عطوفت و ترحم ایجاد می‌کند.

٭٭٭ آیا آدم‌هایی از جنس امانی زاییده شرایط اجتماعی و اقتصادی هستند و یا میل زیادخواهی‌ آنها را به این سمت سوق می‌دهد؟
– این آدم‌ها تنها کسانی نیستند که با شرایط سختی زندگی مواجهه دارند. اگر این توجیه موجه‌شان کند تمام افراد جامعه باید تبدیل به هیولاهای ویرانگر اقتصادی، سیاسی و … شوند! طبیعی است که این مسئله کار امثال امانی را توجیه می‌کند. به‌هر حال شرایط جامعه در شکل‌گیری این جنس از آدم‌ها موثر و مقصر است. هیچ تردیدی وجود ندارد. جدای از این نوع آدم‌ها که در این سطح هیولا می‌شوند، بچه هیولاهای زیادی دور و بر خودمان می‌بینیم که تابع چنین شرایطی هستند. بحث اختیار و فردیت انسان را نمی‌توانیم نادیده بگیریم و خود آدم‌ها در درگیر شدن در این موقعیت بی‌تقصیر نیستند. و این در حالی است که از هوش و نبوغ می‌شود در کارهای خوب هم بهره برد.

٭٭٭ در ساختار  درام‌هایی از جنس درام «بازپرس»، نقش مسائل عاطفی و عاشقانه برای ایجاد جذابیت بسیار موثر است. در بازپرس هم با توجه به بازی به‌شدت کنترل شده شما، علاقه‌ای به شخصیتی که اندیشه فولادوند آن را بازی می‌کند، دیده می شود…
– ترسیم چنین حسی، افزوده من بازیگر به نقش است و از این طریق خواستم که یک لایه دیگر به شخصیت امانی افزون کنم. در فیلمنامه به این مسئله اشاره‌ای نشده بود و ارتباط میان این دو، بیشتر کاری بود. من هم البته از این فراتر نرفتم. فقط اجازه دادم با نوع بازی‌ام مخاطبان تیزبینی مثل شما، تخیل‌شان فعال شود و با این شیوه هم تنهایی امانی بزرگ‌تر به نظر می‌رسد و هم دست‌وپای زدن‌های تازه‌اش را با وجود امکاناتی که دور و برش هم شکل پررنگ‌تری به او می‌بخشد و یک صداقت در امانی شکل می‌دهد که نشان می‌دهد او چه نیازهای ساده اولیه تامین‌نشده‌ای دارد.

٭٭٭ احمد معظمی با این تزریق این حس در بازی شما چگونه برخورد کرد؟
– احمد معظمی کارگردان صاحب درایتی است و دست بازیگری را که بازیگری می‌فهمد، باز می‌گذارد تا به بلوغ جهان اثرش کمک کند و خوشحالم که این حس در بازیم دریافت شد.

٭٭٭ایفای نقش چندوجهی مثل امانی کار دشواری به نظر می‌رسد که با توجه به ممارست و تجربه‌های گرانقدر در تئاتر، شما به‌خوبی از پسش برآمده‌اید…
– بی راه نگفتید که من مدیون تئاترم و فهمی که تئاتر کار در آن برایم در این سه دهه ایجاد کرده… خوشبختانه ریشه اصلی درخشش هر بازیگری با کمی کنکاش به تجربیاتش در تئاتر برمی‌گردد…

٭٭٭تجربه موفق حضور در «بازپرس» را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
– این سریال با حضور یک تهیه کننده حرفه‌ای و خوشنام، متن درخشان، یک کارگردان صاحب‌تفکر و یک گروه درجه یک توانسته نظر مخاطب را به خودش جلب کند و از این بابت خوشحالم. به نظرم تلویزیون به تولید چند سریال مشابه «بازپرس» به لحاظ کیفیت احتیاج دارد تا دوباره تعداد مخاطبان رسانه ملی افزایش پیدا کند.

 

گفت وگو: احمد محمداسماعیلی

peyman.esmaeli@gmail.com

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۸/۰۷۵/۴۶۸/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • زودپز
    ۱۵۳/۴۱۳/۰۶۴/۵۰۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۴۷/۸۵۱/۰۵۹/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۳/۹۹۲/۷۷۷/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۱/۳۷۲/۹۰۸/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۳/۵۵۶/۱۷۳/۰۰۰
  • استاد
    ۸۸۸/۵۲۵/۰۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۲۸۶/۴۵۲/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۲۴۳/۱۴۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۱۴۲/۷۲۵/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۱۸/۹۳۵/۰۰۰