به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، نمایش «تفنگهای کارار» به کارگردانی بهروز سروعلیشاهی یکی از کارهای شاخص برتولت برشت همچون ننه دلاور و فرزندانش است که زنان محور اصلی ایجاد درام هستند و خانم کارا شخصیت محوی این نمایش است و سایه کبیری با شناخت کامل از مختصات این زن تلاش کرده چهرهای قابل باور از یک مادر نگران خانواده را در بازی خود ارائه کند. در کارنامه کاری کبیری نمایشهایی نظیر برگشتی در کار نیست، بوغورد، عبدل میمون لات…، گربه سیاه ناقلا، آوای آب، پایان بزرگراه، دید و مک و… دیده میشود. نمایشنامه تفنگهای ننه کارار مربوط به جنگهای داخلی اسپانیا طی سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۷ میلادی است و این جنگها در همان زمانی که نویسنده، این اثر را نوشته و در پاریس به اجرا گذاشته شکل گرفته است. تفنگهای ننه کارار، شرح حال زنی میانسال است به نام ترزا کارار که در دهکده ماهیگیران زندگی میکند. در حالی که تمام جوانان دهکده، حتی زن جوان معلم که دختر همسایه آنها است برای جنگ به جبهه رفتهاند، کارار به دو پسرش اجازه نمیدهد به جنگ برود. بلکه یکی از آنها را برای ماهیگیری به دریا میفرستد و دیگری مدام از پنجره مراقب برادرش است. مادر کارار که زنی بیطرف است و از جنگ و خونریزی نفرت دارد، چندین اسلحه و مقداری مهمات را که از شوهر مرحومش به جا مانده در منزلش پنهان کرده است. برادر او (دایی پدرو) از راه میرسد و قصد دار تفنگها را از چنگ او درآورد تا به جنگ برود. در این میان پسر کارار با دایی خود همراه میشود اما مادر کارار همچنان مخالف است. سرانجام وقتی جنازه پسر ماهیگیر او را که روی دریا مورد اصابت گلولههای جنگی قرار گرفته به خانه میآورند مادر کارار سلاحها را بیرون میآورد و آنها را بین خود، پسر و برادرش تقسیم میکند و هر سه راهیِ جبهههای جنگ میشوند. این نمایش از اواخر شهریور تا اواخر مهر ماه راس ساعت ۱۹ در کارگاه نمایش مجموعه تئاترشهر با بازیهای سایه کبیری، مهدی بازدار، مجید تیزرو، بهروز سروعلیشاهی، رضا صفری دریایی، فریبا بکلو و آرزو خلیلی به صحنه رفته است. با سایه کبیری درباره بازی در نمایش تفنگهای کارار گفتوگویی انجام دادهام.
٭٭٭ برای بازیگران تئاتری ایفای نقشهایی که به لحاظ سن و سالی و مختصات فردی از خودشان دور است یک چالش شیرین محسوب میشود…
– خانم کارار شخصیت جذاب و چند وجهی دارد. به لحاظ سن و سالی به دلیل شرایطی که این زن تحمل کرده در سن چهل سالگی خیلی خسته و شکسته به نظر میرسد و خود من هم الان حول و حوش چهل سالگی هستم و به هر حال مختصات سن چهل سالگی در دهه سی میلادی با چهل سالگی این دوران تفاوتهای زیادی دارد. موقعی که پیشنهاد بازی در این نقش به من شد گفتم حالا که فرصت مناسبی برای بازی در نقش به این جذابی شده میروم جلو و با نقش مواجه میشوم. الان نمیدانم که چقدر موفق بودهام، اما با راهنمایی و با هدایت کارگردان، با خیلی از ویژگیهای این نقش آشنا شدم…
٭٭٭ ویژگیهایی که مختصات خاصی دارد…
– بله، در این چند ماهه تمرینات با نقش زندگی کردم و با کنکاش در درون خودم دیدم مادری وجود دارد که نسبت به نزدیکانم چقدر این حال و هوا را دارد و نگران وضعیت اطرافیانم هستم. گاهی نگرانشان میشوم و گاهی تلاش میکنم کمکشان کنم و در هر صورت تلاش میکنم که مراقبشان باشم.
٭٭٭ به هر حال آدمها در شرایط سخت واکنشهای متفاوتی دارند…
– همینطور است. حتی آقایان هم در شرایطی سختی که قرار میگیرند وجوهات دلسوزانهشان بروز و ظهور پیدا میکند. مادر عین ستون یک خیمه است و من مختصات مادری را با جستوجو، در وجودم پیدا کردم و در بازیام مورد استفاده قرار دادم. در مدتی که اجرا شروع شده. شبها که از همبازیهایم [که سن و سالشان از من بیشتر است] خداحافظی میکنم، ناخودآگاه میگویم خداحافظ مامان! و این ویژگی در درونم رسوب کرده است.
٭٭٭ خانم کارا با توجه به شرایط سخت زندگی به لحاظ فیزیک و رفتار نوعی هیبت مردانه پیدا میکند…
– بله، مرگ شوهر باعث شده شخصیتش محکمتر شود و هر چند این فشارها چین و چروک بر چهره و اندامش آورده است، اما او راسخقدم است و تلاش میکند گامهایش استوار باشد. خانم کارار قبل از شروع جنگ و مرگ همسرش یک زن عادی روستایی مثل تمام زنان دور و برش بوده است.
٭٭٭ در اواسط نمایش در صحنهای بهشدت احساسی شدید و اشک از چشمانتان جاری شد. آیا این صحنه را تکنیکال بازی کردید؟
– شرایط باعث شد بازیام به این سمت برود و موقعی که این صحنه را هر شب بازی میکنم غافلگیر میشوم و خیلی از دوستانم از من میپرسند برای بازی در این صحنه از چه تکنیکی برای گریه کردن استفاده میکنم و من تکنیک انواع گریه کردن را بیان میکنم. اما در این صحنه از هیچ تکنیکی استفاده نکردم و در آن لحظه نه به چیز غمانگیزی فکر کردم و نه به سایر تکنیکهای موجود رجوع کردم. موقعیتهای مصیبت باری که برای کارار پیش میآمد به صورت طبیعی باعث شد که اشک از چشمانم جاری شود…
٭٭٭ چگونه به این طراحی شخصیت از یک زن عبور کرده از سن میانسالی روستاییزاده رسیدید؟
– کارار زن روستایی است که بسیار مقتدر و محکم است. هر چند بی سواد است اما اجازه نمی دهد عنان و اختیار زندگی از دستش خارج بشود و آنقدر کاریزما دارد که دو پسر جوانش به خودشان اجازه نمیدهند از حرفهای او سرپیچی کنند و جایی هم بر خلاف میلش پای روی دلش میگذارد و عواطف زنانه اش کارها را به جلو میبرد. زنی که با جنم و جربزه است و برای حریم خانهاش محدوده قائل است.
٭٭٭ آیا مادرا کارار را میتوانیم به تمام زنان این نوعی در سراسر دنیا تعمیم بدهیم…
– بله، حتی یک مادر ایرانی زمان جنگ عراق علیه ایران میتوانست چنین خصلتهایی داشته باشد. همه مادرانی که عزیز از دست دادهاند با این چالشها مواجهاند.
٭٭٭ آنقدر عشق مادر در کارار قوی است که حتی به قیمت بیآبرویی نزد اهالی روستا بازهم حاضر نمی شود دو پسرش بروند جبهه….
– بله، تمام این مسائل و انگ بیآبرویی را به جان میخرد و عشق مادری بالاتر از همه چیز میداند و حاضر است تحت هر شرایطی از جان فرزندانش دفاع کند.
٭احمد محمداسماعیلی
One comment