به گزارش خبرنگار سینما صبا، فیلم «شب و شهر» بیوقفه و بیپرده مخاطب سینما را با ژانر نوآر مواجه میکند. چندین و چند مولفه یا موتیف را ردیف میکند تا بر نوآر بودن خود صحه گذارد. بازیِ تماتیک سینمای اکسپرسیونیسم، سرنوشت محتوم کاراکتر اصلی، تک افتادن و جدا شدن شخصیت مرکزی فیلم در جهان روایت، فمفتال و تلاش کاراکتر اصلی برای رستگاری. مورد آخر نسبت نزدیکی با آن سرنوشت محتوم دارد. در روایت این فیلم آمده است: «هری فابین» مردی لندنی با نقشه هایی جاهطلبانه است که هیچگاه به نتیجه نرسیده است، اما وقتی در باشگاه کشتی که توسط پسرش (کریستو) اداره میشود با «گریگریوس» کشتی گیر مشهور بین المللی برخورد میکند، نقشههای در سر میپروراند که بلیت رسیدن به ثروت برای اوست…
کمی به عقبتر بازمیگردیم وقتی ژول داسین پس از جنبش مککارتیسم به لندن سفر میکند و فیلمی تمام آمریکایی را در آنجا میسازد. فیلمی به نام «شب و شهر». همانطور که از نام اثر پیداست دو امر شب و شهر از عناصر جالب توجه در این فیلم هستند. دوربینی که داسین در این فیلم کنترل میکند به بهترین شکل ممکن فضایی از ساحت شهر و جامعه درون آن را بازنمایی میکند. یکی از بهترین تکنیکهای حاضر در این فیلم جا گذاریِ دوربین در داخل ماشین است. دوربین همراه با ماشین حرکت میکند و از خیابانی به خیابان دیگر میرود. به همین واسطه شهر به معنای واقعی کلمه در «شب و شهر» شکل میگیرد.
در نهایت اگر میخواهید در دریای سینمای نوآر و سایههای اکسپرسیونیستی آن پیش روی کنید، فیلم «شب و شهر» کمک شایانی به شما خواهد کرد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است