به گزارش خبرنگار سینما صبا، چندین و چند عناصر دست در دست یکدیگر میدهند تا یک فیلم سینمایی -چه کوتاه و چه بلند- لحن، ساختار و فضایی درخور داشته باشد. حرکت، نور و صدا از جمله این عناصر هستند. این عناصر همیشه از منطق روایت پیروی نمیکنند. میتوانند آزادانه مخاطب را از گوشهای به گوشه دیگر پرتاب کنند. و این جادوی سینماست.
به عنوان مثال فیلم «تب پتروف» محصول کشور روسیه، هرآنچه از داستانگویی و قصهپردازی سینمایی میدانیم را در هم شکسته و بیننده را به رویایی هیجانانگیز دعوت میکند. این فیلم جشن رنگ و نور در میعادگاه میزانسن است. رویکرد ناب آن برای آشناییزدایی مخاطب چشمنواز و غیرمتعارف بوده و تماشاگر در مواجه با آن به تجربهای متفاوت و سرگرمکننده دست پیدا میکند. این فیلم صرفا با برچسب سینمای تجربی قواعد را بهم نمیزند. بلکه در دالانهایی تو در توی موقعیتها شیوهای متفاوت از روایتنگاری را ارائه میدهد. رویکردی که حضور آن در فیلم «کرمچاله» نیز احساس میشود.
این فیلم کوتاه در سومین روز از چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران در پردیس سینمایی ملت به نمایش درآمد. اولین ویژگی مهم «کرمچاله» فارغ از تمام ایدههایش نحوه انتقال داستان به مخاطب است. شیوهای که سرخوشانه و مفرح است. نیازی هم به تاویل آن نیست. چرا که سینما هنری حسی بوده و بازیگوشی کارگردان با تصاویر و موقعیتها میتواند احساسات و حس مخاطب را برانگیخته سازد. کارگردان فیلم «کرمچاله» نیز تلاشهایی در این زمینه داشته است.
رسالت فیلم «کرمچاله» در نقطهای پایان مییابد که سینما -این جهان لایتناهی- مورد ستایش قرار میگیرد. وقتی چالهای فضایی مقابل این هنر کم سن و سال زانو میزند و همه چیز مقابل پرده نقره سینما به پایان میرسد. وقتی اکتشافات آلبرت اینشتین تبدیل به یک اثر ملودرام میشود!
محراب توکلی
There are no comments yet